آوارگان سوریه‌ای «مهاجر» هستند یا «فراری»

به جای هدف قرار دادن مهاجران ما به عقل سلیم و رویکرد اخلاقی واقع‌گرایانه ضرورت داریم

پناهجویان سوری در حال برگشت داوطلبانه به سوریه، استانبول، اوت 2019

Ozan KOSE / AFP

هیچ کس حتی تصورش را هم نمی کرد که تظاهرات اعتراضی تعداد انگشت شماری از فعالان مدنی در ۱۵ مارس ۲۰۱۱ در دمشق منجر به یک جنگ داخلی ۸ ساله شود. جرقه این تظاهرات مسالمت‌آمیز در «درعا» زده شد و بعد آتش آن در دمشق شعله ور شد و به ادلب، حما، حمص و حلب هم کشیده شد. این حرکت اعتراضی که توانسته بود به مدت شش ماه در برابر شکنجه و تجاوز سیستماتیک رژیم اسد مقاومت کند با پیوستن سربازان و افسران رده پایین ارتش به ارتش آزاد سوریه، سمت و سوی درگیری نظامی به خود گرفت. رژیم اسد که با حمایت همه جانبه مثلث روسیه – ایران – حزب‌الله هر لحظه بر شدت خشونت خود می‌افزود باعث ایجاد موج گسترده مهاجرت و آوارگی داخلی و فرار شهروندان سوری به خارج از کشور شد.

سوریه‌ای‌ها به مدت ۴۹ سال تحت حکومت نظامی سرکوبگر زندگی کرده‌اند؛ ۸ سال است در میانه یک جنگ داخلی چند جانبه گیر افتاده‌اند؛ بر سر میلیون‌ها غیرنظامی از هر طبقه اقتصادی، از خردسالان گرفته تا سالخوردگان بطور تصادفی بمب‌های بشکه‌ای انداخته می‌شود؛ تانک‌ها خانه‌هایشان را هدف قرار می‌دهند و معلوم نیست چه زمانی به خانه‌هایشان حمله می‌شود. همین سوریه‌ای‌ها به امید فراهم کردن آینده بهتری برای فرزندان خود ابتدا در داخل سوریه آواره شدند و سپس به کشورهای همسایه از قبیل ترکیه، لبنان، عراق و اردن پناه بردند.

ترکیه می‌باید پس از دیدار ۶-۷ ساعته معروف داود اوغلو با بشار اسد در دمشق متوجه می‌شد که رژیم دمشق نه با اصلاحات و آشتی بلکه با تشدید خشونت و سرکوب و ارعاب با معترضان برخورد خواهد کرد. با این حال، موضوعی که همه، به غیر از دستگاه بوروکراسی ترکیه، آن را پیش‌بینی کرده بودند این واقعیت بود که پناهجویان سوریه‌ای می‌آمدند تا ماندگار شوند.

نه تنها شرایط برای بازگشت آنها فراهم نبود بلکه سال به سال هم اوضاع بدتر می‌شد. تا پایان سال ۲۰۱۱ اعتراضات به یک جنگ داخلی تبدیل شد و وضعیت در سال ۲۰۱۳ با ظهور تروریسم داعش، وخامت بیشتری پیدا کرد. در حالیکه نیروهای اسد بر شدت خشونت خود می‌افزودند حملات داعش هم به آنها افزوده شد. گروه‌های مخالف مسلح که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ باید هم با جبهه اسد- ایران- روسیه- حزب‌الله و هم باید علیه داعش می‌جنگیدند به مرور دچار چند دستگی شدند و با یکدیگر درگیر شدند. پس از اینکه حمایت آمریکا از تروریسم پ ی د (یگان‌های مدافع خلق) هم به چشم‌انداز سوریه افزوده شد امکان زندگی غیرنظامیان بیش از پیش غیرممکن شد.

واضح است که با تداوم این وضعیت جهنمی که باعث مهاجرت می‌شود، مشکلات جدید اجتماعی در مناطق مهاجرپذیر ایجاد می‌شود. اگر آنکارا به نظرات دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران و نهادهای جامعه مدنی گوش داده بود می‌توانست زیرساخت‌های واقعی‌تری برای پناهجویان ایجاد کند. ولی از همان ابتدا مسئله آوارگان سوری به عنوان یک مشکل موقت در دستور کار قرار گرفت و با این نوع رویکرد، موضوع مدیریت پناهندگان به نهادهایی مانند مرکز مدیریت بحران که برای مقابله با حوادث طبیعی تشکیل شده‌اند واگذار شد.

این حق بشر برای مهاجرت از منطقه‌ای است که در آن قتل عام و جنگ داخلی به امری عادی تبدیل شده است. پذیرش پناهجویان توسط مردم میزبان هم یک رویکرد اخلاقی است. در خصوص موضوع پناهجویان، ضرورت پذیرش آنها باید خط قرمز بوده و جای بحث و اما و اگر برای آن وجود نداشته باشد. نام نقض این خط قرمز فاشیسمی است که از مسیر پوپولیسم می‌گذرد.

احزاب اصلی مخالف در ترکیه به جای ارائه و تدوین پیشنهادهای جایگزین برای همگرایی پناهندگان با جامعه میزبان، ترجیح داده‌اند تنش‌های اجتماعی را تشدید کنند و با استفاده از این تنش‌ها به رانت خواری سیاسی مشغول شوند. این رویکرد غیراخلاقی باعث افزایش حمله، تعمیم دادن و فرافکنی و سخنان نفرت پراکن شده است. دولت آنکارا در خصوص پروژه‌های ادغام پناهندگان نمره ردی گرفته است.

چرا سوریه‌ای‌ها منفور هستند؟

۱- سوریه‌ای‌ها به این دلایل درجامعه ترکیه مورد نفرت هستند:

۲- ترک‌های کمالیست تصویری ارتجاعی از هویت عربی دارند و معتقدند باید از آن دوری جست.

۳-  برخی از گروه‌های علوی ترکیه که با هویت مذهبی رژیم سوریه احساس خویشاوندی دارند.

۴-  بسیاری از گروه‌های مارکسیستی با هویت بعثی سوسیالیستی رژیم اسد احساس خویشاوندی دارند.

برخی احزاب و محافل اسلامگرا که بقای رژیم اسد را در راستای منافع خود می‌دانند و از نظر اعتقادی با رژیم ایران بیعت کرده‌اند و یا حتی اگر بیعت هم نکرده باشند با ادبیات ضد امپریالیستی رژیم تهران همدل هستند.

شاخه ترکیه‌ای ملی گرایان کرد که در سوریه از طریق پ ک ک / پ ی د (یگان های مدافع خلق) با گروه‌های مخالف سوریه در حال جنگ هستند.

بسیاری از نویسندگان، سیاستمداران و روزنامه‌نگاران متعلق به این پنج گروه، با انعکاس مبارزه هشت ساله از دریچه ایدئولوژیک خود باعث تشدید احساسات ضد پناهنده در نزد افکارعمومی ترکیه شده‌اند. همچنین باید برتری‌طلبی محافل دست راستی محافظه کار را هم افزود که فاقد اصول خاصی بوده و در جهت وزش باد حرکت می‌کنند. البته استثناها و افراد منصفی هم در این گروه یافت می‌شوند که حقوق بشر، قوانین بین‌المللی و قوانین جهانشمول اخلاقی را در نظر می‌گیرند. 

جامعه ترکیه باید درک کند که مشکل مهاجر و مهاجرت مشکلی منطقه‌ای و محدود به سوریه ای‌ها نیست و برعکس، این وضعیتی است که توسط سیستم سرمایه داری جهانی ایجاد شده و این فقط یک آغاز است. همچنین باید به خاطر داشته باشیم که ما شاخه ترکیه‌ای موج پناهنده ستیزی و خیزش پوپولیسم و ​​راست افراطی در سراسر جهان هستیم.

