برای کسانی که در زادگاهشان زنان را به استادیومهای فوتبال راه نمیدهند یا برای دیدن مسابقه والیبال به کف دست آنها، مثل لاشه گوسفند در کشتارگاه، مهر میزنند، تماشای مسابقات جام جهانی فوتبال زنان مایه شور و شعف است. برای چنین کسانی، تماشای دخترانی جوان که در هنگام زدن ضربه سر موهای سرشان در هوا پرواز میکند و در کار تیمی و مهارتهای فردی و اخلاق ورزشی، هیچ از مردان کم ندارند، روحافزاست. درخشانتر از بازیکنان، کار داوران زنی است که با قاطعیت، کار حرفهای خود را در برابر دهها دوربین به خوبی انجام میدهند (مثل داور مسابقه آمریکا و انگلیس در نیمه نهایی ۲۰۱۹). اما موضوعی که از ابتدای مسابقات مثل خوره به جان ناظران آسیایی و آفریقایی میافتد، این است که چرا زنان کشورهای دارای اکثریت مسلمان، در این مسابقات غایب هستند.
اکثر کشورهای دارای اکثریت مسلمان، اصولا در رقابتهای اولیه جام جهانی فوتبال زنان شرکت نمیکنند. هم دولتها و هم جوامع، در ایجاد موانع نقش دارند. کشورهای اندکی از این جمع در مسابقات مقدماتی شرکت میکنند، اما همانها نیز به دلیل عدم سرمایهگذاری روی تیمها، فقدان بازیهای باشگاهی و باشگاههای زنان، و مقاومت حکومت و جامعه، نمیتوانند به دور نهایی برسند. این در حالیست که همین کشورها، تیمهای مردان خود را جدی میگیرند، برای آنها مربی خارجی استخدام میکنند، به بازیکنان مرد حقوقهای نجومی میپردازند (از منابع عمومی) و همه امکانات را برای موفقیت آنها فراهم میکنند.
متاسفانه زنان فمینیستی که پیش از حاکم شدن فرهنگ «پاکیزگی سیاسی» و ایدئولوژی هویتگرا در غرب به این گونه موضوعات اعتراض میکردند، دیگر دهان خود را میبندند تا مبادا به اسلامهراسی متهم شوند؛ در حالی که مسئله زنستیزی ابعادی بسیار فراتر از شریعت و اسلام سنتی دارد. راستی چرا زنان ایرانی و افغان و عرب و ترک و اندونزیایی و مالزیایی در این مسابقات حضور ندارند؟ چرا ایران و عربستان و امارات و بحرین و عراق که در فوتبال مردان در آسیا و جهان جایگاه ویژهای دارند، در فوتبال زنان از این مجامع تقریبا غایبند؟
برای منع حکومتی یا اجتماعی این حضور و عدم سرمایهگذاری بر ورزش حرفهای زنان، چهار دلیل ذکر میشود که نشان خواهم داد همه بیپایهاند.
مسئله آمادگی اجتماعی
میگویند جوامع دارای اکثریت مسلمان، آماده این تحول نیستند. نه تنها هیچ نظرسنجی یا تحقیقی چنین چیزی را نشان نمیدهد، بلکه حضور زنان در ورزشهای مختلف و حضور مردم در مسابقات زنان در جوامعی با اکثریت مسلمان نشان از آن دارد که آن جوامع، آماده این تحول هستند. عین این سخن را در مورد ورزشهای مردان چند دهه پیش میشد گفت. زمانی که اولین بار ورزشهایی مثل فوتبال یا بسکتبال به این جوامع راه مییافت، آنها کاملا آماده نبودند، اما بهتدریج آماده شدند.
خلاف شرع
میگویند حضور زنان در میدانهای ورزشی خلاف شرع است. اصل این حضور هیچ تعارضی با شرع ندارد. شرع تنها میگوید زنان باورمند باید حجاب داشته باشند، که همه زنان مسلمان چنین باورمند نیستند. باورمندان، چه تماشاگر و چه بازیکن، میتوانند در میدانهای ورزشی، هر لباسی را انتخاب کنند. زنان و مردان باید در انتخاب لباس خود آزاد باشند. مردانی که با دیدن زنان ورزشکار تحریک میشوند و به این بهانه حقوق زنان را محدود میکنند، خود مشکل دارند، نه زنانی که ورزشکارند و ورزش میکنند. کسی برای تحریک شدن به مسابقات ورزشی زنان نمیرود. زنان ورزشکار نیز به پارتی نمیآیند تا قبل از آن خود را با آرایشهای غلیظ بیارایند و لباسهای جلب توجه کننده بپوشند (گرچه، اینها نیز اشکالی ندارد).
علیه اخلاق
میگویند حضور زنان در تعارض با اخلاق و امنیت زنان است، چون محیطهای ورزشی مناسب حضور آنها نیست و نوع برخوردها در چنان محیطهایی، با عفت و حجب و حیای زنان هماهنگی ندارد. این توجیه بیش از آن که دلیلی برای منع حضور زنان در میدانهای ورزشی بهعنوان تماشاگر و بازیکن باشد، دلیلی بر ناتوانی نیروهای انتظامی در ایجاد نظم در مسابقات ورزشی است. چگونه میتوان مردان برای ناسزاگویی در آن محیطها آزاد گذاشت، اما زنان را از حضور در همان حوزهها، که عمومیاند و به همگان تعلق دارند، محروم ساخت. با همین توجیه اخلاقی، میتوان ورزش مردان را نیز تعطیل کرد.
نقشهای سنتی
میگویند که در جوامع سنتی مسلمان، زنان نقشهای مهمتری مانند خانهداری یا تولید مثل و مراقبت از کودکان را برعهده دارند، تا شرکت در مسابقات بهعنوان بازیکن و تماشاگر. عین این استدلال را برای مردان هم میتوان مطرح کرد. برای آنها هم میتوان در جوامع سنتی نقشهای مهمتری، مثل کشاورزی و دامداری و حفر چاه پیدا کرد، در حالی که ورزش حرفهای امروز در دنیا یک نقش جاافتاده و جدی برای مردان و زنان است، و جوامع قدرت پرداخت هزینه زندگی ورزشکاران حرفهای را دارند.
ستارهها
بر اساس استدلالهای بیپایه فوق، نمیتوان ۵۰ درصد از ساکنان کره زمین را از یکی از مهمترین حقوق اولیهشان که انتخاب شغل و حرفه است، محروم کرد. زنان نشان دادهاند که در حوزه ورزش چیزی از مردان کم ندارند. منتظر روزی هستیم که پوستر فوتبالیستهای زن بر دیوار اتاق دختران و پسران در همه نقاط دنیا نصب شود، زیرا از تمامی شایستگیهای فوتبالیستهای مرد برخوردار شدهاند.
© The Independent