کودک آزاری؛ رازهای غم انگیزی که آشکار می‌شوند

بی‌توجهی والدین به کودک ممکن است بسترساز کودک‌آزاری شود

تجمع معترضان به تعرض جنسی به دانش‌آموزان مدرسه‌ای در اصفهان، آذر ۱۳۹۷- ایسنا

در ایران هر از چند گاهی در رسانه‌ها می‌خوانیم  که کودکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته و به قتل رسیده است. به عنوان مثال«ستایش»، کودک پنج ساله‌ اهل ارومیه به شکل وحشتناکی از سوی مادر ناتنی‌اش مورد کودک‌آزاری قرار گرفت. یا قسمت‌هایی از بدن«نوید» کودک شش ساله اهل کرج از سوی ناپدری‌اش با فندک سوزانده شد. در جایی دیگر دختر پنج ساله افغانستانی مورد تعرض جنسی منجر به قتل قرار گرفت- و از این نوع حوادث مربوط به کودک‌آزاری که در ایران کم اتقاق نمی‌افتد.

اگرچه آمار دقیقی درباره میزان کودک‌آزاری در دست نیست، اما میزان انتشار اخبار کودک‌آزاری وتجاوز جنسی به کودکان در سال‌های اخیر، از افزایش آن خبر می‌دهد. در اندک‌آمارهایی که منتشر شده است، میزان کودک‌ آزاری در دختران ۲۵ درصد از پسران بیشتر است و۶۶ درصد کودک‌ آزاری‌ها از سوی مردان انجام می‌شود و ۲۵ درصد کودک‌ آزاری‌ها در خانواده‌های طلاق اتفاق می‌افتد.

نوع شایع کودک‌ آزاری در ایران

انواع مختلفی از کودک ‌آزاری وجود دارد، اما در ایران اغلب با نوع کودک ‌آزاری جسمی و جنسی آشنا هستند که در نتیجه آن کودکان بسیاری قربانی تعرضات جسمی و جنسی می‌شوند. نوع شایع دیگری از کودک‌ آزاری که کمتر به آن پرداخته شده است، کودک ‌آزاری عاطفی در نتیجه بی‌توجهی به این طیف سنی است.  به عنوان مثال: عدم توجه به بهداشت کودک، بی‌توجهی به پوشش، غذا، آموزش و تریبت کودک، رهاکردن کودک در محیطی بدون نظارت، بی‌توجهی و تاخیر درهنگام بردن و یا ‌آوردن کودک به مدرسه، از موارد کودک‌آزاری عاطفی است.

برخی دیگر از کودک ‌آزاری‌ها باز می‌گردد به رفتارها و واکنش‌های عاطفی نادرستی که از سوی والدین به عنوان الگوی غلط تکراری درآمده است و متاسفانه جامعه آن را به عنوان رفتاری به‌هنجار پذیرفته‌است. رفتارهایی چون تنبیه و محروم‌کردن و بی‌توجهی به بازی و نیازهای روحی کودک، عدم ابراز محبت کلامی و غیرکلامی، در آغوش نگرفتن، نداشتن رابطه صمیمانه و نزدیک، تبعیض رفتاری بین خواهر یا برادر، نوسان رفتاری در والدین که گاهی رفتار خوب دارند، گاهی هم پرخاشگرند که اعتماد کودک به والدینش را سلب می‌کنند.

نگاه روانشناسانه؛ رازهای آسیب‌زای دوران کودکی

مطالعه برخی تجربیات بالینی روانشناسان در ایران با مراجعان، نشان می‌دهد که برخی از مراجعان زن در سنین بزرگسالی، پرده از راز دوران کودکی‌ خود کنار زده و داستان غم‌انگیز تعرض جنسی از سوی مردی را بازگو می‌کنند. البته این تعداد بسیار اندکند که با کنکاش و مساعدت روانشناس، تعرضات و تجاوز جنسی‌شان را گزارش می‌کنند، که نشان می‌دهد اغلب تجاوزات جنسی گزارش‌شده از سوی افراد آشنا، دوست، فامیل در خانواده، و محیط اطرافشان بوده است.

