آرایش بدن جدید کیم کارداشیان مشکل دار نیست، بلکه راه نجات است

کیم کارداشیان وست، طیف جدیدی از آرایش‌های بدن را بیرون داده‌ است. برای بسیاری این کار زیاده‌روی محسوب می‌شود. نه تنها جامعه به زنان فشار وارد می‌کند که روزانه صورت‌شان را آرایش کنند، بلکه اکنون از ما انتظار می‌رود نقص‌های بدن‌مان را نیز با آرایش بپوشانیم؟ از نگاهی بیرونی من می‌توانم دلیل عصبانیت مردم را درک کنم. بسیاری در رسانه‌های اجتماعی از این اقدام انتقاد کرده بودند.

به گفته یک نفر «همین که کارداشیان وست به این فکر افتاده که بدنش را آرایش کند بی‌نهایت رعب آور است. دخترها، خودتان را دوست داشته باشید و بفهمید که لازم نیست «نقص»های بدن‌تان را با آرایش بپوشانید! زخم‌هایتان، پسوریازیس‌، اگزما و هر چیز دیگر بدن‌تان را دوست داشته باشید. همه بدن‌ها زیبایند.»

شخصی دیگر معتقد است این اقدامی دیگر در راستای تحمیل ایده‌ال‌های زیبایی غیر واقع گرایانه است «چرا که جامعه به من می‌گوید این کافی نیست که فقط صورتت را هر روزه با آرایش بپوشانی».

من کاملا درک می‌کنم این خشم از کجا می‌آید. به چالش کشیدن معیارهای غیرواقعی و غیرقابل دسترس زیبایی کار درستی است. من موافقم که کارداشیان‌ها در تبلیغ و ترویج ایده‌های غیرواقعی و گاهی خطرناک درباره زیبایی مقصرند. شراکت کلویی کارداشیان با شرکت چای شکم تخت (Flat Tummy Tea) تنها یکی از این مثال‌هاست. تشویق کردن زنان به در خطر قراردادن بدن‌شان برای بدست آوردن زیبایی مطلوب جامعه کار غلطی است. با این وجود در این مورد خاص فکر می‌کنم، قضیه کمی پیچیده‌تر است.

کیم کارداشیان پسوریازیس‌ دارد. بیماری که پوست را قرمز، پوسته پوسته و خشک می‌کند و خیلی نمایان است. این طیف از مواد آرایش بدن به او این امکان را می‌دهد که تصمیم بگیرد آیا می‌خواهد  پسوریازیس‌ را نشان دهد و یا می‌خواهد آن را بپوشاند. از آنجایی که من خودم هم از داشتن بیماری‌های پوستی نمایان رنج می‌برم،‌ از داشتن چنین امکانی استقبال می‌کنم.

من از زمانی‌که به یاد دارم، اگزما داشته‌ام. همه جای بدنم پخش است و من همیشه حس می‌کنم در جنگی دائمی با بدنم هستم. همه جای بدنم را باید چسب بزنم. حتی صورتم را. همیشه پوستم سرخ است، درد می‌کشم و از آن خشمگین و بیزارم. وقتی اگزما عود می‌کند یا عفونی می‌شود، بیرون رفتن از خانه برایم غیرممکن می‌شود. هیچ جوری نمی‌توانم مخفی‌اش کنم و باید صادقانه بگویم اثری مضر روی سلامت روانی‌ام گذاشته است.

نه تنها من آن را می‌بینم، دیگران نیز متوجه‌اش می‌شوند. مردم بارها در برخورد با من احساس کرده‌اند باید در مورد اگزمایم نظر بدهند. غالبا نظرات آنها همراه با توصیه‌های ناخواسته در مورد چگونگی حل این مشکل است. این نصحیت‌ها غالبا به نظر من بی‌نهایت ترحم آمیز می‌آید (من هر جور درمانی که در کتاب‌ها آمده را امتحان کرده‌ام). این مسئله همواره مرا معذب می‌کند و اعتماد به نفسم را از بین برده ‌است. به همین خاطر مواد آرایش جدید «کارداشیان وست» برای من امکان جدیدی ایجاد می‌کند. به من حق انتخاب می‌دهد. در روزهایی که می‌خواهم دیده نشوم و در پس‌زمینه چیزها باشم، نیازی ندارم که با غرور نقص‌هایم را آشکار کنم.

دوست داشتم این وضعیت وجود نداشت. خیلی دوست داشتم که می‌توانستم همیشه و هر روزه ایرادهای بدنم را بپذیرم. خیلی خوب می‌شد که می‌توانستم به بدنم افتخار کنم و نگران خجالتی بودنم، نباشم. با این وجود ما در جهانی زندگی می‌کنیم که نقص‌ها را نمی‌پذیرد و این واقعیت به سادگی فراموش می‌شود. در واقع ما در جامعه‌ای خشم برانگیز زندگی می‌کنیم که از زنان می‌خواهد ظاهری خاص داشته باشند، اما وقتی آنها تلاش می‌کنند این نُرم‌ها را بپذیرند آنها را پوچ و پرخرج خطاب می‌کند. راهی برای پیروز شدن وجود ندارد.

آنچه باید تغییر کند، تصور کلی ما از زیبایی است. برای مدتی طولانی مردسالاری و شی‌انگاری جنسیت زده زنان استاندارد ما از زیبایی به شدت محدود ساخته‌است. این ایده که برای زیبا بودن باید لاغر، همسو جنس، سفید، توانا و جوان باشی، به شدت مخرب است. زنان بسیاری را به حاشیه می‌راند و تنوع‌مان را قدر نمی‌نهد. من بی‌نهایت مایلم که این پارامترها تغییر کنند و گسترش یابند،‌ ولی ما از آن روز خیلی دوریم.

از سوی دیگر نباید کسانی را که به زخم‌هایشان مانند مدال افتخار نمی‌کنند، شرمسار کنیم. آسان است به دیگر بگوییم که باید نقص‌هایشان را دوست داشته باشند، وقتی خودمان نقصی نداریم. بعضی ممکن است بگویند دغدغه مسائل کوچکی مانند اگزما یا پسوریازیس‌ داشتن مسخره است، ولی من با این مسئله در زندگی روزمره‌ام درگیرم و نمی‌خواهم به خاطر روشی که برای مواجهه با آن برمی‌گزنیم، مورد قضاوت قرار بگیرم. من دوست دارم این انتخاب را داشته باشم که هر وقت که از خانه بیرون می‌روم ایرادهایم در معرض نمایش نباشند و دیگران باید به این انتخابم احترام بگذارند.

© The Independent

بیشتر از زندگی