سایه خودبرتربینی نژادی بر سیاست ایران در قبال اعراب

انگیزه‌های اصلی و ریشه‌های تاریخی آن چیست؟

دیدار علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و امیر قطر - IRANIAN SUPREME LEADER'S WEBSITE / AFP

نگاهی به تاریخ سیاست خارجی ایران نشان می‌دهد که تعامل این کشور همواره با کشورهای عربی همسایه، نسبت به تعامل آن با کشورهای غربی و شرقی شامل روسیه و چین، تفاوت ریشه‌ای و اساسی داشته است.

آیا این رویکرد دوگانه در سیاست خارجی ایران، معمول بوده یا این که محدود به دوره پساانقلاب است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها، روابط خارجی ایران با عربستان سعودی را در قرن ۲۰ یعنی از دوره پهلوی تا دوره پس از انقلاب به طور نمونه، بررسی می‌کنیم. در این بررسی آشکار خواهد شد که ایران، همیشه در تعامل با کشورهای منطقه، راه اشتباه را می‌پیمود و بسیار دیر متوجه اشتباه خود می‌شد. سپس زمانی اقدام به بازنگری سیاست خود می‌کرد که فرصت ابتکار در ابراز حسن نیت را از دست می‌داد.

به طور مثال در سال ۱۹۴۴ یک زائر ایرانی به نام ابوطالب یزدی، در حال هتک حرمت کعبه مشرفه دستگیر شد و پس از آن‌که تعدادی از حجاج و زائران کشورهای مختلف به جرم او گواهی دادند، دادگاه عربستان سعودی حکم اعدامش را صادر کرد و در منطقه صفا در نزدیکی حرم مطهر، حکم وی اجرا شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تهران در واکنش به این رویداد در یک تصمیم شتابزده روابط خود را با عربستان سعودی قطع کرد.

ملک عبدالعزیز تلاش بسیاری انجام داد تا از قطع روابط جلوگیری کند و به پادشاه ایران پیام فرستاد که حکم دادگاه بر اساس گواهی شاهدان عینی صورت گرفته و حکومت نمی‌تواند در کار دادگاه دخالت کند؛ اما کوشش‌هایش ثمری نبخشید.

سه سال بعد دولت پهلوی به اشتباه خود پی برد و روابط با عربستان را از سر گرفت و در موسم حج همان سال با فرستادن یک هیات بزرگ متشکل از همه نهادهای دولتی شامل نمایندگانی از دربار شاهی به عربستان سعودی، حسن نیت خود را نشان داد.

مثال دیگری از این دست که در دوران پهلوی رخ داد، در سال ۱۹۶۸ بود. در این سال که استعمار بریتانیا بار و بندیل خود را بسته و در حال برآمدن از منطقه بود، ملک فیصل بن عبدالعزیز، از شیخ عیسی بن سلمان حاکم وقت بحرین در عربستان پذیرایی کرد. محمد رضا شاه پهلوی، این اقدام ملک فیصل را پیامی از جانب عربستان به ایران دانست مبنی بر این‌که بحرین جزو قلمرو عربی بوده و گفت‌وگو پیرامون آن پذیرفتنی نیست.

این درحالی بود که مطابق با برنامه‌ای از قبل تعیین شده، شاه باید دو روز بعد از ریاض دیدن می‌کرد و مهمان ملک فیصل می‌بود. اما دولت ایران اعلام کرد که دیدار شاه از ریاض لغو شده است. دکتر حمید احمدی پژوهشگر ایرانی، در کتاب «روابط ایران و عربستان در سده بیستم» می‌نویسد: «وقتی از ملک فیصل درباره اقدام ایران پرسیده شد، وی گفت: تصمیم در دست شاه ایران است، او در عنفوان جوانی قرار دارد و شاید در اثر غرور جوانی این تصمیم را گرفته باشد؛ ممکن است در تصمیم خود بازنگری کند.»

اتفاقا چند ماه نگذشته بود که شاه در سفری به اتیوپی در فرودگاه جده فرود آمد و خواستار ملاقات با ملک فیصل شد. زمان این ملاقات ۴۰ دقیقه تعیین شده بود، اما شش ساعت به طول انجامید. شاه وعده‌ یک سفر ویژه به ریاض و دیدن از آن را، داد و ظرف کمتر از شش ماه، مورد پذیرایی ریاض قرار گرفت.

به همین ترتیب بعد از انقلاب نیز مثال‌های زیادی وجود دارد که باز هم موضع‌گیری شتابزده ایران را به نمایش می‌گذارد، از جمله دو رویداد مهم که هر کدام، در یک مرحله تاریخی متفاوت رخ داده است، اشاره می‌کنیم: رویداد نخست در دوران آیت‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و در سال ۱۹۸۵ رخ داد که جنگ ایران و عراق به شدت جریان داشت. در این سال عربستان سعودی طرح صلحی را میان بغداد و تهران پیشکش کرد که بر مبنای آن، می‌بایست جنگ و خونریزی میان این دو کشور اسلامی و همسایه، پایان می‌یافت، اما خمینی این طرح را به طور قاطع رد کرد و بر ادامه جنگ تا سرنگونی رژیم صدام حسین، اصرار ورزید. ولی پس از گذشت دو سال و نیم، ایران به آتش‌بس تن داد و خمینی امضای قرار داد آتش‌بس را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد.

رویداد دوم در دوران علی خامنه‌ای، رهبر کنونی ایران و در شرایطی رخ داد که اوضاع سیاسی در منطقه و جهان در مرحله تاریخی جدیدی قرار گرفته بود. این رویداد درست در سال ۲۰۱۵ به وقوع پیوست و آن زمانی بود که توافق‌نامه هسته‌ای میان ایران و گروه ۵+۱ به امضا رسید. ایران ملاحظاتی را که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بر این توافق‌نامه داشتند، نادیده گرفت؛ چون تهران در آن وقت به این باور بود که دستیابی به توافق با قدرت‌های بزرگ، کافی است و کشورهای عربی جز تأیید کامل توافق‌نامه و شتاب در بهبود روابط با رژیم ایران گزینه دیگری نخواهند داشت. اما در مقابل، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به مخالفت خود نسبت به رفتار خصمانه ایران در منطقه، اصرار داشتند و از این‌که رژیم ایران پول به دست آمده از توافق هسته‌ای را در تأسیس و تقویت شبه‌نظامیان در منطقه، هزینه می‌کند، همواره ابراز مخالفت کردند.

ولی پس از گذشت سه سال و بعد از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و افزایش تحریم‌های اقتصادی و سیاسی بر تهران، رژیم ایران به نیاز خود به کشورهای عربی خلیج پی برده و دریافت که راه واشینگتن و کاهش تحریم‌ها، باید از پایتخت همین کشورها به ویژه از ریاض، ابوظبی و منامه بگذرد. این‌جا بود که باز به یاد کشورهای خلیج افتاد. چنان‌چه رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران، در اظهارات جداگانه از دوستی با کشورهای عربی خلیج و از گشودن صفحه جدید برای گفت‌وگو و بهبود روابط، سخن گفتند؛ اما کشورهای عربی سه‌گانه خلیح فارس، تا همین لحظه بر موضع قبلی خود پا می‌فشارند و هرگونه گفت‌وگو و مذاکره را مشروط به تغییر رفتار ایران در منطقه می‌دانند.

مثال‌ها و نمونه‌هایی که ذکر کردیم، نشان می‌دهد که مشکلی در ذهنیت ایران نسبت به کشورهای عربی خلیج وجود دارد؛ حتی اگر نظام سیاسی در ایران تغییر کند، باز هم مشکل یادشده پا بر جاست و از همین‌رو، ایران همواره در محاسبات خود مسیر نادرست را انتخاب می‌کند.

پس مشکل چیست و خلل در کجاست؟ به نظر من مشکل در تصوری است که در ذهنیت ایرانی‌ها به ویژه در قشر رهبری آن‌ها نسبت به اعراب وجود دارد و این تصوری است که از دوران‌ قبل از اسلام به ارث مانده است (آوردن دلایل برای اثبات این مدعا از حوصله این مقاله بیرون است).

بر اساس این تصور، نگاه ایرانی‌ها نسبت به اعراب همواره تحقیرآمیز و کم‌بینانه بوده است. متأسفانه این اندیشه توسط تعدادی در ایران نهادینه شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

این در حالی است که شرایط و اوضاع عملا دگرگون شده و برخی از کشورهای عربی به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، در موارد بسیاری نسبت به ایران به پیشرفت‌های بیشتری دست یافته‌اند؛ اما با این حال، هیچ تغییری در غرور قومی و نگاه برتری‌بینانه ایرانیان پدید نیامده است، بلکه سیاست‌ها و استراتژی‌های ایران همواره بر محور اندیشه‌های قومیِ منبعث از مرده‌ریگ تاریخ استوار است. به همین دلیل، ایران همیشه در محاسبات خود پی‌درپی دچار اشتباه می‌شود؛ بدون این‌که از این اشتباهات، درس بگیرد.

با توجه به حقایق بالا، به خردمندان ایران می‌گوییم: هرگاه کشور شما خواهان برقراری روابط خوب و متوازن با کشورهای عربی منطقه باشد، لازم است در گام نخست نگاه خود را نسبت به کشورهای منطقه، به ویژه کشورهای عربی خلیج فارس به طور مشخص، تغییر دهید. وگرنه وضع موجود کماکان ادامه خواهد یافت و تهران بدون این که درسی بگیرد، اشتباهات خود را تکرار خواهد کرد و در نتیجه جهان به پیش خواهد رفت و ایران در زندان تاریخ محبوس مانده و جز آسیب‌پذیری روزافزون، سود دیگری نخواهد برد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه