آیا از پیشرفت و تغییر در زندگی خود می‌ترسید؟

نظریه پردازان، ترس را حاصل تجربه و یادگیری فرد در پاسخ به تنبیه و تشویق‌ می‌دانند

Pexels.com

اغلب افراد ترس و اضطراب را در زندگی‌ خود تجربه کرده‌اند، چرا که گاهی اوقات بروز شرایط استرس‌زا در زندگی اجتناب‌ناپذیر است و نمی‌توان از آن جلوگیری کرد، اما مهم این است که فرد قادر به کنترل و مدیریت اضطراب باشد. ترس‌ها انواع مختلفی را شامل می‌شوند، از جمله ترس از ‌مار،  ترس از ارتفاع، ترس از مکان‌های بسته و باز، ترس از عنکبوت، ترس اجتماع و…

در حدود ۱۲ تا ۲۰ درصد افراد حداقل یکبار در زندگی‌شان ترس را تجربه کرده‌اند. همچنین حدود ۸/۶ درصد افراد بالای هجده سال از چیزهایی می‌ترسند که در جهان واقعی ترس‌آور نیستند که به این ترس‌ها، ترس‌های خاص می‌گویند. ترس‌های خاص معمولا از دوران کودکی و در سنین ۷ سالگی آغاز می‌شود. بر اساس آمارهای گزارش‌شده، در آمریکا ۹/۱ درصد افراد ترس‌های خاص دارند.

از جمله ترس‌های مانند ترس از پیشرفت که با ترس‌های یادشده بالا تفاوت دارد. فرد ترس غیرمنطقی از پیشرفت دارد که واقعیت بیرونی ندارد. به این نوع از ترس می‌توان «ترس از پیشرفت» نام داد. بسیاری از افراد در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود تمایل به پیشرفت دارند و تلاش می‌کنند به رغم وجود مشکلات متعدد زندگی خود را ارتقاء دهند و بهبود ببخشند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 در مقابل اما، فرد مبتلا به ترس از پیشرفت از ورود به شرایط و موقعیت‌های جدید که منجر به تغییراتی در زندگی آنها می‌شود، اجتناب می‌کند در حالی که این گونه افراد در ذهن و ضمیر و درون خود تمایل به پیشرفت دارند، اما شرایط روحی، روانی آنها به گونه‌ای است که هر نوع پیشرفت و تغییری در زندگی‌شان اضطراب و ترسی را در آنها سبب می‌شود که زندگی روزمره آنها دچار آشفتگی شدید شود.

گاهی نیز فرد برای کنترل ترس و اضطراب خود سعی می‌کند پیشرفتش را نزد دیگران و حتی برای خودش کم اهمیت جلوه دهد. اینکه کار مهمی نکرده است و پیشرفتش بسیار ناچیز و بی‌اهمیت بوده است. استفاده از این شیوه به کاهش ترس و اضطراب فرد می‌انجامد  که تاثیرات آن  موقتی است. فرد مبتلا به ترس از پیشرفت، اعتماد به نفس پایینی دارد و به مرور زمان با کم‌اهمیت جلوه‌دادن تلاش و پیشرفتش سعی می‌کند که تلاشی در جهت پیشرفت، بهبود و موفقیت فعالیت‌هایش انجام ندهد.

اگر چه ترس از پیشرفت نسبت به ترس‌های رایج دیگری مانند ترس از حیوانات و ترس از ارتفاع و... کمتر شناخته شده است اما در مراجعه به روانشناس کم نیستند افرادی که از تغییر و یا ورود به شرایط و موقعیت‌های  جدید هراس دارند. به عنوان مثال هستند افرادی که وقتی در کار و عملکردشان، پیشرفت محسوسی ایجاد می‌شود، همین پیشرفت ذهنشان را آشفته کرده و به ترس از تغییر در شرایط  زندگی شخصی و کاری‌اش می‌انجامد، به نحوی که در برخی مواقع، فرد دچار اضطراب و حمله عصبی شدید می‌شود. ترسی که از یک سو برای اطرافیانش قابل درک نیست و از خود می‌پرسند که چرا فرد از موفقیتش هراس دارد؟ و از دیگر سو  شناختی از این نوع ترس ندارند.

دلایل روانشناسانه ترس از پیشرفت

روانشناسان ترس را در دیدگاه‌های مختلفی مورد بررسی قرار داده‌اند.به عنوان مثال: زیگموند فروید نظریه پرداز روانکاوی - ترس را ناشی از تعارضات حل نشده فرد در دوران کودکی‌اش می‌داند که فرد موفق به حل آنها نشده  وبا سرکوب و به فراموشی‌سپردن آن، تعارضات درونی‌اش را بیشتر کرده  که در نهایت به ترس و آشفتگی روحی در فرد می‌انجامد. ایوان پاولف نظریه پرداز یادگیری، ترس را حاصل تجربه و یادگیری فرد در پاسخ به تنبیه و تشویق‌هایش در زندگی می‌داند.

علایم ژنتیکی و سابقه اختلال روحی - روانی  در خانواده فرد، در ابتلا به ترس از پیشرفت موثر است. تجارب کلینیکی روانشناسان نشان می‌دهد که در اغلب موارد فرد مبتلا به ترس از پیشرفت، ترس و اضطراب را پیش‌بینی و گمان می‌کند ممکن است تجربه بدی را شاهد باشد و یا اتفاق ناخوشایندی رخ دهد. این مسئله بیش از پیش به میزان ترس فرد می‌افزاید.

به عنوان مثال: فرد در خود توانی برای تجربه و تلاش در موقعیت جدید نمی‌بیند چرا که اعتماد به نفس پایینی دارد و به توانایی‌هاش بی‌باور است و از اینکه در بین اطرافیانش دیده شود، احساسی ناخوشایند دارد، لذا موقعیت‌هایی را در ذهنشان پیش‌بینی می‌کنند که هنوز اتفاق نیفتاده است. به عنوان مثال  پیش‌بینی می‌کند به محض کسب موقعیت جدید همکارانش او را لایق پیشرفت ندانند و از او انتقاد کنند در حالیکه واقعیت بیرونی ندارد.

یکی دیگر از عوامل مهم در ایجاد ترس از پیشرفت تجربه و حادثه تلخی است که در گذشته برای فرد اتفاق افتاده است. این گذشته می‌تواند شامل خاطرات، شکست‌ها و یا  نتیجه نادیده گرفته شدن فرد در دوران کودکی – نوجوانی- ویا  بزرگسالی باشد. تجربه‌ای که منجر به تراما( استرس پس از حادثه) شده است و بعد از گذشت سال‌ها از آن رخداد فرد از آن رنج می‌برد که البته در بسیاری از موارد با علایم افسردگی و اضطراب نیز همراه است. فرد احساس « کافی‌نبودن و خوب‌نبودن» می‌کند. در واقع خودباوری در فرد کاهش یافته و باوری به موفق شدن ندارد، با وجود آنکه همچنان تمایل به پیشرفت دارد.

علایم ترس و اضطراب  از پیشرفت

ترس و اضطراب از پیشرفت علائمی هم دارد که اگر اطرافیان دقت کنند می‌توانند متوجه آن شوند. مهمترین این علائم عبارتند از: عدم توانایی در کنترل هیجانات و احساسات، حمله عصبی، افزایش ضربان قلب، افزایش تنفس و عرق‌کردن. علایم فوق از خفیف تا شدید ممکن است در افراد مشاهده و حتی  گاهی اوقات به عنوان اضطراب تشخیص داده شود، به دلیل اینکه فرد علایم اضطراب را تجربه می‌کند. در حالی که نوعی ترس خاص است و تنها در مواقع تغییر شرایط و محیط جدید ایجاد می‌شود.

ترس از پیشرفت آرام آرام فرصت‌های خوب کاری و زندگی آرام را از فرد می‌ستاند سبب می‌شود تا او بیش از پیش خود را نادیده بگیرد. گاهی برای رهایی از این ترس سعی می‌کند شغل‌هایی را انتخاب کند که بسیار پایین‌تر از ظرفیت‌ها و توان او است. شغل‌هایی که کمتر توانایی‌هاش را به چالش می‌کشاند و یا تنوعی ندارد وفعالیت در آن به تغییر شرایط و موقعیت کاری نیازی ندارد. اغلب افراد با این ویژگی یاد شده در زندگی شخصی خود نیز دچار مشکل و اضطراب هستند.

مراجعه به روانشانس و در موارد شدید مصرف داروهای ضد اضطراب و افسردگی می‌تواند کمک کننده باشد اما در نهایت فرد باید بتواند( چه خود و چه از طریق کمک گرفتن از روانشناس) با ترسش مواجه شود و قادر به مقابله با آن باشد.