برق چین، پروژه ایران و هند را از چشم انداخت

برای جمهوری اسلامی ایران هیچ چیز جز قرارداد راهبردی با چین، اهمیت نخواهد داشت

ملاقات مقامات وزارت امور خارجه هند و ایران، تهران، ۲۲دسامبر ۲۰۱۹-ATTA KENARE / AFP

در دی‌ماه سال گذشته، مدیرکل توافقنامه‌ها و توسعه بازار سازمان بنادر و دریانوردی گفته بود که نهایی شدن سرمایه‌گذاری هند در بندر چابهار منوط به کسب موافقت این کشور از آمریکا است. در مورد رقم این سرمایه‌گذاری هم حرف و حدیث بسیار بوده و هست. محمدعلی سعیدی‌پور، از مقامات سازمان بنادر، ابتدا از ۸۵ میلیون دلار سخن گفته بود (ایسنا ۲۸ تیر ۱۳۹۹)، اما جایی دیگر گفته شد که هند در بودجه سال ۲۱-۲۰۲۰ سال خود بودجه مربوط به بندر چابهار را در مقایسه با سال گذشته دو برابر کرده است و به ۱۴ میلیون رسانده است. (ایرنا ۱۳ بهمن ۱۳۹۸)

اما نکته اینجاست که وزیر اقتصاد هند در دیدار با وزیر خزانه‌داری آمریکا گفته بود که تجارت میان افغانستان و هند اهمیت راهبردی دارد و در آن میان، بندر چابهار از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است. بی‌راه نبود که با وجود سیاست فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، بندر چابهار از فهرست تحریم‌ها خارج شد. (تایمز هند ۱۹ دسامبر ۲۰۱۹)

اما با وجود تمام این تلاش‌ها، هند دستکم از یکی از پروژه‌های مهم مرتبط با این بندر خارج شد و ایران اعلام کرد که آن کشور از پروژه توسعه ریلی میان چابهار و زاهدان خارج شده است. از همان ابتدا دلایل روشنی در آن زمینه اعلام نشد و به همین دلیل، گمانه‌زنی‌ها آغاز شد. یک سوی این سکه از سوی مقامات ایرانی، تاخیر در پرداخت‌ها از سوی هند اعلام شده است و سوی دیگر سکه، به میان آمدن پای چینی‌ها است. چهار سال از توافق میان هند، ایران و افغانستان گذشته است. هند خواهان آن توافق بود تا بتواند رقیب دیرینه منطقه‌ای‌اش یعنی پاکستان را کنار بزند و  از طریق ایران به افغانستان و البته آسیای مرکزی دسترسی یابد. حالا هم پاکستان می‌گوید که مرزهایش را در اختیار هند قرار می‌دهد تا به افغانستان دسترسی یابد، ولی حتی حاضر نیست با هیچ یک از طرفین این مسیر همکاری داشته باشد. با این حساب، تنها بازنده این مسیر ایرانی‌ست که مشخصا دیگر نمی‌تواند از منافع پیشرفت بندر چابهار و البته ترانزیت میان هند و افغانستان سود ببرد.

مقامات ایرانی حالا مدعی شده‌اند که با کنار گذاشته شدن هند، نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار صرفِ به‌پایان رساندن این پروژه خواهد کرد، اما این سوال مطرح است که ایران در حالت تحریم که با کسری ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی روبه‌روست و به نظر نمی‌رسد که هیچ چراغ روشنی برای کاستن فشارهای آمریکا در دست داشته باشد، چگونه این مبلغ را تامین خواهد کرد.

