نترسید، وزیر محافظه‌کار تصادفی واقعیت را گفت

این چه حرفی بود که بن والاس زد؟

بوریس جانسون و بن والاس - Jeff J Mitchell / POOL / AFP

بن والاس در تاریخ این کشور طولانی‌ترین دوران خدمت به‌عنوان وزیر امنیت را بر عهده داشته است و به مدت سه سال جنگ با تروریسم را رهبری می‌کرد؛ جنگی که در تمام سطوح تکنولوژیک همواره در حال تغییر است.

بنابراین کمی جای نگرانی است که در آن زمان، هیچ کس از وی درباره این‌که دوربین تلویزیون و میکروفون یقه‌ای و کار‌آیی آنها چیست، نپرسیده باشد.

در واقع، او کاملا حق دارد از جانب نهادی که هم اکنون آن را مدیریت می‌کند، یعنی وزارت دفاع، احساس ناکامی کند.

واقعا، یک نفر باید به او می‌گفت که اگر رضایت دادی میکروفون به یقه‌ات ببندی و برابر دوربین‌های خبری تلویزیون بیاستی، یحتمل وقت مناسبی برای درددل‌های درگوشی وغیررسمی‌ای نیست که به طرز مهلکی استراتژی دروغ‌پردازی رسانه‌ای ۴۸ ساعته دولت خودت را زیرپا می‌گذارد.

همین دیروز بود که بوریس جانسون با ریشخند و تمسخر اظهار داشت که پارلمان را فقط به این دلیل تعلیق می‌کند که لوایح قانونی جدید وتحریک کننده دولت اقلیت را، که مطلقا امکان ندارد هیچ‌یک از آنها در مجلس عوام تصویب شود، به اجرا درآورد.

و بعد، پنج‌شنبه صبح، جیکوب رس-ماگ، که هنوز نمی‌تواند ساعت جیبی‌اش را در جیبش بگذارد، پس از بازگشت از سفرش به بالمورال و ملاقات با ملکه، در برنامه تودی (امروز) گفت، که طولانی‌ترین تعطیلی پارلمان از سال ۱۹۴۵ تاکنون، در واقع «روال همیشگی» و «کاملا خسته کننده» بود.

پس آن‌چه بن والاس، پنجمین وزیر ارشد کابینه، در جلسه‌ای در هلسینکی به همتای فرانسوی‌اش درباره تعلیق پارلمان گفت، واقعا درباره برگزیت بوده است؟ 

بن والاس با یک تبسم مودبانه به وی گفت: «واقعیت این است که پارلمان در گفتن اینکه چه چیز را نمی‌خواهد خیلی خوب کار می‌کند، اما در گفتن اینکه چه چیز را می‌خواهد، افتضاح است».

پس می‌دانی که همه رهبران باید سعی خودشان را بکنند. من نمی‌دانم چه نتیجه‌ای به دست خواهد آمد. امان از سیاست؛ سیاستی که معنی آن در انگلستان به کمی بیش از دروغ‌گویی صنعتی تبدیل شده است. اما آیا کسی می‌داند که نتیجه چه خواهد شد؟ مطمئنا بن والاس نمی‌داند.

در حقیقت، چطور آقای والاس این نکته را یادش نیست، که می‌گوید، اگر شما یک وزیر محافظه‌کار کابینه هستی، هر زمان که دوربین تلویزیون را دیدی، هر کاری می‌خواهی انجام بده، ولی حقیقت را نگو.

این دستور جدیدی نیست و بدون شک از دوران پیش از بوریس جانسون بوده است.

در بیست و چهار ساعت گذشته، برنامه‌های خبری هیچ تلاشی نکرده‌اند تا تمام تصاویر از همه محافظه‌کارانی را که به دوربین تلویزیون نگاه می‌کنند و گستاخانه هر دروغی می‌گویند، پیدا کنند.

