دور هفتم گفتوگوهای طالبان با زلمی خلیلزاد، نماینده ایالات متحده امریکا در امور صلح در افغانستان، روز شنبه در قطر آغاز شد. همزمان با آن، جان بس، سفیر آمریکا در افغانستان، در یک نشست خبری در مورد برنامه مورد بحث در دور هفتم گفتوگوها به خبرنگاران توضیح داد.
آقای بس گفت، برنامه اصلی گفتوگوها در دور هفتم روی زمانبندی خروج نیروهای خارجی از افغانستان و ارائه ضمانتهای قابل قبول از سوی طالبان برای عدم تبدیل افغانستان به پایگاه تروریستها، متمرکز است.
سفیر آمریکا در افغانستان در مورد ضمانت طالبان گفت: «ما به هیچوجه به تعهد صرف طالبان در مورد تبدیل نشدن افغانستان به لانه تروریستها اکتفا نخواهیم کرد. بلکه منتظر راهکاری خواهیم ماند که طالبان بتوانند امریکا، مردم افغانستان و جامعه جهانی را قانع کنند که این کشور بار دیگر به مرکزی برای تروریستان تبدیل نخواهد شد».
طالبان نیز به رسانهها گفتهاند که بحث اصلی گفتوگوهای دور هفتم، مساله خروج نیروهای خارجی از افغانستان و تضمین طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر است.
برای مردم افغانستان که سالیان درازی در زیر سایه خوفناک جنگ و کشتار زندگی کردهاند، بحث تعهد و ضمانت از سوی نیروهای جنگی هیچ گاه قابل اعتبار واعتماد نیست. زیرا مردم خاطرات بسیار تلخی از عهد بستنها و گسستنها دارند.
در دهه ۹۰ میلادی که درگیری میان جناحهای مسلح جهادی در افغانستان به شدت از مردم جان میگرفت، این گروهها بارها پیمان بستند، تعهد کردند و حتی در خانه کعبه به قران قسم خوردند که دست از کشت و کشتار برمیدارند. ولی نه تنها به عهدها پایبند نبودند، که پس از شکستن تعهدها جریتر و شدیدتر به جنگ پرداختهاند. حال پس از گذشت آن دوره دردناک، طالبان با بحث تعهد برای تبدیل نشدن این کشور به پایگاه تروریسم، بار دیگر یاد آن روزهای خونین را زنده کردهاند.
طالبان در حال حاضر در موقعیتی قرار ندارند که بتوانند ضمانت قابل اعتمادی را به جامعه جهانی ارائه کنند. این گروه، مشتمل بر مجموعهای از شبهنظامیان نامسئول است که با وجود نمود ظاهری خود بهعنوان یک ساختار منظم، در واقع جریان یکدستی نیستند. بازیگران اصلی در گروه طالبان، فرماندهان محلی این گروهند که در جبهههای جنگ علیه دولت افغانستان میرزمند و چندان هم وابسته به دستورات شورای کویته یا پیشاور یا حتی قطر نیستند.
از سوی دیگر، پس از مرگ ملا عمر بخشی از این گروه از بدنه طالبان جدا شده است و بدون اطاعت از رهبری ملا هیبتالله، در برابر دولت افغانستان میجنگد. تعدادی از گروههای دیگر مخالف دولت افغانستان نیز فقط از نام طالبان استفاده میکنند، در حالی که بیشتر آنان گروههای قطاعالطریقی هستند که از جنگ و راهزنی امرار معاش میکنند. در چنین وضعیتی و با چنین میکانیزم جنگی در افغانستان، بحث روی اخذ ضمانت از طالبان مبنی بر آن که افغانستان را پایگاه تروریسم نسازند، زیاد منطقی به نظر نمیرسد.
بهترین شیوه برای اعتماد بر ضمانت طالبان، این است که پس از حصول توافق نهایی و برقراری آتشبس و توافقهای بینالافغانی، نیروهای طالبان خلع سلاح شوند و در چارچوب نظام افغانستان فعالیت کنند. حضور نیروی مسلح غیرقانونی در افغانستان هرگونه ضمانتی را با شکست روبهرو میسازد. حتی هماکنون نیز ادبیات مورد استفاده طالبان نسبت به ادبیات طرف گفتوگوی آنان (امریکا) متفاوت است.
در حالی که نمایندههای امریکا در گفتوگوهای صلح از ضمانت در مورد عدم تبدیل این کشور به پایگاه تروریسم سخن میگویند، طالبان میگویند، نخواهند گذاشت که از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده شود. زیرا رویکرد طالبان درباره مفهوم تروریسم با جامعه جهانی تفاوت دارد.
دولت افغانستان در کجای معادله است؟
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، به رسانهها گفته است که پس از حصول توافق در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان و تعهد مبنی بر عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشور دیگر، روی آتشبس و گفتوگوهای بینالافغانی مترکز خواهند شد. مجاهد همچنین گفته است که شرط آنان برای نحوه حضور دولت افغانستان، همچنان پا برجا است و دولت افغانستان تنها به عنوان یک طرف درگیر در گفتوگوها حضور خواهد داشت نه به عنوان حکومت کابل.
این مساله یک بار دیگر فاصلهای عمیق را میان موضع دولت افغانستان و طالبان در قبال گفتوگوهای صلح نشان میدهد. دولت افغانستان بهتازگی نهادی را به نام وزارت دولت در امورصلح ایجاد کرده است و رییس جمهوری غنی، یکی از معتمدان خود را در راس این نهاد گماشته است. این رویکرد حکومت، به معنای آن است که رییس جمهوری خود را آماده میسازد که از جایگاه حکومت افغانستان وارد گفتوگوهای صلح شود؛ چیزی که طالبان از آغاز روند گفتوگوهای صلح آن را رد کردهاند.
از سوی دیگر، حکومت و احزاب سیاسی خود را برای شرکت در انتخابات آتی ریاست جمهوری در سه ماه بعد آماده میکنند. طالبان با قاطعیت با برگزاری انتخابات مخالفند و میخواهند که در افغانستان حکومت موقت ایجاد شود. هرچند رقبای آقای غنی در انتخابات ریاست جمهوری نیز قبل از برگزاری انتخابات خواهان ایجاد حکومت موقتند، اما دیگر زمانی برای محقق شدن این خواسته باقی نمانده است.
حداقل تا یک ماه دیگر کارزارهای انتخاباتی میان رقبا آغاز میشود و همه انرژیها صرف مبارزات انتخاباتی خواهد شد. جامعه جهانی، بهویژه امریکا، نیز با برگزاری انتخابات موافق است. در این وضعیت، پرسشهای موجود عبارت از این خواهند بود که در صورت برگزاری انتخابات و حضور یک چهره دیگر در راس حکومت افغانستان، سرانجام گفتوگوها چه خواهد شد، حکومت جدید پس از ماه مهر در قبال گفتوگوها چه رویکردی خواهد داشت، و طالبان نسبت به این حکومت جدید، چه موضعی خواهند گرفت.