بیروت از دست رفته است

با كمال تاسف سرنوشت لبنان با سرنوشت نظام جمهوری اسلامی گره خورده است

نمی‌دانم از بیروت دیگر چیزی باقی مانده است یا نه و آیا امکان بازسازی شهری ورشکسته و مردمانی درمانده‌تر و بی‌پول‌تر از شهرشان به آسانی فراهم خواهد شد یا خیر.

بیروتی که اگر در چند سال اخیر به آن‌ جا رفته باشید، در بهترین و بدترین روزهایش، تصویر جنگزده خود را کمابیش حفظ کرده بود، اینک با اندوه فراوان می‌توان گفت که تقریبا ویران شده است. از خوش‌ترین روزهایش یعنی هجده یا نوزده سال پیش که آمد و شد گردشگران غربی و شیوخ متمول کشورهای حاشیه خلیج فارس رونق دوباره‌‌ای به این شهر داد و کسب‌وکارها تا اندازه‌‌ای سکه شد، دیری نپایید که خوشی این مردم به برکت ائتلاف جمهوری اسلامی با حزب الله به خاکستر نشست.

آغاز اغتشاشات با ترور نخست وزیر پیشین، چهره‌‌ای تاثیرگذار و شخصیتی متنفذ و سنی‌مذهب، رفیق حریری در زمستان سال ۲۰۰۵ آغاز شد.

انفجاری قدرتمند در مقابل هتل سنت جورج که خودروی رفیق حریری و کاروان محافظان وی را هدف گرفته بود، شهر را به شدت لرزاند. انفجاری که دست کمی از شدت انفجار سه‌شنبه شب در بندر بیروت نداشت. مواد منفجره‌‌ای که برای ترور حریری استفاده شده بود، گودالی به بزرگی چند ده متر از خود باقی گذاشت و هتل سنت جورج نیز در فهرست ابنیه مخروب شهر قرار گرفت.

تا همین اواخر در بیروت که می‌گشتید در کنار خانه‌های چند میلیون دلاری نوساز و مجلل که نشانه روزهای اوج رونق اقتصادی در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ بودند، ویرانه‌های مربوط به جنگ‌های داخلی چهل سال پیش را نیز می‌دیدید.

هتل «فنیسیا»، یکی از گرانقیمت‌ترین هتل‌های شهر، پهلو به پهلوی هتل «هالیدی این» قرار گرفته که چشم‌اندازی از اسکلت خاکستری را با بدنی پر از زخمه‌های خمپاره و گلوله سر به آسمان ساییده مقابل چشمان مهمانان فینیسیا قرار می‌دهد.

بارها پرسیده بودم که چرا این ساختمان تعمیر نشده است؟ و شنیده بودم که سرمایه بسیار لازم دارد و مالکان هنوز رغبت و زمینه مناسب برای بازسازی آن را پیدا نکرده‌اند.

روز مرگ و دود و ترور رفیق حریری گذشت و تمامی بحران‌های سیاسی پس از آن که باعث خروج سوریه از لبنان گردید و آشفتگی‌ها پس از ترور روزنامه‌نگاران برجسته و شخصیت‌های سیاسی از سردبیر روزنامه النهار، جبران تویینی گرفته تا گوینده شبکه‌های تلویزیونی هم گذشت، و در نهایت این کشور کمی آرام شد که پس از آن در سال ۲۰۰۶ جنگ ۳۳ روزه حزب الله و اسراییل از راه رسید.

رویای بازیافت صنعت گردشگری و بهبود اقتصاد مانند پُلی که اسراییل به آن در بیروت حمله کرد، در یک چشم به‌هم زدن، ویران شد و آوارش بر سر مردم لبنان ریخت.

دوران خوش گردش سرمایه و رونق کسب‌وکار تا آن جایی خوب پیش می‌رفت که دولت عربستان سعودی مخارج دولت و ارتش لبنان را تامین می‌کرد و گردشگردان ثروتمند کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز در پرتو این امنیت مشغول سرمایه‌گذاری بر روی املاک و مستغلات و کارآفرینی برای مردم لبنان بودند.

پررنگ شدن نقش ایران در حمایت از حزب الله و با شروع جنگ داخلی در سوریه و حمایت حزب الله و ایران از بشار اسد، بار دیگر سبب‌ساز بحران در لبنان شد. در نهایت عربستان سعودی لبنان را برای ایران گذاشت و کمک‌های خود به دولت و ارتش را کاملا قطع کرد.

ایران ماند و حزب الله و لبنان فلک‌زده و ورشکسته‌‌ای که مردم آن نه توانایی رویارویی با حزب الله را داشتند و نه امکان ایجاد رابطه و تصمیم‌گیری سیاسی بدون آن که بیم مواجه با حزب الله و ایادی آن‌ها را داشته باشند.

با تحریم حزب الله به عنوان گروه تروریستی از سوی آمریکا، غرب و کشورهای حاشیه خلیج فارس و ناامن شدن لبنان، پای گردشگردان عرب و غربی نیز از این کشور بریده شد. ایران نیز ورشکسته از خروج آمریکا از توافق هسته‌‌ای غرب، دیگر توان پرداخت صورتحساب‌های گروه شبه نظامی وابسته به خود را نداشت چه برسد به آن که بخواهد به دولت ناتوان لبنان کمک کند.

روزنامه النهار، تلویزیون المستقبل و هر آن چه که پیش از آن بابت کمک‌های دولتی یا به عبارتی دیگر کمک‌های عربستان سعودی ارتزاق می‌کردند، همه تعطیل شدند.

لبنان چند سالی است که به ورشکستگی مطلق فرو رفته است و بن‌بست‌های پیاپی سیاسی در این کشور نیز بر پیچیدگی شرایط افزوده است و حزب الله لبنان یکی از مهم‌ترین عوامل سردرگمی مردم این کشور و وخیم شدن وضعیت دشوار اقتصادی و سیاسی این کشور به شمار می‌رود.

آبان سال پیش همزمان با شروع اعتراضات سراسری در ایران و عراق، مردم لبنان نیز در اعتراض به بیکاری و بی‌پولی به خیابان‌ها آمدند.

تصاویر به صراحت نشان داد که چگونه نیروهای وابسته به حزب الله مردم معترض را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

در چنین شرایطی که پول ملی کشور ظرف چند ماه ۸۰ درصد ارزش خود را از دست داده است و شیوع کرونا و فقر، فشار بیشتری بر مردم وارد کرده است، انفجار شب گذشته، مرثیه‌‌ای بود برای باور از دست رفتن لبنان و شروع درگیری‌های تازه و ناامنی‌های بیشتر.

از آثار جنگ‌های داخلی بر دیوارها و پنجره‌ها اگر پیش از این از هر ده خانه یکی آثار خمپاره و گلوله را بر تن خود داشت، انفجار روز سه‌شنبه ویرانی را به همه خانه‌ها گسیل داد. به گفته فرماندار بیروت بیش از نیمی از خانه‌های شهر بر اثر این انفجار آسیب دیده و ۳۰۰ هزارنفر سرپناه خود را از دست داده‌اند.

انفجاری که شعاعی معادل ۱۲ کیلومتر را تخریب کرد، با مرگ بیش از صد نفر و ۴۰۰۰ هزار مجروح و مفقود، کورسوی امید این مردم را نیز برای بهبود اوضاع از هم پاشاند.

شهردار بیروت میزان خسارت وارده به شهر را بین سه تا پنج میلیارد دلار اعلام کرده است.

انبار کردن نیترات آمونیوم در آن حجم و برای چند سال در انباری کنار بندر، سهل‌انگاری و جنایت بوده است. گفته می‌شود که بار کشتی در سال ۲۰۱۴ توقیف و از آن زمان این محموله غیر قانونی منتظر رای دادگاه بوده است. عامل اصلی این تخلف و سهل‌انگاری هر چه که باشد ریشه در فساد اداری و دسیسه‌هایی دارد که گروه‌های رقیب سیاسی لبنان در پی آن هستند.

همدردی برای مردم لبنان و ارسال کمک‌های بشردوستانه خوب است، اما آن چه که آن‌ها عمیقا به آن نیاز دارند پایان کشمکش‌های سیاسی و برچیدن نظام دولت‌های فاسد و خلع سلاح شبه نظامیان حزب الله است تا زمینه مشارکت عمومی را برای همه ممکن سازد.

در نخستین شب این فاجعه بزرگ در این کشور باید پذیرفت که لبنان ماه‌ها و روزهای پرمخاطره‌‌ای را در پیش رو خواهد داشت که این سرنوشت به سرنوشت نظام جمهوری اسلامی ایران گره خورده است. با کمال تاسف باید گفت که بیروت از دست رفته است.

بلقیس

رفته بودی انار بگیری

تکه‌هایت برگشت

بلقیس

کیفت را از لای آوارهای بیروت بیرون کشیدند

فهمیدم که با رنگین‌کمان

زندگی می‌کرده‌ام...

شعر از نزار قبانی....

بیشتر از سردبیری