یک فیلمی از مت هانکوک از چند ماه پیش وجود دارد، که می‌گوید، تعلیق پارلمان اهانتی است به مردانی که در نبرد دنکرک کشته شدند، و با اطمینانی قاطع اضافه می‌کند، «من این کار را قبول ندارم». با این استثناء که معلوم شد این کار را قبول دارد. چون استعفا نداد و هنوز در کابینه است و پارلمان به احتمال زیاد در حالت تعلیق می‌ماند. 

فیلمی از اَمبر راد هم هست که در اسکله هستینگز نشسته است و می‌گوید: «تعلیق پارلمان امری ظالمانه به نظر می‌رسد. ما شاهان دوره استوارت نیستیم». و تاکنون او تنها کسی است که رفته و این کار را انجام داده است. 

فیلمی هم از ساجد جاوید، در مبارزات انتخابات رهبری حزب محافظه‌کاران وجود دارد که می‌گوید: «شما دموکراسی را نمی‌توانید با دور انداختن دموکراسی نجات دهید». او حالا وزیر دارایی است و به نحوی، از طریق یک معجزه واقعی، دموکراسی به آشغال تبدیل شده است.

فیلم مایکل گوو، آندرآ لیدسام و نیکی مورگان نیز موجود است. به هر حال، من می‌توانستم برای مدت زیادی ادامه دهم اما فقط به یک مورد حیاتی دیگر بسنده می‌کنم.

دومنیک کامینگز، مغز متفکر برگزیت است و مردی است که هوش سرشار حضرت ایشان، آبرو و حیثیت یک کشور را برده است. دولتمردی فراسیاسی و مردی که، اجازه دهید واضح‌تر بگویم، برای دموکراسی بیش از حد باهوش است. آینده‌نگری بزرگ که از سال‌های طولانی مدفون بودن در کتاب تاریخ جنگ یونانی توسیدید (مورخ یونانی) برآمده و پیوند و اعتبارش را با نظرات افراد دیگر، اگر نگوییم سیستم پارلمانی بریتانیا، از دست داده است. 

می‌توانم قسم بخورم که همین سه هفته پیش بود که اطراف منزلش او را دیدم. رای خروج از اتحادیه اروپا در کیفی بود که روی شانه‌اش انداخته بود. در حالی‌که لکه‌های ننگ روی عینک سیاه وی تحت تاثیر نور خیره کننده روحش قرار گرفته بود، به شبکه اسکای نیوز گفت: «مشکل حیاتی و مهم این است که سیاستمداران اجازه ندارند رایی را که برای ‌آنها محترم است، انتخاب کنند».

و واقعا این یک مشکل حیاتی و شالوده‌ای غیرمطمئن در مسیر زندگی ما است. این کشور در سال ۲۰۱۷ انتخابات عمومی داشت. به‌طور کامل از نتیجه رفراندوم اتحادیه اروپا، که یک سال پیش از آن انجام شد، آگاه شده بود. ترزا می به اطراف کشور رفت تا با ترساندن رای دهندگان بگوید که برای «گفت‌وگوها با بروکسل از من حمایت کنید».

و رای دهندگان به حرف او گوش نکردند. آنها پارلمانی سرگشته را به سر کار برگرداندند. پارلمانی که خروج برگزیت بدون توافق را تحریم نکرد، بنابراین کامینگز و جانسون فکر کردند روش بهتر را آنها می‌دانند و تصمیم گرفتند آن را دور بیاندازند.

اما دست‌کم می‌دانیم که کامینگز نکته اصلی را گرفته است: «سیاستمداران اجازه ندارند انتخاب کنند به چه رایی احترام بگذارند، که یک مشکل حیاتی است».

این از بقیه دروغ‌ها چندان بزرگ‌ترنیست. حتی ممکن است یک نظارت صرف باشد، که ما فقط خیلی خوشحال هستیم که آن را تصحیح کنیم: «سیاستمداران نمی‌توانند رایی را که به‌ آن احترام می‌گذارند انتخاب کنند؛ غیر از من».

https://www.independent.co.uk/voices

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه