نقاشان غارنشین پای پیاده از کانال مانش گذشته بودند

آثار هنری عصر حجر ممکن است در آعماق دریای مانش باشد

باستان‌شناسان هرچه می‌گذرد، بیشتر به اهمیت سرزمین‌های زیر آب رفته در داستان‌های بریتانیا پی می‌برند - Ice Age Island

تصاویر به دست آمده از حفاری‌ها نشان می‌دهد که هنرمندان ماقبل تاریخ سرزمین‌های ناپدید شده کانال مانش را زیرپا گذاشتند

باستان‌شناسان در جزایر مانش برخی از ابتدایی‌ترین هنرهای مربوط به عصر حجر را کشف کرده‌اند که تاکنون در شمال اروپا یافت شده است.

این کشف اهمیت بسیاری دارد، نه فقط از دیدگاه هنر ماقبل تاریخ، بلکه از این لحاظ که قویا حاکی است که بقایای گم‌شده فرهنگ تولید هنر در عصر حجر، ممکن است در عمق کانال مانش از نظرها مخفی مانده باشد.

این آثار هنری که در جزایر مانش کشف شد، احتمالا نشان‌دهنده نقوش حیوانات و همچنین نقوش انتزاعی است.

اما این سایت، واقع در له‌ورین، در نزدیکی سنت‌هلیه در جرزی، همچنین شاهدی بسیار مهم ارائه می‌دهد مبنی بر وجود یک اقامتگاه مربوط به عصر سنگ، که در کار تهیه نیزه و دیگر ابزار شکار بودند.

حیواناتی که در آثار هنری تازه کشف‌شده دیده می‌شوند، به نظر سه ماموت و یک اسب هستند.

این حیوانات احتمالا به علت آن که آن زمان شاید بزرگ‌ترین رودخانه در اروپا بوده است جذب آن نقطه شده بودند، رود مانش که در محل کانال‌ مانش امروزی قرار داشت و اکنون مدت‌هاست که محو شده است.

در ضمن، کشف‌های صورت گرفته در دیگر جاهای قاره اروپا نشان داده که این فرهنگ شکار مخصوص عصر سنگ (موسوم به مگدالنین)، که منشاء آثار هنری تازه‌کشف‌شده در جرزی است، عمدتا در دره‌های رودخانه مرسوم بوده است.

باستان‌شناسان هرچه می‌گذرد، بیشتر به اهمیت سرزمین‌های زیر آب رفته در داستان‌های بریتانیا پی می‌برند.

همچنین، تنها چند هفته پیش، تحقیقات باستان‌شناسی از این پرده برداشت که یک سونامی بزرگ چگونه جوامع عصر سنگ را در مناطقی که اکنون دریای شمال است، نابود کرده است.

حال، کشف جدید در جرزی احتمال این که ده‌ها سایت عمده مربوط به عصر سنگ (که برخی احتمالا مربوط به هنر ماقبل تاریخ است) در کف کانال مانش، کشف نشده باقی مانده‌اند را بالا برده است.

سایت جرزی چون در سطح بالایی قرار داشت و در جریان تشکیل کانال زیر آب نرفته است، کشف شده، و از همین رو اولین بررسی آن چه که در بالا یا زیر بستر دریاست را ارائه داده است.

تاکنون، سایت جرزی هزاران شیء ساخته دست انسان (از جمله سرنیزه و ابزار از جنس شاخ و استخوان)، دست‌ کم سه اجاق، نشانه‌هایی از آشپزی و جشن، سه سنگ مدور مرموز، و ده‌ها تکه از هفت لوح سنگی (پوشیده از هنر فیگوراتیو یا انتزاعی) را ارائه داده است. احتمال دارد که این اردوگاه، خانه و محل اسکان یک جامعه بزرگ ده‌ها نفره بوده باشد.

این سایت همچنین نشانه‌هایی را از داستان بریتانیای عصر سنگ دربر دارد.

مرز میان قاره اروپا و بریتانیا در این دوره، رود مانش بود. قطعا این رود کوچک‌تر از آبراهه کانال مانش بود که بعدا جایگزین آن شد. اما این رود کماکان با عرض سه تا شش مایل، کماکان یک مانع عمده بود و می‌شود مقایسه‌اش کرد با عرض بخش‌هایی از رود آمازون در عصر مدرن. در آن زمان، احتمالا یکی از عریض‌ترین رودهای جهان بوده است.

وقتی که سایت جرزی در حال شکوفایی بود (در مرحله‌ای بین ۱۳ الی ۱۳ هزار پانصد سال قبل از میلاد مسیح)، گمان می‌رود که بریتانیا هنوز خالی از سکنه بوده است. قبل از هرچیز به این دلیل که رود مانش یک مانع عمده بود و دوم، بریتانیا احتمالا برای سکونت دائمی در طول سال بسیار سرد بوده است.

با این حال، اگر دره رود مانش یک منطقه مهم و دارای منابع سرشار برای فعالیت انسان در این دوره بوده باشد، (آن گونه که سایت جرزی و برخی دیگر از شواهد حاکی است)، امکان دارد آن چه که اکنون جنوب بریتانیا است، در زمانی که گمان می‌شود بریتانیا خالی از سکنه بوده، محلی بوده برای مراجعه شکارچیان دره رود مانش/جرزی.

در حال حاضر اعتقاد بر این است که بریتانیایی امروزی در سال‌های بین ۲۹ هزار تا حدود ۱۲۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، خالی از سکنه بوده باشد.

اما با کشف جرزی، و نشانه‌های مرتبط با رود مانش، احتمال این که بریتانیا شاید صدها سال قبل از ۱۲۸۰۰ سال قبل از میلاد، پذیرای بازدیدکنندگان بوده، قوت گرفته است.

در حال حاضر، اولین نشانه‌های اسکان مجدد پس از ۲۹ هزار سال قبل از میلاد در بریتانیا، توسط شواهد باستان‌شناسانه در چدار در سومرست، غار کنت و حفره پیکسیز (هر دو در دوون)، صخره کرسول در مرز ناتینگهام‌شایر و دربی‌شایر، و غار کینگ آرتور (در هرفوردشایر)، ارائه داده شده است که همگی مربوط به سال‌های ۱۲۸۰۰ و ۱۲۵۰۰ پیش از میلاد است. اما همگی این سایت‌ها با یک فرهنگ عصر سنگ مرتبط هستند که در شمال غرب اروپا نشأت گرفته و از طریق سرزمین‌هایی که اکنون دریای شمال آن‌ها را پوشانده (و نه از جرزی/نرماندی)، به بریتانیا رسیده است.

قرار است که سنگ‌های مورد استفاده هنرمندان جرزی مورد تحلیل علمی قرار گیرد و می‌شود تصور کرد که برخی از آن‌ها ممکن است از نرماندی و یا از دره رود مانش و یا حتی از جنوب بریتانیا آورده شده باشد.

هنر ماقبل تاریخ کشف‌شده در جرزی، از بسیاری جهات از نظر ماهیت با معروف‌ترین هنر عصر سنگ اروپایی متفاوت است.

معروف‌ترین هنر پارینه‌سنگی بر دیواره غارها (در جاهایی مثل دوردونی و شمال اسپانیا) ایجاد شده است.

در مقابل، هنر جرزی بر الواح‌های کوچک سنگی شکل گرفته، که هریک تنها پنج الی ۱۵ سانتیمتر است. منطقه جرزی، یک لوح تقریبا کامل (تقسیم شده بر دو قطعه) و اجزای حدود شش لوح دیگر را به دست داده است. نزدیک‌ترین سایت دیگر که الواح هنری در آن کشف شده، در آردنی فرانسه واقع در ۲۸۰ مایل به سمت شرق است.

اما این فقط اندازه و ماهیت قابل حمل هنر جرزی نیست که آن را از هنر موجود در غارها متمایز می‌کند. بلکه زمینه اجتماعی و کارکرد آن نیز در این میان اهمیت دارد.

هنر به جای مانده در غارها معمولا در مناطق سکونت ایجاد نشده است، در حالی که در مورد الواح این طور نیست. در عین حال، این الواح (هم در سایت جرزی، و هم در جاهای دیگری چون فرانسه، آلمان، پرتغال و اسپانیا) اغلب به نظر می‌رسند که عمدتا توسط سازندگانشان شکسته شده‌اند. دلیل این اقدام چه برای جلوگیری از دیده شدنشان توسط دیگران باشد، و چه در پیروی از آیین یا سنت‌های جادوگری (مرتبط با نقاشی‌های شکار حیوانات، و غیره) معلوم نیست.

همچنین، یکی از لوح‌های جرزی به نظر می‌رسد که نقش صورت انسان را بر خود دارد که سوژه‌ای بسیار نادر در هنر آن زمان به شمار می‌رود. خواندن و تعبیر تصاویر و طراحی‌های نشان داده شده بر الواح جرزی، بسیار مشکل بوده است، زیرا هنرمندان عصر سنگ، بر روی همان الواح چندین بار حکاکی کرده‌اند. هر لایه حکاکی هنری، مستقیما روی کارهای قبلی نقش بسته شده است، و این امر کار بازشناسی تصاویر و طراحی‌های مختلف را برای باستان‌شناسان بسیار دشوار کرده است. به نظر می‌رسد که خود کار حکاکی تصویر یا طرح، به مراتب از شفافیت یا وضوح اثر مهم‌تر بوده است. همچنین این نکته که لوح سنگی که اثر هنری بر آن نقش می‌بست، اهمیت خاص ولی موقتی داشت. تعبیر و خواندن آثار هنری جرزی را دکتر سیلیویا بلو از موزه تاریخ طبیعی لندن انجام می‌دهد.

حفاری سایت و تحلیل تمامی یافته‌ها توسط تیمی از دانشمندان ۹ موسسه بریتانیا صورت گرفته است: دانشگاه‌های نیوکاسل، یورک، سنت اندروز، استراتکلاید، لیورپول و ویلز، و همچنین موسسه باستان‌شناسی (بخشی از دانشگاه کالج لندن)، موزه بریتانیا و موزه تاریخ طبیعی.

تحقیقات را دکتر باستان‌شناس، چانتال کانلر از دانشگاه نیوکاسل مدیریت کرده است.

او گفت: «این الواح کنده‌کاری شده شواهد هیجان‌انگیز و نادری از بیان‌های هنری قدیمی‌ترین کرانه جهان مگدالنین، ارائه داده‌اند. مردمان له‌ورین احتمالا پیشگامان سکونت در منطقه‌اند و اشیاء کنده کاری شده در سکونتگاه‌های جدید احتمالا راهی بوده برای خلق نمادین ایجاد رابطه با مکان‌های جدید.»

دکتر اد بلینکورن، باستان‌شناس ارشد دانشگاه کالج لندن و مدیر حفاری‌های سایت، گفت: «جدا کردن الواح از سنگ‌های طبیعی منطقه کار دشواری بود. تک‌تک سنگ‌ها باید بررسی می‌شدند.»

او گفت: «این کشف در میان اجاق‌ها، گودال‌ها، راه‌ها، ابزارهای خاص، و هزاران سنگ، نشان می‌دهد که خلق هنر به همان اندازه که در غارها مهم بوده، بخش مهمی از ابزار کار پیشگامان مگدالنی‌ها نیز بوده است.

تحقیقات در چارچوب پروژه جزیره عصر یخبندان، انجام شد که بودجه آن را جرزی هریتج، آکادمی بریتانیا، انجمن باستان‌شناسی، موزه بریتانیا و بنیاد کالوا پرداخته است، و امروز در نشریه علمی آنلاین پلاس وان، منتشر شده است.

بیشتر از جهان