اعتراض پزشکان زن به قضاوت شدن بر اساس لباسی که در تعطیلات می‌پوشند

یک نشریه معتبر جراحی، پوشش زنان جراح در تعطیلات یا حین ورزش کردن را "محتوای کاملا غیرحرفه‌ای" خوانده‌بود

معترضان به انتشار این پژوهش می‌گویند انتشار عکسی در تعطیلات هیچ ربطی به توانایی یک پزشک برای انجام جراحی عروق ندارد- تصاویر از شبکه‌های اجتماعی

باید اذعان کنم که معمولا دستم بلافاصله به خواندن نشریه «ژورنال آو وَسکولار سِرجِری» ( نشریه جراحی عروق) نمی‌رود، اما می‌توانم فرض کلی را بر آن بگذارم که محتوای آن عمدتا درباره سیاهرگ، سرخرگ، رگ‌های لنفاوی و تایید نظرات پزشکی توسط پژوهش‌هایی در زمینه کارکرد درست عروق است. 

به همین دلیل با دیدن مقاله‌ای کاملا متفاوت در این نشریه معتبر، شگفت‌زده شدم: «رواج رفتار غیرحرفه‌ای جراحان جوان عروق در شبکه‌های اجتماعی» در این پژوهش از پیامد حساب‌های کاربری جراحان در شبکه‌های اجتماعی بر اعتبار حرفه‌ای آن‌ها و تاثیر آن بر انتخاب آن‌ها توسط بیمار، اظهارنگرانی شده است. چه نتیجه‌‌گیری علمی نادر و مبتکرانه‌ای!   

دانشمندانی که این پژوهش را انجام داده‌اند، گروهی متشکل از مرکز پزشکی بوستون و مرکز عروق و جراحی عروق داخلی سِیلِم هستند.  آن‌ها حساب‌های کاربری علنی  ۴۸۰ انترن جراحی عروق در شبکه‌های اجتماعی را بررسی کرده‌اند. تمرکز پژوهشگران روی «محتوای کاملا غیرحرفه‌ای»، از جمله رفتار غیرقانونی و بدگویی از همکاران و نیز «محتوای بالقوه غیرحرفه‌ای» از جمله «حمل و مصرف الکل»، گفت‌وگو در مورد «موضوع‌های جنجالی»، و «پوشش نامناسب» بوده است. منظور از «پوشش نامناسب»، تصاویر افراد «در لباس زیر، لباس‌های تحریک‌آمیز هالووین و ژست گرفتن تحریک‌آمیز در لباس شنا و مایو دو تکه» بوده است. شش مولف از هفت مولف این پژوهش که مسئول تعبیر «پوشش نامناسب» بوده‌اند، مرد بوده‌اند. (که مطمئنم سخت موجب تعجبتان شده است!) 

جراحان زن، در واکنش به انتشار این پژوهش، تصاویر خود را در بیکینی با هشتگ #مِد بیکینی به اشتراک گذاشتند. یکی از حساب‌های کاربری جراحان زن نوشته است: «من زنی در کادر پزشکی هستم که عاشق سفر به مناطق گرمسیر و پوشیدن لباس‌هایی مناسب با آن آب و هواست. من روپوش سفید (پزشکی) و لوازم ضدعفونی دست‌هایم را با خودم به هاوایی نمی‌برم.»

سایرپزشکان زن نیز پیرامون تجربه‌شان از تبعیض جنسی در محیط کار گفته‌اند که با تجربه حرفه‌ای همکاران مردشان در تضاد است. در ادامه، این نشریه ضمن عذرخواهی وعده داده است که «اقداماتی قاطع برای بهبود محتوایمان و افزایش گونه‌گونگی در هیئت تحریریه‌مان در نظر خواهیم گرفت.» اما نکته واقعی در این نیست، هست؟

عذرخواهی عجولانه برای رسیدگی به گونه‌گونگی پس از وقوع ماجرا، به اندازه اجتناب – در درجه نخست -  از رفتارهای ناشی از تبعیض جنسی موثر نیست. جایی که صحبت از نیمی از جمعیت دنیاست، نبود «گونه‌گونگی»  هم توسل به یک بهانه سست است. 

هرچند تنها ۲۰ درصد جراحان در بریتانیا زن هستند، اما با توجه به این که جراحان زن در ناحیه جراحی عروق فقط هشت درصد این شمار را تشکیل می‌دهند، هیئت نظارت بر این نشریه با واکنشی که نشان داده است، به وضوح نماینده این حرفه نیست چه برسد به آن که الهام‌بخش و پیش‌کسوت ایجاد تغییر در آن باشد. حتی اگر در میان هیئت ناظر این نشریه زنی هم وجود نداشته باشد، بازهم امیدوار بودیم که در این مرحله مردانی که در اوج حرفه‌شان هستند، توانایی درک آن را داشته باشند که قرار دادن زنان در طبقه‌بندی «پوشش نامناسب» دیگر پسندیده و قابل قبول نیست. ولی انگار چنین نیست، زیرا در مورد قضاوت‌های سختی که زنان نسبت به مردها در طول ۲۰۰۰ سال گذشته  آماج آن بوده‌اند، ساکت بوده‌ایم. 

می‌دانیم که دخترها پیش از آن که زبان باز کنند، در قالب حرفه‌های «زنانه»  و مردها (عمدتا سفیدپوست) در چارچوب «حرفه‌های بنیادی» (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) قرار داده می‌شوند. زن اغلب در مبارزه با شالوده حرفه مردانه (جراحی) به عنوان یک عامل انحراف توجه دیده می‌شود که هرچند سرانجام ممکن است زنان در آن  در جایگاه متخصص قرار گیرند، اما همکاران مردشان آن‌ها را به خاطر پوشیدن مایو دوتکه در ساحل و به اشتراک گذاشتن تصاویر تعطیلاتشان،  تخطئه می‌کنند. بی‌دلیل نیست که تعداد زنان در این حرفه اندک است.

نکته تنها در یک مورد اهانت‌آمیز بودن عرضه این معضل نیست. نبود زنان در سمت‌های ارشد پزشکی عامل مهم نادیده گرفته شدن مسایل بهداشتی زنان از جمله «اندومتریوسیس» است که تشخیص آن اغلب سال‌ها طول می‌کشد. درد زنان با درد مردها مساوی نیست. 

پژوهش در مورد جراحان زنی که بیکینی برتن داشته‌اند، یک مورد غیرعادی نیست. به نظر می‌رسد که کارفرمایان قادر نیستند موضوع پوشش زن را به کناری بگذارند. همین هفته گذشته یک موسسه استخدام وکیل گزارشی منتشر کرد که در آن، کارفرمایان از یک سوم زنان کارمندشان خواسته بودند که ضمن کار از خانه و در تماس‌های ویدیویی، لباس‌های سکسی‌تر بپوشند و از لوازم آرایش بیشتری استفاده کنند. گویی رویارویی با همه‌گیری کرونا و مراقبت از کودکان (در خانه) به اندازه کافی برای زنان کارمند مشکل نبوده است.  

شاید وقتی مردها وارد بازار کار می‌شوند، احساس کنند که باید صورتشان را اصلاح و پیراهنشان را اطو کنند، اما نگران آن نیستند که بازوهای آن‌ها همکارشان را تحریک جنسی ‌کند یا  زانوی برهنه‌شان باعث شود که کارفرما آن‌ها را از ارتقاء مقام محروم کند.

جایی که پای فهرست پوشش‌های نامناسب به میان می‌آید، سئوال‌های دیگری را نیز باید مطرح کنیم، از جمله آن که چرا فرهنگ ما سال‌ها پس از آن که سنت تبعیض جنسی «صفحه ۳» را برانداختیم (توضیح: سال‌ها روزنامه سان چاپ لندن - و نیز در برخی کشورهای دیگر - در صفحه سوم خود عکس نیمه‌برهنه و گاه برهنه زنان جوان را منتشر می‌کرد) زنان را ترغیب می‌کند که تصاویرشان را در لباس زیر در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند؟ و اصولا چرا لباس شنای زنان که اغلب پارچه بیشتری در ساخت آن به کار رفته تا لباس شنای مردان، باید تحریک‌آمیز تلقی شود؟ 

شبکه‌های اجتماعی به گونه‌ای قابل توجه نحوه برخورد ما را با دیگران و شیوه معرفی خودمان را در اجتماع تغییر داده‌اند. ده سال پیش بعید بود که شاغلان (در حرفه‌هایی مثل طبابت) تصاویر زندگی خصوصی‌شان را در معرض دید عموم بگذارند. امروز، شبکه‌های اجتماعی به معنی آن است که ما چگونه زندگی‌مان را با دوستان و اقوام‌مان شریک می‌شویم، دست به پژوهش می‌زنیم و حتی چگونه تماس‌های خودمان را گسترش می‌دهیم. آیا زمان آن فرا نرسیده است که خودمان را تطبیق بدهیم؟ مجازات فردی برای به اشتراک گذاشتن یک نظریه نامطلوب جای خود را دارد، اما انتشار عکسی در تعطیلات هیچ ربطی به توانایی یک پزشک برای انجام جراحی عروق ندارد.

اگر تیم‌های پزشکی مرکز پزشکی بوستون و بهداشت و جراحی عروق سِیلِم سخت در پی تحقیق در مورد شبکه‌های اجتماعی است، پیشنهاد می‌کنم که موضوع بسیار جالب‌تر، مسئله انگیزه‌های آن فرد بیماری  است که ترجیح می‌دهد از یک عارضه خطرناک رنج ببرد تا آن که زیر تیغ جراحی پزشکی برود که لباسش را تحریک‌آمیز تلقی کرده بوده است.

آیا در سال ۲۰۲۰ تبعیض جنسی هنوز فراگیر است؟ متاسفانه پاسخ به این سئوال را می‌دانم. تمام آن پزشکانی هم که در این هفته عکس بیکینی را به اشتراک گذاشتند، می‌دانند.

© The Independent

بیشتر از جهان