درخشش «اليزابت وارن» در نخستين مناظره تلويزيونی كانديداهای دموكرات

«بهداشت و درمان تنها یک حق انسانی نیست، این یک حق آمریکایی است».

Getty 

بنا بر این بود که سناتور ایالت ماساچوست، «الیزابت وارن»،‌ به راحتی از سد این مناظره بگذرد،‌ اما او فراتر رفت و گوی سبقت را از رقبا ربود. در پی قرار گرفتن میان آنچه ممکن است ناخودآگاه آن را «گروه نامزدهای کم‌هیجان» بنامیم: کُری بوکر، هولیان کاسترو، بیل دِ بلازیو، جان دِلِینی، تولسی گابارد، جِی اینزلی، اِیمی کلوبوشار، تیم رایان، و بِتو (همان که به باور خود متولد شده است تا برای مقام ریاست جمهوری اقدام کند و یا در راه خدمت به خلق خدا باشد) و  او رورک، وارن با برنامه‌های بی‌نهایت خاص به میدان آمده بود، در حالی که همتایانش متکی به لفاظی بودند.

هر فردی می‌تواند ادعا کند که در راستای خدمت به مردم آمریکا به صحنه آمده، تا آمریکا را مکانی مترقی‌تر از پیش بسازد، و قصد دارد به همگان در زمینه دسترسی به مراقبت‌های اولیه بهداشتی و سلامتی کمک کند. اما هر کسی نمی‌تواند در طول ۳۰ ثانیه (مدت زمانی که برای پاسخ‌گویی به سؤالات تعیین شده بود) یک برنامه انرژی مطابق با استانداردهای زیست محیطی ارائه دهد. در همین راستا، از هر کسی ساخته نیست که بتواند دلیل شانه خالی کردن شرکت‌های عمده داروسازی از پذیرش مسئولیت در مورد بحران وابستگی مردم به داروهای عادت‌‌زا را، به وضوح بیان کند.

خانم وارن به‌دفعات توانست کلمات مناسب را در پاسخ‌های خود به‌کار گیرد،‌ در حالی که رقبای او یا کلمات درستی پیدا نمی‌کردند، یا کلمات تحریفی و ناقص به کار می‌بردند. سناتور وارن گفت:‌ «بسیاری از سیاستمداران می‌گویند تخصیص بیمه سلامتی دولتی (مدیکِر) به همه اقشار جامعه امکان‌پذیر نیست. منظورشان این است که آنها برای آن هدف مبارزه نخواهند کرد. فراموش نباید کرد که برخورداری از بیمه سلامتی یک حق اساسی بشر است». در عوض سناتور کُری بوکِر، لابد برای ارتقاء وطن‌پرستی به سطوح جدید و اثبات برتری آمریکایی‌ها به سایر گونه‌های بشریت، حرف وارن را قطع کرد و گفت:‌ «بیمه سلامتی، بهداشت و درمان نه تنها یک حق انسانی،‌ بلکه یک حق آمریکایی است».

خانم وارن در طول این مناظره نه تنها از جنبه جذابیت سیاسی، بلکه الهام‌بخش بهترین الگوهای نمادین رفتاری در شبکه‌های اجتماعی (معروف به میم) شد. هنگامی که یکی از میزبانان مناظره از او پرسید که آیا برنامه‌ای برای رویارویی با رهبر اکثریت مجلس سنا، سناتور «میچ مک‌کانل» دارد،‌ و او با قاطعیت پاسخ مثبت داد،‌ تشویق جانانه حضار را برای خود به ارمغان آورد. کاربران توییتر هم با اشاراتی برگرفته از «بازی تاج و تخت» و جوک‌های «ریحانا» و حتی اضافه کردن تصویر خانم وارن به چهره قهرمانان فرهنگی، توفانی از حمایت و شادمانی برانگیختند. خانم وارن ممکن است از انتخابش برای شب نخست مناظره‌ها به جای شب دوم (که کاندیداهایی که در نظرسنجی‌ها محبوبیت بیشتری دارند در آن شرکت دارند)، دلخور باشد، اما این شب به او فرصت درخشش افزون‌تری داد. این فرصت به او اجازه داد که بتواند در گزارش‌های رادیویی و تلویزیونی،‌ نکته‌گزینی‌های بیشتری از خود به جا بگذارد.

تنها کاندیدای دیگر چهارشنبه شب که توانست کاربران توییتر را مانند خانم وارن به وجد بیاورد،‌ خانم «تولسی گابارد» نماینده مجلس از هاوایی بود. او پیوستن خود به گارد ملی ایالت خود را بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر، حداقل ۹۱۱ بار خاطرنشان کرد. کار به جایی کشیده بود که او هنگامی که چند کاندیدای دیگر  به زور وسط حرفش می‌پریدند، فریاد می‌زد‌ «القاعده»، فقط برای اینکه آن نام را آورده باشد. خانم گابارد می‌خواست یادآوری کرده باشد که او کاندیدای ضد جنگ است،‌ چون بارها در جنگ حضور داشته‌ و می‌داند که جنگ چه عواقب دهشتناکی دارد. این سوال پیش می‌آید که مگر چه انتظاری از جبهه و جنگ داشت که در گارد ملی ثبت نام کرد، اما در عین حال،‌ جسارت او برای انتقاد از مشاهداتش از جنگ، قابل تقدیر است. روایتش از بزرگ شدن در خانواده‌ای با دیدگاه‌های اخلاقی - اجتماعی محافظه‌کار و داشتن باورهایی که «دیگر از آنها برخوردار نیست»، حکایت بامزه‌ای از تغییرات شخصی در زمانه‌ای است که مخالفان سیاسی، دندان تیز کرده‌اند که دم به دم توئیت‌های قدیمی هم را به‌قصد تخریب بیرون بکشند.