در بررسی روانشناسانه می‌توان گفت که در ورای اغلب کودک‌آزاری‌های جنسی، کودک‌آزاری عاطفی و بی‌توجهی از سوی خانواده قرار داشته است. عدم توجه مادر و پدر و بی‌توجهی یا عدم ابراز عشق به کودک، بی‌توجهی به نظارت بر کودک و رهاکردن او در محیطی ناامن و یا تنها گذاشتنش در خانه و مکانی دیگر، بستر این اتفاقات غیرقابل جبران را فراهم و آسیب‌های روحی- روانی شدیدی برای کودک، چه در دوران کودکی و بزرگسالی ایجاد می‌کند.

جان بالبی روانشناس نظریه دلبستگی (۱۹۵۸) معتقد است که ارتباط بین والدین و کودک در رشد عاطفی و هیجانی کودک ضروری است. هر نوع دلبستگی و ارتباط نا امن بین والدین و کودک نقش چشمگیری روی مغز و جسم کودک در درازمدت خواهد گذاشت.

عوارض روحی کودک‌آزاری

 آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۲۸ درصد کودکانی که در دوران کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند در بزرگسالی مبتلا به استرس پس ازحادثه می‌شوند. عوارض روحی- روانی منجر به بروز استرس پس از حادثه، به دنبال خود زمینه‌ساز افسردگی، اضطراب، افکار خودکشی یا در مواردی منجر به خودکشی، بی‌خوابی، کابوس شبانه، اعتیاد، پرخاشگری و عصیان، اقدام به جرم و جنایت، روحیه انتقام‌جویی، اختلال در خوردن، کاهش اعتماد به نفس و… است.

 فقدان یا نقص قوانین در تنبیه کودک‌آزاری عاطفی

بازی کردن، شاد بودن، یادگرفتن واز همه مهمتر حس امنیت نسبت به حفاظت در برابر هر نوع خشونتی، حق طبیعی هر کودکی است. اما قوانین هر کشور و جامعه تعیین می‌کند که کودک از چه حدی از احساس امنیت و شادی برخوردار است.

اعلامیه جهانی حقوق کودک، تولد تا ۱۸ سالگی را کودک محاسبه می‌کند. معیاری که متاسفانه در قانون مدنی ایران بی‌اعتنا به بلوغ روحی، روانی و فکری و تنها بر اساس بلوغ جسمانی کودکان، بلوغ برای پسران ۱۵ و برای دختران ۹ سال در نظر گرفته شده است.

این نوع نگرش به کودک و نبود پشتوانه‌های حمایت قانونی لازم می‌تواند نقش دولت وحاکمیت نسبت به کودک آزاری را  به اندازه خانواده  پراهمیت جلوه دهد. کم نیستند «کودکان کار»ی که خارج از ظرفیت سنی، روحی،روانی و جسمانی‌شان کار‌های سنگینی انجام می‌دهند. اگر چه در این زمینه هم متاسفانه آمار دقیقی در دست نیست، اما مشاهدات و اخبار از وجود کثیری از کودکان بدون‌سرپرست یا بدسرپرست و یا بدون هویت حکایت دارد.

برابر همین آمارهای موجود، بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار درایران وجود دارد. این در حالی است که دولت شاهد کودکان کار در جامعه است اما با بی توجهی از کنار آن می‌گذرند. در حالی که کشورهای دیگری چون آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی، کودکان از کمک‌های ماهانه تأمین اجتماعی بهره‌مندند ومورد حمایت دولت قرار می‌گیرند. و یا کم نیستند کودکانی که در مدارس ایران مورد تعرض جسمی (تنبیه بدنی و پرخشگری کلامی) و یا به ندرت، تعرض جنسی از سوی معلمان قرار می‌گیرند.

اهمیت به حقوق کودکان، ارائه برنامه‌های مدونی چون آموزش برای آشنایی با حریم و مرزهای جسمی، جنسی در مدارس و رسانه‌ای چون تلویزیون و خدمات مشاوره رایگان برای افزایش آگاهی خانواده‌ها در سطح جامعه می‌تواند گام‌های مهمی برای کاهش کودک‌آزاری در ایران باشد.

همچنانکه می‌توان برنامه‌ای برای آگاه‌سازی خانواده‌ها از انواع دیگر کودک‌آزاری و نوع شایع آن (کودک‌آزاری عاطفی و بی‌توجهی) را تهیه کرد تا سطح این رفتارها به مرور در جامعه رو به کاستی گیرد.