تراکتور پرطرفدارترین تیم آسیا شد. این نتیجه نظرسنجی تارنمای کنفدراسیون فوتبال آسیاست. اما این خیل جمعیت تماشاگران فوتبال در ایران و گرایش به مشارکت مجازی بین نسل تازه هواداران، چه آثاری برای باشگاهداری در ایران دارد؟
در این نظرسنجی، سوان سامسونگ و شانگهای شنهوآ از شرق آسیا و تیمهایی از سوریه و اردن در غرب آسیا، پرسپولیس و تراکتور از آسیای مرکزی، و تیمهایی از اندونزی و مالزی در جنوب آسیا حضور داشتند. تراکتور با ۵۱ درصد آرا پرطرفدارترین تیم آسیا لقب گرفت.
خیل طرفداران، بدون درآمد
در فوتبال ایران، باشگاهها در جدلی دایمی برای اثبات تعداد بیشتری از هواداران هستند، اما از این سرمایه انسانی بزرگ و حیاتی برای فوتبال، به سخیفترین شکل بهرهمند میشوند. از «فالوور» فروشی در اینستاگرام به دست کارگزاران باشگاه گرفته تا برگزاری مسابقات اینستاگرامی که درباره جوایزش تردیدهای بسیاری وجود دارد و به روشهایی دور از شان حرفهای با نقشآفرینی ستارههای سابق باشگاه برگزار میشود، و تا اجبار هواداران به مشارکت در اپلیکیشنهایی که خدماتی به هواداران نمیدهند، و استفاده از وس (خدمات ارزش افزوده) که به یک کلاهبرداری در مخابرات ایران تبدیل شد و حتی محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری ایران بارها از مقابله با وس خبر داد. این فقط یک مثال است از حرفهای وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره وس در فوتبال: «بیش از سه سال است که اپراتور موبایل اول کشور طرح حمایت مالی خود از تیم ملی فوتبال را به پایان رسانده اما همچنان از جیب مردم به حساب این اپراتور پول میپردازند. برآورد ما نشان میدهد که تقریبا ماهی ۲ میلیارد تومان از جیب مردم به حساب اپراتور موبایل اول کشور در غالب حمایت از تیم ملی فوتبال واریز میشود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رابطه هوادار و باشگاه در فوتبال حرفهای، سازوکار شفاف و تمرینشدهای دارد که از بزرگترین تا کوچکترین باشگاهها در لیگهای حرفهای از آنها برای خلق درآمد استفاده میکنند. سادهترینش فروش پیراهن و کالاهای دیگر با نشان تجاری باشگاه، و پیشفروش بلیتهای فصل است، یعنی روشهای شفافی که در ایران باشگاهها به آن رو نمیآورند و البته قانون نیز به کمک باشگاهداری نمیآید و حامی حقوق تجاری و حامی انحصار درآمدزایی با نشان تجاری باشگاهها نیست.
محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور که حالا عنوان پرطرفدارترین تیم آسیا را از آن خود کرده است، همین چندی پیش در انتقاد از وضعیت اقتصادی فوتبال ایران گفته بود: «باشگاه تراکتور امسال از فدراسیون فوتبال ۳۵۰ میلیون تومان درآمد داشت؛ رقمی که شاید هزینه تیم در چند دیدار داخلی باشد.» عنوان پرطرفدارترین تیم آسیا و درآمد ۳۵۰ میلیونی از تمام پروژههای تبلیغات محیطی و ... در فدراسیون، کیفیت نازل درآمدزایی و مدیریت اقتصادی را نشان میدهد.
گرایش عمومی به فوتبال در ایران و این خیل هواداران، میتوانند بزرگترین منبع درآمد باشگاههای ایرانی باشند، اما در فوتبال ایران تا بخواهید در همین دو دهه اخیر سرمایهگذار مشغول به اختلاس پیدا میکنید، و دریغ از رو آوردن به روشهای شفاف درآمدزایی.
هر یک از بازیهای تیمهای پرطرفدار ایرانی، بینندگان پرشماری را پای تلویزیون مینشاند. اما انحصار «صدا و سیما»ی ایران باعث میشود که باشگاهها درآمدی از حق پخش تلویزیونی نداشته باشند و سالهای سال نقد و اعتراض به این روند، هرگز صدا و سیما را مجبور به پرداخت حقوق فوتبال نکرده است.
اهمیت آماری نظرسنجیهای کنفدراسیون آسیا
تارنمای کنفدراسیون فوتبال آسیا، بهخصوص در یک سال اخیر، نظرسنجیهایی را برای دریافت بازدید بیشتر برگزار میکند که نتیجه آنها نمیتواند پاسخ دقیق به پرسش طرحشده باشد، بلکه در اغلب موارد میزان مشارکت هواداران یک تیم یا یک مربی و بازیکن مشهور را نشان میدهد و مبنای آماری دقیق برای تحلیلهای مسایل فوتبال آسیا نیست. این کار هرچند دارای جذابیت ژورنالیستی است، اما نتایجش کاربرد آماری ندارد.
گاهی اطلاعرسانی درباره نظرسنجی بین هواداران یکی از گزینهها باعث میشود که نتیجه با اختلافی شدید به نفع آن گزینه باشد، یا ترفندهایی برای مشارکت چند یا چندینباره هر کاربر، میتواند نتایج را دستکاری کند. گرایش کاربران ایرانی در این نظرسنجیها نیز موضوع دیگری است که باعث آرای زیاد گزینههای ایرانی در نظرسنجیها میشود.
در همین آخرین نظرسنجی ایافسی، سوان سامسونگ و شانگهای شنهوآ که از تیمهای پرطرفدار شرق هستند، کمتر از یک درصد رای به دست آوردهاند، و این امر بیعلاقه بودن هواداران آن تیمها به مشارکت مجازی را نشان میدهد.
اما بیشک هیچیک از این موارد به معنای پرشمار نبودن طرفداران تراکتور نیست. تراکتور با ۵ دهه قدمت در تبریز، یکی از ۳ تیم پرطرفدار ایران است. علاقه به پرسپولیس و استقلال در ایرانیها، در هر شهری، عمومیت دارد و این که اکثریت هواداران تراکتور به عنوان تیمی متعلق به یک شهر، همشهریهای آن هستند، میزان گرایش عمیق تبریزیها به تراکتور را جلوه میدهد که میتواند در رقابت تعداد طرفداران، تنه به تنه تیمهای پایتخت بزند. گرایش به تراکتور البته فقط مختص به تبریزیها نیست. زبان و قومیت مشترک نیز تراکتور را در ایران به جمعیت بیشتری از هواداران متصل میکند و این اشتراکها برای هواداری از یک تیم، همان چیزی است که در فوتبال احساس عمیق و مشترک میسازد، و چه زیباتر از این؟