هر چند که اینک پای چین و توافق راهبردی ۲۵ ساله با آن به میان آمده است و گفته می‌شود که ایران به پشتوانه این توافق می‌خواهد بخش بزرگی از منابع مالی برای توسعه مناطق بندری در خلیج فارس را تامین کند، اما باید آن سوی ماجرا را هم دید. در واقع، در اینجا پای رقیب منطقه‌ای ایران، یعنی پادشاهی سعودی هم در میان است. در چند سال گذشته، روابط سعودی و هند به اوج خود رسیده است. محمد بن سلمان، ولیعهد پادشاهی سعودی، به هند سفر کرد و گفت که در مدت دو سال نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مشترک انجام خواهد شد. در واقع، همزمان با تعلیق تمام همکاری‌های مشترک میان ایران و هند که تحریم‌های آمریکا یکی از دلایل آن است، عربستان سعودی توانست جای خالی بازار نفت ایران را در هند پر کند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این شکل از روابط هند را البته باید در قدرت اقتصادی آن نیز جست‌وجو کرد که به آن قدرت انتخاب بالایی داده است تا از کشوری که وابسته به اتحاد جماهیر شوروی بود تا در جنبش غیرمتعهدها جایی داشته باشد و با هراس از کشورهای عربی که به آن کمک می‌کردند، حرفی از اسرائیل به میان نمی‌آور،د حالا سر یک میز با آمریکا می‌نشیند تا برنامه‌های کمک جهانی را پیگیری کند و نخست وزیرش با نخست وزیر اسرائیل دست دوستی می‌دهد و البته هراسی هم از کسی ندارد. برخی کارشناسان در جمهوری اسلامی ایران، این تغییر سیاست در هند را «شاخ در حال رشد هند» و «رشد و تیز شدن شاخ هند» تعبیر می‌کنند. (دیپلماسی ایرانی ۱ دی ۱۳۹۸)

اما در این میان یک موضوع دیگر را نیز نباید نادیده گرفت، و آن طرح بلندپروازانه خط ارتباط هند- ایران- روسیه برای دور زدن مسیر کشیترانی از طریق دریای عرب تا دریای مدیترانه و کانال سوئز است. این کانال جایگزین می‌توانست از طریق بندر چابهار یا بندرعباس با خط ریلی ایران به سواحل دریای خزر برسد و از آنجا به آستراخان و بعد به روسیه و اروپا. آن طرح بلندپروازانه البته آرزوی دیرین روسیه برای اتصال دریای خزر به خلیج فارس و دریای عمان را هم عملی می‌کرد، و برخی از رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران هم بسیار روی آن تبلیغ کرده بودند و می‌کنند. (مشرق ۲۸ تیر ۱۳۹۹) 

مراد از طرح این بحث آن است که بتوانیم تصویر روشنی از امکانات موجود در جغرافیای ایران داشته باشیم؛ امکاناتی که زیر سایه تحریم‌ها و نداشتن یک دیپلماسی روشن و فعال منطقه‌ای، یک به یک از بین می‌روند و کشورهای همسایه مجبور می‌شوند پروژه‌های مشترک را به بایگانی بسپارند.

در سال‌های گذشته، نفت تنها حلقه واسط میان ایران و بسیاری از کشورها، از جمله هند بود. حالا با وجود تحریم‌های آمریکا و تبعیت هند از آن، وجوه مشترک ایران با آن کشور به کمترین سطح رسیده است. اگرچه چابهار یک حلقه بزرگ برای نمایش دور زدن تحریم‌ها محسوب می‌شد و به نوعی پرستیژ بین‌الملی برای جمهوری اسلامی ایران مهیا می‌کرد، اما شاید بتوان گفت که این‌ها دیگر در شرایط کنونی اهمیتی ندارد. وضعیت بحرانی اقتصاد ایران به حدی وخیم است که با یک بندر و چند سرمایه‌گذاری حتی چند میلیاردی، نمی‌توان آن را ترمیم کرد. 

بی‌راه نیست که نظام حاکم بر ایران حالا تمام هویت سیاسی و امنیتی خود را بر سر توافقی با چین هزینه می‌کند؛ هزینه‌ای که برخی به کنایه می‌گویند به قیمت پایین کشیدن سردر وزارت خارجه هم برای آنها به‌صرفه است، چرا که دیگر «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» معنای خود را از دست داده است. جمهوری اسلامی ایران حالا می‌خواهد خود را به عنوان شریک راهبردی چین معرفی کند و در این راه حاضر است بر قراردادهایی که بسیار روی آن تبلیغ کرده بودند، نیز چشم بربندد. شاید بتوان گفت که از امروز برای جمهوری اسلامی ایران هیچ چیز جز قرارداد راهبردی با چین، اهمیت نخواهد داشت. 

بیشتر از اقتصاد