بی‌تردید بزرگترین نومیدی مناظره این شب متعلق به آقای «بِتو او رورک» بود. باآن‌که به‌روشنی خودش را برای لفاضی‌های پرشور و بابرنامه‌ای آماده کرده بود، در آغاز هر پاسخ، نخست با اسپانیولی شروع می‌کرد و سپس با تغییر زبان سخنانش را به انگلیسی ادامه می‌داد. اگر تا حالا خبر نداشتید،‌ حالا بدانید و آگاه باشید که گویا او به دو زبان تسلط دارد، اما (هر وقت سعی در دوزبانه صحبت کردن داشت) به‌سختی در گِل دست و پا زد. تقریبا هر پاسخ او، تکرار بی‌رنگ و بوی نظرات سیاسی یا حرف‌هایی بود که نامزد پیش از او بیان کرده بود. او به حق در یک مورد از سوی حاضرین در مجلس تشویق شد،‌ و آن زمانی بود که قول داد در مقام ریاست جمهوری، از حقوق زنان در زمینه باروری محافظت کند.  متأسفانه، این پیروزی زمانی که هولیان کاسترو (کسی که گفته بود «من به اجرای عدالت در باروری اعتقاد دارم»)، و «جِی اینزلی» هم به همین ریسمان آویختند، تا دست آخر «اِیمی کلوبوشار» بگوید «این سه زن که در اینجا حضور دارند، برای حق انتخاب زنان، زحمات فراوانی متحمل شده‌اند»، و رشته‌های مردان را پنبه کند.

یکی دیگر از همین ترفندها و «خود پهلوان بینی‌»ها را شهردار نیویورک،‌ «بیل دِ بلازیو» خواست به‌کار بگیرد، زمانی که از دشواری بزرگ کردن پسری نیمه سیاه پوست حرف زد در حالی که در کنار «کُری بوکر» (یک مرد صد در صد سیاه پوست) ایستاده بود، و یا زمانی که «بِتو او رورک» اصرار داشت تسلطش را به زبان اسپانیولی به‌رخ بکشد، در حالی «هولیان کاسترو» که اصالتاً مکزیکی-آمریکایی است، بغل دستش بود.

واضح‌ترین بخشی که وارن به بیراهه رفت، آنجایی بود که پرسشی در زمینه کنترل اسلحه (در آمریکا) مطرح شد،‌ و او به جای پاسخ مستقیم، به حاشیه‌روی پرداخت. او گفت: «فردی بامسئولتی که کلکسیون اسلحه دارد با فردی که نیت مخرب دارد بسیار متفاوت است». برای نخستین بار «بِتو او رورک» کاملا شجاعانه برنامه خوبی را مطرح کرد که عبارت بود از بررسی پیشینه افراد قبل از صدور مجوز خرید اسلحه، و ممنوعیت فروش تسلیحات رزمی و اتوماتیک که به گفته او «متعلق به میدان جنگ هستند». او از فعالان مبارزه علیه فروش تسلیحات «جنگی» که دانش‌آموزان دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس واقع در ایالت فلوریدا هستند، نام برد و گفت ما باید از این جوانان درس بگیریم. سال گذشته یک ضارب مسلح در آن مدرسه ۱۷ نفر را به ‌قتل رساند. خانم کلوبوشار ضمن موافقت، به‌طرز عجیب و نامفهومی این موضوع را با ازدواج همجنس‌گرایان مقایسه کرد.

در پایان، تقریبا همه کاندیداها بیانیه‌‌های بی‌هیجان و از قبل تهیه شده‌ای درباره اینکه چگونه «این لحظه،‌ لحظۀ ماست» ارائه دادند، (گرچه، بخشی از شور و شوق ماجرا هم به‌همت تیم رایان رنگ باخت، که با این گفته که حزب دموکرات چطور به حزب «از ما بهتران» بدل شده است، ظاهرا می‌خواست نظر صادقانه و پوپولیستی‌ای ابراز کرده باشد، ولی در عوض هدیه بزرگ و زیبایی به دونالد ترامپ به‌چشم آمد). خانم وارن در مورد دسترس ناپذیر بودن امکان تحصیلات عالیه در زمان گذشته برای وی به خاطر وضعیت اقتصادی خانواده‌اش، و اینکه سرانجام به یک کالج محلی کوچک و کم‌هزینه رفته است، سخن گفت. آقای «دِ بلازیو» هم با اشاره به اقداماتش برای افزایش حداقل دستمزد به ۱۵ دلار در ساعت در شهر نیویورک و رایگان شدن مهد کودک برای سنین زیر ۵ سال، جمع‌بندی خوبی از دستاوردهای خودش در دوران زمام‌داری شهر نیویورک ارائه داد. ولی احتمالا اینها برای فراتر بردن او از خانم وارن که برای هر موضوعی، برنامه‌ای تدوین شده دارد، کفایت نخواهد کرد.

چنان که از شواهد امر بر‌می‌آمد و از چهره هواداران خانم وارن می‌شد خواند، این شب قطعا شب خانم وارن بود.

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه