نشست دوحه پایان یافت ولی ابهامات همچنان باقی‌ست

مهم‌ترین بحث در مورد قطعنامه، ضمانت اجرایی این قطعنامه است

KARIM JAAFAR / AFP

بامداد روز سه شنبه شرکت‌کنندگان در نشست دوحه قطر پس از ساعت‌ها بحث و جدل، بر سر یک قطعنامه هشت ماده‌ای به توافق رسیدند و کنفرانس دوحه رسما خاتمه یافت. در این قطعنامه توافق شده است تا طرف‌های درگیر جنگ از این پس از ادبیات ملایم‌تری در قبال یکدیگر استفاده کنند و لحن انتقام‌جویانه و تهدید را کنار بگذارند. همچنین این قطعنامه از طرفین درگیر خواسته است تا تلفات افراد عادی را به صفر برسانند. قطعنامه همچنین بر تامین حقوق زنان و فعالیت‌های آنان در چارچوب ارزش‌های اسلامی نیز تاکید کرده و حقوق اقلیت‌ها را در نظر گرفته است.

قطعنامه همچنین در مورد ایجاد نقشه راه برای صلح کامل، آینده افغانستان در چارچوب یک نظام اسلامی و عدالت اجتماعی، رهایی زندانیان سالمند، بازگشت و جابجایی مهاجران و عدم مداخله در امور کشورهای دیگر از خاک افغانستان، ماده‌هایی گنجانده شده است. قطعنامه کنفرانس دوحه که نخستین توافق در چارچوب گفتگوهای بین الافغانی را به نمایش می‌گذارد، در کلیت گام‌های خوب و اثرگذاری برای حرکت به سمت صلح دائمی در افغانستان برداشته است. ولی هنوز ابهامات زیادی هم در قطعنامه و هم در صحبت‌های طالبان وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد.

نخستین ابهام در این رابطه به مسأله عبور از ادبیات تهدید و انتقام‌گیری و رو آوردن به ادبیات ملایم‌تر است. نمایندگان گروه طالبان به‌عنوان یک طرف درگیر در نشست قطر حضور داشتند و توانستند از سوی گروه خود به این ماده قطعنامه رای مثبت بدهند. ولی مشکل این است که از سوی حکومت هیچ مقامی در این کنفرانس حضور نداشته است. افرادی هم که در حکومت فعالیت می‌کنند و در این نشست حضور داشتند بر اساس صلاحیت‌های فردی خود در این نشست شرکت کرده‌ بودند، نه از جانب دولت. بنابراین مشخص نیست که از سوی دولت چه کسی ضمانت اجرایی این ماده قطعنامه را تأیید کرده است.

ابهام دیگر در مورد ساختار نظام سیاسی افغانستان است. بر اساس توافق صورت گرفته و یکی از مواد قطعنامه، دولت آینده درافغانستان یک دولت اسلامی خواهد بود. مگر حالا چنین نیست؟ نظام فعلی افغانستان (جمهوری اسلامی افغانستان) نام دارد و یک قید اسلامی را با خود یدک می‌کشد. مشخص نیست که منظور قطعنامه از دولت اسلامی چگونه دولتی است و با چه قرائتی از اسلام، اساس نظام آینده را خواهد ریخت. اگر منظور از دولت اسلامی چیزی شبیه رژیم طالبان است، که این می‌تواند افغانستان را سال‌های دیگر هم به عقب براند. به دلیل این که مدل دولت اسلامی در قطعنامه ارائه نشده، این مساله می‌تواند زمینه تفسیرهای متعدد را در رابطه با دولت اسلامی آینده ایجاد کند.  

قطعنامه در مورد حقوق زنان نیز موادی دارد. این قطعنامه گفته است که زنان می‌توانند جداگانه، در رشته‌هایی که بتوانند در آنها کار کنند، تا مقطع دکترا تحصیل کنند. قید این ماده به اندازه کافی تبعیض آمیز است. مسلما در جهان‌بینی طالبان، زنان صرفاً در چند بخش محدود مانند پزشکی و معلمی و شغل‌هایی مشابه حق تحصیل دارند. مسلما در تفکر طالبان زن‌ها حق ندارند ذر رشته های حقوق و علم سیاسی و یا الهیات که زمینه را برای قضاوت میسر می‌کند تحصیل کنند. حتی مهندسی و کشاورزی نیز از دید طالبان رشته‌هایی مردانه است. بنابراین به اندازه کافی در مورد تحصیل زنان در این قطعنامه ابهام وجود دارد. هرچند به عقیده‌ تعدادی از زنان حاضر در نشست دوحه، همین‌که طالبان از مرحله محرومیت تحصیل برای زنان عقب نشسته‌اند، خود گامی بزرگ به جلو است.

اما مهم‌ترین بحث در مورد قطعنامه، ضمانت اجرایی این قطعنامه است.

بر همه واضح و آشکار است که فاصله‌ کافی میان رهبری سیاسی طالبان و رهبری نظامی این گروه وجود دارد. در بسیاری اوقات فرماندهان نظامی طالبان، کوچک‌ترین ارزشی برای دستورها و فرمان‌های رهبری سیاسی طالبان قائل نیستند. در حالی‌که تمام افکارعمومی به سوی قطر و نشست بین‌الافغانی بود، شاخه نظامی این گروه با حملات تروریستی خونین به کابل و غزنی، موجی از واکنش‌ها علیه کنفرانس دوحه را به وجود آورد. تعداد زیادی از شهروندان افغانستان انتظار داشتند در نشست قطر کشتار کودکان دانش آموز که در دو حمله انتحاری کابل و غزنی کشته یا زخمی شده بودند، مورد نکوهش شدید قرار گرفته و طالبان در مورد این گونه اعمال تروریستی مورد پرسش قرار گیرند. بخش نظامی طالبان با حمله به پاسگاه‌های پلیس تعداد زیادی از سربازان افغان را در همان لحظاتی که مذاکرات در دوحه جریان داشت به قتل رساندند. بنابراین نوعی عدم هماهنگی یا شاید عدم علاقه‌مندی در میان شاخه نظامی طالبان در مورد مذاکرات بین الافغانی وجود دارد. طالبان فکر می‌کنند تنها با آمریکا باید مذاکره کرد و در صورت خروج آمریکا از افغانستان طالبان به سرعت خواهند توانست حکومت فعلی افغانستان را سرنگون کنند.

با تحلیل این مسائل به خوبی آشکار می‌شود که ابراز شادی و خرسندی برای توافق در دوحه قطر هنوز بسیار زود است. شاخه نظامی طالبان هم باید بپذیرند که این قطعنامه برای‌شان الزامی است. در آن صورت می‌توان بر اجرایی بودن این قطعنامه تا حدی اطمینان داشت. وگرنه برگزاری چنین کنفرانس‌هایی آب در هاون کوبیدن است.

بیشتر از