شجریان؛ حرفه: آواز

کارنامه بیش از ۵۰ سال حضور مستمر شجریان در موسیقی و آواز از نگاه حرفه‌ای او به این عرصه خبر می‌دهد

شجریان به معنای دقیق کلمه یک خواننده شش‌دانگ بود و وقت و انرژی فراوانی را صرف ارتقای آواز کرد-STR / AFP

درگذشت محمدرضا شجریان در هشتاد سالگی تصویری همه‌جانبه از فعالیت‌های او را پیش چشم می‌آورد. فعالیت‌هایی که کارنامه بیش از ۵۰ سال کار درخشان او در موسیقی آوازی ایران را جلوه و جلایی دیگر می‌بخشد. شجریان به معنای دقیق کلمه یک خواننده شش‌دانگ بود و وقت و انرژی فراوانی را صرف ارتقای آواز کرد. از سا‌ل‌های سال آموختن تا اجرای حرفه‌ای در صحنه و آوازهای بی‌بدیلی که حتی در اجراهای خصوصی و محفلی خواند که تعدادشان بالای ۳۰۰ اواز هست، تا تلاش‌های او ایجاد متد و شیوه‌آی برای صداسازی و تدریس دوره عالی آواز.

۱۹‌سالگی و نخستین جلوه‌ها

نخستین جلو‌ه‌های فعالیت شجریان را می‌توان در سن ۱۹ سالگی دید، زمانی که او نخستین آوازهایش را در رادیو مشهد خواند. آن زمان پدرش سخت مخالف موسیقی و استفاده از ساز بود، لذا شجریانِ جوان آوازها را بدون ساز می‌خواند. آوازهایی که تحت تاثیر برنامه‌های گل‌های رادیو و برخی آوازهای قدما قرار داشت. متاسفانه از این دوره کاری شجریان اثری صوتی در دست نیست و آرشیو موسیقی رادیو مشهد نیز تا کنون در این زمینه اطلاع‌رسانی نکرده است که آیا از برنامه‌های گذشته چیزی در آرشیو آنها وجود دارد یا نه؟ آقای شجریان هم که در گفت وگویی با بی‌بی سی تاکید کرده بود بر آرشیوی از کارهایش از گذشته تا حال، اگرچه از قرآن خوانی پدرش آثاری را پخش کرده است، اما جایی توضیحی درباره اجراهایش در مشهد نداد که ایا نشانه‌ای از آنها هست یا نه؟ و اکنون بر وارثان آثارش است که وجود و گردآوری این بخش از اجراهای او را پی بگیرند.

در فاصله سال‌های ۳۸ تا ۴۶ که شجریان به تهران آمد و کار جدی‌اش را با نام سیاوش بیدگانی با برنامه گل‌ها آغاز کرد، اثر دیگری از ایشان منتشر نشده است. در فاصله این سا‌ل‌ها او به تهران آمد و به جامعه باربد پیوست و زیر نظر اسماعیل‌خان مهرتاش ردیف آوازی و موسیقی آوازی را کار کرد. در همین سال‌های او در یکی دو نمایش از جامعه باربد در نقش‌هایی اواز خواند، اما خود به فراست دریافته بود که ظرفیت‌های صدای او در این نیست که اپرت و نمایش‌خوانی کند، لذا رخت از این دیار برکشید و به سراغ برنامه گل‌ها رفت تا بتواند هم به ارتقای کار اصلی اش که آواز باشد بپردازد.

دوره گل‌ها؛ بسترهای برآمدن یک صدای بی‌تکرار

از روزی که محمدرضا شجریان در گل‌ها با سنتور رضا ورزنده نخستین برنامه‌ گل‌هایش را به توصیه داود پیرنیا خواند تا چند سال بعد که به مرکز حفظ و اشاعه پیوست، صدایش به قدری در میان اهالی موسیقی و آواز گل کرد که حتی آنهایی که در ابتدا مخالف آمدنش به رادیو بودند،‌همانند علی تجویدی، سر تعظیم در برابر این صدا فرود آوردند و با او همکاری را آغاز کردند.

در این دوره برخی کارهای شجریان به صورت همکاری مشترک نیز اجرا می‌شد از جمله گل‌های رنگارنگ شماره ۵۸۰ که به یاد رهی‌ معیری و پس از درگذشت او با همکاری هایده، سیاوش، تجویدی، نجاهی، جهانگیر ملک اجرا شد. اجراهای برنامه‌های گل‌های شجریان دوره‌ای است که از آن باید به عنوان دوره تقلید در آثار ایشان یاد کرد. دوره‌ای که تحت تاثیر هنرمندانی چون ظلی و  بنان و قوامی و قمر و حتی تاج اصفهانی آواز می‌خواند.

شجریان چه در کلاس‌های آموزش آواز و چه در برخی مصاحبه‌هایش اشاره کرد که دوره تقلید برای خواننده‌ای که بخواهد کار حرفه‌ای موسیقی را دنبال کند مهم است. به گفته خودش در زمانی که روی آوازهای ظلی کار می‌کرد، تک تک هجاهایش را هم تقلید می‌کرد تا بتواند درست مثل ظلی بخواند. برخی از تحریرهایی که او در این دوره کاری‌اش اجرا می‌کند و حتی لحن‌هایی که به کار میگیرد تاثیر خوانندگانی چون قوامی و بنان را به خوبی نشان می‌دهد.

دوره حفظ و اشاعه و گلچین هفته

حضور نورعلی‌خان برومند در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی دنیایی دیگر را به روی شجریان جوان می‌گشاید. برومند جنس صدای شجریان را می‌شناسد، زیر و بم آن را می‌داند و درمی‌یابد با صدایی پرقدرت و پر وسعت روبرو شده است، صدایی که دامنه آن تا ۲۴ نت را پوشش می‌دهد، بر اساس همان شناخت او را به سمت  تقلید از آوازهای حسین طاهرزاده و قمر راهنمایی می‌کند. در این دوره او شیوه آوازی طاهرزاده را از برومند فرا می‌گیرد. شیوه‌ای که بعدها خود در‌ آموزش دادن به شاگردان زن و مردش بر ان تاکید می‌کند و این شیوه آوازی امروز به عنوان جا‌افتاده‌ترین شیوه در موسیقی آوازی شهرت و اعتبار یافته است.

در این دوره است که شجریان با محمدرضا لطفی آشنا می‌شود و هر دو با راهنمایی سایه به گلچین هفته رادیو می‌پیوندند. همکاری این دو تن به همراه پشتیانی ابتهاج سایه و حمایت معنوی نورعلی‌خان برومند سبب می‌شود تا آنها برای جشن هنر شیراز نیز برنامه‌هایی را تدارک ببینند. برنامه‌هایی که از آنها می‌توان به عنوان دوره بازگشت در موسیقی سنتی ایران یاد کرد. دوره‌ای که شجریان برخی از مهمترین تصانیف بزرگان تصنیف سازی ایران همانند عارف، شیدا و امیرجاهد را بازخوانی کرد، اما هنوز فرصت برای آنکه شجریان جوان خود به پدیده‌ای در اواز تبدیل شود، فراهم نیست. خوانندگان قدری چون اکبر گلپایگانی، حسین خواجه‌امیری (ایرج)، نادر گلچین، غلامحسین بنان و در میان زنان پریسا، مرضیه، هایده، حمیرا و … فضا و بستری را ایجاد کرده‌اند که امکان سربرکشیدن یک تن و به اوج رسیدن فراهم نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در این سال‌ها او به جای آنکه وقت و انرژی خود را همانند خوانندگان دیگر صرف خواندن در کاباره‌ها کند، به آموزش دقیق ردیف و تصنیف‌و ضربی‌خوانی نزد عبدالله خان دوامی روی می‌آورد. چرا که می‌داند نسل پیشین،‌همانند دوامی و برومند و تاج و کسایی، اندوخته‌هایی دارند که او به عنوان یک فرد حرفه‌ای در موسیقی آوازی ایران باید آنها را بی‌واسطه درک و دریافت کند.

در همین سال‌ها او با شهرام ناظری نیز آشنا می‌شود. جوانی که روایتی متفاوت از خواندن  و ردیف‌خوانی را در ذهن دارد و شجریان به رغم آنکه ۱۰ سالی از او بزرگتر بود،‌ اما دوستی عمیقی با او برقرار می‌کند تا آموزه‌های خود را با او و دانسته‌های ناظری را برای خود به کار گیرد.

انقلاب اسلامی ایران تمامی رقبا را به کناری می‌زند و فرصت را به شجریان می‌دهد تا در کنار شهرام ناظری تنها دو چهره‌ برجسته آوازی باشند که بعد از انقلاب هم می‌توانند به کار خود استمرار دهد.

در این دوره شجریان گام در سن چهل سالگی گذاشته است. سنی که اوج پختگی و پروردگی حنجره یک خواننده است. تمرینات شدید شجریان در سال‌های گذشته و نگاه حرفه‌ای او برای آموختن ظرایف ودقایق آوازی به همراه آموزشی که در سنتور دیده بود، حنجره‌ او را آماده می‌کند تا با آفرینش دو هنرمند نامی، برخی از خاطر‌ه‌انگیزترین و حرفه‌ای ترین آثار موسیقی آوازی و سازی ایران را منتشر کنند.

این دو تن یکی محمدرضا لطفی است که برخی از بهترین کارهای کانون چاووش حاصل همکاری این دوست و دیگری پرویز مشکاتیان که از سال‌های اولیه دهه شصت تا سال‌های پایانی همین دهه، ماندگارترین و حرفه‌ای‌ترین اجراها را از این دو شاهد هستیم، اجراهایی که برخی از آنها با آلبوم‌هایی ماندگار در تاریخ موسیقی ایران تبدیل شدند و فروش‌هایی استثنایی را رقم زدند.

شجریان و موسسه دل آواز

وجهی دیگر از کار حرفه‌ای شجریان تاسیس موسسه و شرکتی برای انتشار کارهایش بود.

شرکت دل‌آواز را شجریان به این دلیل تاسیس کرد  که حس کرد تولیدات هنرمندان اگر به دست برخی کاسبکارهای هنری بیفتد هم اجر مادی و هم جزای معنوی آنها حیف و میل می‌‌شود.بر این اساس از سال‌های پایانی دهه شصت عمده کارهایی را که می‌خواند، خود منتشر می‌کرد. از این منظر موسسه دل‌آواز به شرکت اختصاصی تولید آثار استاد شجریان تبدیل شد. موسسه‌ا‌ی که از سال‌های اولیه دهه هشتاد مسئولیتش بر عهده همایون شجریان افتاد و اکنون کمتر فعالیت دارد.

شجریان و پی‌گیری حقوق مادی و معنوی آثارش

محمدرضا شجریان به عنوان یک خواننده و موزیسین حرفه‌ای بخشی از فعالیتش را به جدال با سارقان آثارش، به خصوص سازمان صدا و سیما گذراند. او از سال‌های میانی دهه هفتاد معترض نحوه استفاده نامناسب آثارش در صدا و سیما بود تا اینکه در نهایت در سال ۱۳۷۴ درنامه‌ای معروف به علی لاریجانی، ريیس وقت صدا و سیما، نسبت به جرح و تعدیل کردن آثارش انتقاد و اعتراض کرد و حتی برای این کار راه دادگاه و شکایت را در پیش گرفت تا با همان قوانین موجود در ایران بتواند احقاق حق کند. دادگاه اما چه در آن سا‌ل‌ها و چه در سال های بعد از ۱۳۸۸ با تعویق‌های پیاپی برخی از این احکام را مشمول قانون مرور زمان کرد و به آنها رسیدگی نکرد. اما این مانع نشد تا کوشش‌های شجریان در این مسیر در تاریخ فعالیت‌های او ثبت و ضبط نشود.

آقای شجریان در این مسیر البته مدتی ریاست شورای عالی خانه موسیقی را بر عهده داشت و تلاش کرد تا با حضور این نهاد بتواند برخی قوانین موجود در این زمینه را فعال کند.

آخرین تلاش‌ها، انتقال تجربه به نسل بعدی

آخرین تلاش شجریان برپایی کارگاه آواز بود. او البته دوره عالی آواز را با برخی از شاگردان زن و مرد کار کرده بود، اما می‌خواست آن آموزه‌ها را با افراد بیشتری به اشتراک بنهد که اواخر دهه هشتاد، طرح کارگاه آوازی در فرهنگستان هنر را پایه‌ریزی کرد. نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از سراسر ایران در آزمون‌های اولیه این کارگاه شرکت کردند تا در نهایت بین ۳۰ تا ۵۰ نفر در دو گروه زنان و مردان برای آموزش انتخاب شدند. این کارگاه اگرچه چند جلسه‌ای برگزار شد، اما به دلیل مسافرت‌های استاد شجریان ونیز در ادامه بیماری‌اش، استمرار نیافت. اکنون که او در هشتاد سالگی رخ به خاک داده‌ است، قطعا میراث بزرگ او در آواز می‌تواند راهنمای بسیاری از هنرمندان و علاقه‌مندان به آواز و موسیقی اصیل ایرانی باشد.

بیشتر از فرهنگ و هنر