مذاکرات پشت درهای بسته؛ سکوت چه‌ وقت می‌شکند؟

در پانزدهمین روز پنجمین دور مذاکرات گروه طالبان و  ایالات متحده ‌آمریکا همه چیز همچنان پشت‌ درهای بسته در حال شکل‌گیری است. نه طالبان و نه هیات مذاکره کننده آمریکایی به رهبری زلمی خلیلزاد فرستاد ویژه واشنگتن برای صلح افغانستان هیچ یک حرفی به لب نیاورده‌اند. در دفعات پیش‌تر اما طرف‌ها ظاهرا علاقه‌ بیشتری برای در میان گذاشتن پیشرفت‌ها داشتند. قاعده‌ای که دیگر سر جایش نیست. ظاهرا هر دو طرف صلاح دیده اند که از خیر مصاحبه و سرخط خبر شدن بگذرند. 

تنها رسانه‌ای که خبر تازه‌ای گزارش کرد، نیویورک تایمز بود. این مجله به نقل از شماری از مذاکره‌کنندگان آمریکایی که در قطر اند، نوشته بود که کش و گیر در آغاز دومین هفته مذاکرات بر سر دستیابی به تعریفی واحد از اصطلاح تروریسم بود. ظاهرا طالبان در تلاش بوده‌اند تا محتوا و متن تعریفی که از این اصطلاح در سند نهایی گنجانیده می‌شود، مشروعیت جنگ هفده ساله این گروه بر ضد نیروهای بین المللی را خدشه نسازد. 

خبر تازه‌ای از دوحه به کابل برسد یا نه، اکنون طولانی شدن سکوت حس کنجکاوی بسیاری را برانگیخته است. مذکرات در کدام مرحله است؟ بحث بر سر چه موارد حساسی جریان دارد که درز آن به رسانه‌ها می‌تواند تداوم گفت‌وگوها را به خطر بیندازد؟ بی‌خبری حکومت افغانستان از جزییات مذاکرات چه آسیبی را متوجه مشروعیت شکننده‌ نظام می کند؟ تبعات تبلیغاتی و روانی سکوت طولانی مذاکره‌کنندگان به نفع کیست؟ آیا پیش‌نویسی برای موافقتنامه صلح با طالبان آماده شده است؟ هر یکی از این پرسش‌ها محل بحث دارد. 

قطر؛ پایتخت زمستانی طالبان

نمایندگان ارشد سیاسی طالبان دیریست در دوحه لنگر انداخته اند. ملابرادر معاون گروه طالبان با پا در میانی واشنگتن دو ماه پیش از زندانی در پاکستان رها شد و سپس به قطر رسید تا رهبری مذاکرات را عهده دار شود. گفته می‌شود نقش او در مواقعی که مذاکرات به بن‌بست می‌خورد بسیار حیاتی است. ملابرادر از بنیان‌گذاران تحریک طالبان است و آمریکاییان امید فراوانی به تاثیرگذاری او بر روند گفت‌وگوها بسته اند. هیات پانزده نفری مذاکره‌کنندگان طالب برخلاف توقع ظاهرا بر پیچیدگی‌ها مذاکرات واقف‌اند و همچنان بر مواضع شان مبنی بر خروج کامل نیروهای بین المللی و نپذیرفتن حکومت افغانستان به عنوان حکومت مشروع این کشور پا می‌فشارند.

هفته پیش مایک پامپیو از پیشرفت در مذاکرات ابراز خوشبینی کرد و گفت در صورتی که اوضاع همچنان امیدوار کننده باشد خودش به قطر خواهد رفت. این در حالی است که وزیر خارجه ازبیکستان هفته پیش با ملابرادر در دوحه دیدار کرد. ملاقاتی که یک روز بعد پای مشاور امنیت ملی افغانستان را به ازبیکستان کشاند. حکومت افغانستان هرچند صرحیحا در برابر دیدار مقام‌های قطری و ازبیکستانی با ملابرادر موضع‌گیری نکرده است، اما به نظر می‌رسد از ادامه این وضع رضایت ندارد. 

مذاکرات طالبان و آمریکایی‌ها در حالی جریان دارد که شماری از خبرنگاران که با سخنگویان طالبان در تماس‌اند تایید کرده اند که این گروه برای آغاز فصل جدید جنگی شان که در اوایل فروردین شروع می‌شود در جستجوی «نامی با مسما» اند.  از ۲۰۱۱ بدینسو طالبان اکثر فصل  در سرما از صلح سخن گفته‌اند و با آغاز بهار به جنگ رفته اند.

از پشت‌ درهای بسته چه بیرون خواهد شد؟ 

دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا یک جنگ‌افروز سنتی نیست. او یک بازرگان است و بیش‌تر به جنگ‌ اقتصادی باور دارد. صحت این داوری البته بستگی دارد به این که حلقه جنگ‌افروز مشاوران امنیتی ترامپ جنگی دیگری در خاورمیانه نیفروزند. چه درجریان کارزارهای انتخاباتی و چه پس از آن ترامپ طرفدار حضور نیروهای آمریکایی در جبهه‌های جنگی نیست. جنگ افغانستان خستگی مفرط در واشنگتن ایجاد کرده است. آمریکایی‌ها در دستیابی به یک توافق صلح با طالبان در شتاب اند. بنا بر این وقتی سکوت این دور مذاکرات بشکند، اعلام زمان‌بندی تدریجی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان  در سال۲۰۲۰ محتمل به نظر می‌رسد. ترامپ این خبر را به عنوان یک دستاورد بزرگ سیاست‌خارجی تجلیل خواهد کرد و آن را به عنوان یک امتیاز بر رخ حریفان اش خواهد کشید به ویژه اکنون که دومین دور مذاکرات واشنگتن و پیونگ یانگ به شکست انجامیده است. 

 از سوی دیگری طالبان هر توافقی که منجر به خروج نیروهای بین المللی شود و در نتیجه در بزرگ‌نمایی نقش آنان در آینده سیاسی افغانستان کمک کند را پیروزی « اسلام بر کفر»‌ و « پایان ظفرمند جهاد بر اشغال»‌ خواند. طالبان می‌پندارند که با رفتن آمریکایی‌ها از افغانستان، حکومت کنونی افغانستان سرنوشت همسان با حکومت داکتر نجیب الله پس از خروج نیروهای شوروی مواجه خواهد داشت و رویای برپایی دوباره امارت آن‌ها با از همپاشی دم و دستگاه سیاسی و نظامی دولت جمهوری اسلامی افغانستان، محقق خواهد شد.

وقتی سکوت کنونی در مذاکرات بشکند، یکی از احتمالات این است که گروه طالبان حاضر خواهند شد تا با آن‌چه زلمی خلیلزاد فرستاده ویژه آمریکا  «تیم ملی مذاکرات» می‌نامد گفت‌وگو کنند. در «تیم ملی مذاکرات» ایده‌ای که خلیلزاد با سیاسیون افغانستان در مورد آن به توافق رسیده است، حکومت افغانستان مالک اصلی مذاکرات «بین الافغانی» نخواهد بود. طالبان می‌خواهند از حکومت کنونی تا حدی که ممکن هست مشروعیت زدایی کنند و آن را به یک بازیگر همسان با احزاب و جریان‌های سیاسی تقلیل دهند. 

شکل‌گیری یک حکومت موقت که بتواند زمینه تعدیل قانون اساسی و برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و احتمالا برگزاری مجدد مجلس نمایندگان را تضمین کند از خواست‌های عمده سیاسی طالبان خواهد بود. طالبان می‌دانند که پیوستن به ساز و کار دموکراتیک کنونی دولت، آن‌ها را به بازیگران منفعل و بی‌ربطی تبدیل خواهد کرد. بنا بر این برگشت به نقطه صفری یا آن چه در کنفرانس بن در ۲۰۰۱ اتفاق افتاد، می‌تواند مطلوب‌ترین گزینه‌ طالبان برای پروسه سیاسی باشد.  طالبان خلع سلاح سربازان شان را به پایان خروج کامل نیروی‌های بین المللی مشروط خواهند کرد. به این ترتیب مطمین خواهند شد که در صورتی اجرایی نشدن توافقات صلح، امکان برگشت به جبهه‌های جنگ برای شان وجود دارد.

روابط حکومت افغانستان با ایالات متحده آمریکا در فردای اعلام توافق با طالبان شکل و ماهیت دگرگونی خواهد داشت. کابل از اعلام توافق محتاطانه حمایت خواهد کرد؛ اما ادامه همکاری بر اجرایی سازی توافقات سیاسی با طالبان را مشروط به شرایط و مواضع خود خواهد ساخت.