لازم است زبان نژادپرستانه و تعمیم دهنده که سوریه‌ای‌ها را به‌عنوان یک سوژه می‌بیند از زبان خبری کنار گذاشته شود و خبرگزاری‌ها توجه ویژه‌ای به این موضوع کنند. هیچ چیز شرم آورتر از آن نیست که یادآوری شود سوری‌ها هم باید مانند دیگر مهاجران به صورت فردی ارزیابی شوند. ما به سوریه‌ای‌ها که طبق سیاست روز، یک روز به آنها «مهاجر» می‌گوییم و روز دیگر به عنوان ابزار تبلیغات انتخاباتی، آنها را اتباع «غیرقانونی» می‌خوانیم و به‌عنوان مجرم با آنها رفتار می‌کنیم، یک عذرخواهی بدهکار هستیم.

همچنین لازم است با نشر افسانه‌های شهری و دروغ‌هایی که عمدا یا سهوا در مورد مهاجران ساخته می‌شوند مقابله کنیم. باید مشکل مهاجران را بنا به دلایلی که پیشتر اشاره کردم به شدت اغراق شده تلقی کرد. البته که همگرایی اجتماعی امری اساسی است ولی بی برنامگی دولت هم یک واقعیت است. ادعای نقش داشتن سوریه‌ای‌ها در کاهش رشد اقتصادی ترکیه و تشدید بیکاری به دور از واقعیت است.

بر طبق داده‌های علمی، حدود ۲۰ درصد از سوری‌ها در کشور ما درآمد منظمی ندارند. ۴۵ درصد هم دارای درآمد کم بوده و ۳۵ درصد از آنها دارای درآمد متوسط هستند. عرصه‌هایی که مهاجران در آنها کار می‌کنند مشاغلی هستند که دستمزدهای بسیار کمی دارند. اینها عرصه‌هایی هستند که شهروندان ترکیه در آنها کار نمی‌کنند. از این رو، تلقی کردن آنها به عنوان عاملان اصلی بیکاری کار درستی نیست. بنابراین، به جای متهم کردن افراد بی پناهی که به کشورمان پناه آورده‌اند باید مدیران و رهبران کشور را برای رفع بیکاری پاسخگو کرد.

 جنبه دیگر سخنان نفرت پراکنی از قبیل «گورشان را گم کنند» نسبت به سوری‌ها، موضوع نظم عمومی و جرم و جنایت است. در حالیکه امروز وزارت کشور بازداشت افرادی را که به میزان دیگران مظنون به ارتکاب جرم هستند یک دستاورد تلقی می‌کند، سال گذشته میزان ارتکاب جرم توسط سوریه‌ای‌ها را ۱.۴۶ درصد اعلام کرده بود. بیشتر این جرایم هم در بین خود سوری‌ها روی داده بود. به عبارت دیگر، برخلاف پمپاژ تبلیغاتی، خیابان‌ها تحت تسلط باندهای جنایتکار سوریه قرار ندارد و کشورمان پس از ورود پناهجویان به مکانی ناامن‌تر تبدیل نشده است.

به جای هدف قرار دادن مهاجران افغانستانی، پاکستانی، عراقی، ترکمن، ازبک و آفریقایی و در راس آنها سوریه‌ای، ما به عقل سلیم، رویکرد اخلاقی واقع‌گرایانه و مبتنی بر ارائه راه حل نیاز داریم. توافق بخش‌های مختلف جامعه ترکیه بر سر موضوع مهاجرستیزی و نژادپرستی یعنی پلشتی، بسیار تراژیک است.

به امید روزی که توافق بر سر نیکی‌ها و مبتنی بر ارائه راه حل باشد.

بولنت شاهین اردیر، روزنامه نگار و نویسنده، متخصص امور تاریخ و ادیان خاورمیانه است. 

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independentturkish.com

© IndependentTurkish