نمایشگاه زشتی و پلشتی فوتبال در اینستاگرام

خدشه‌های روزمره به تصویر رسانه‌ای و اعتبار پرسپولیس و استقلال

فوتبال ایران منزلت اجتماعی خود را از دست داده است- عکس از خبرگزاری ایرنا 

اینستاگرام به میدان اصلی فوتبال ایران تبدیل شده است.

بازی اصلی به جای چمن، روی صفحات اینستاگرام برگزار می‌شود، نمایشی سرشار از توهین و زشتی و پلشتی.

آن چه در صفحه اینستاگرام بازیکنان فوتبال ایران به عنوان کنش‌ یا واکنش‌ به مسائل حرفه‌ای آن‌ها می‌گذرد، نمایی از آشفتگی در مدیریت فوتبال ایران است. چند روز پیش بازیکنان تیم پرسپولیس در استوری‌های مشترک برای دریافت مطالبات خود به مدیریت باشگاه انتقاد کردند و این انتقاد تا آن جا پیش رفت که در متن استوری نوشتند: «واضح است که شخص اول باشگاه قدرت تصمیم‌گیری ندارد و تحت تاثیر عده‌ای خاص اقداماتی خلاف منافع باشگاه انجام می‌دهد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حمله بازیکنان پرسپولیس به مهدی رسول‌پناه، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس البته اتفاق تازه‌ای نیست.

همین چندی پیش بازیکنان تیم استقلال نیز با انتشار یک استوری جمعی، مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش و جوانان ایران را به انتخاب‌های غلط برای مدیریت باشگاه استقلال متهم کردند و او را مسؤول وضعیت این روزهای استقلال دانستند. بازیکنان استقلال در استوری دو ماه پیش خود نوشته بودند: «جناب آقای سلطانی‌فر، باشگاه استقلال با ضعف ‌مدیریت حق میلیون‌ها طرفدارش را زیر پا گذاشته‌ و با انتخاب‌های غلط، هواداران را از بالیدن به این میراث بزرگ محروم کرده است. باشگاهی که هنر مدیرانش وعده‌های توخالی است و فتح الفتوحش وعده پرداخت ۱۰ درصدی! باشگاهی که مدیرانش را باید براساس بی‌کفایتی و عوام‌فریبی سنجید، نه کیفیت مدیریت و انتخاب‌ها و تصمیم‌هایشان، باشگاهی که همه ما را حسرت به دل گذاشته که چرا یک مدیر توان‌مند به خود نمی‌بیند و متاسفانه این روزها شاهدیم که شأن و بزرگی این باشگاه برای انجام تعهداتش تا چه حد زیر سؤال رفته و چه افراد سخیف و نازلی مدعی کمک و حمایت شده‌اند!»

انتقاد بازیکنان پرسپولیس به انتخاب رسول‌پناه و انتقاد بازیکنان استقلال به احمد سعادت‌مند اما دوام چندانی ندارد و با اولین پرداختی باشگاه به بازیکنان فراموش می‌شوند.

هواداران مجازی در روزهای انتشار این استوری‌ها همراه بازیکنان می‌شوند و انتقادات آن‌ها را به حق می‌دانند اما چند روز بعد باشگاه در وحشت از شدت گرفتن انتقادات در صفحات هواداران مجازی، درصدی از مطالبات بازیکنان را پرداخت می‌کند و کسی به یاد نمی‌آورد که مدیران بی‌کفایت در استوری‌ها چه کسانی بودند.

باشگاه اغلب چند عکس دو نفره از کاپیتان و ستاره‌های تیم در رسانه‌های رسمی‌اش منتشر می‌کند، خبر از حل شدن مشکلات می‌دهد و هواداران عکس‌های خندان بازیکنان و مدیران را کنار یکدیگر تماشا می‌کنند.

این بازی هربار تکرار می‌شود، نه برای وزیر برخورنده است که عامل بحران‌های تیم‌های تحت مدیریت خود معرفی می‌شود، نه مدیران از این که بی‌کفایتی‌شان به استوری بازیکنان تبدیل می‌شود نگرانی چندانی دارند.

بازیکنان نیز می‌دانند پس از حمله به مدیران و مسؤولان به مطالبات خود دست می‌یابند. مربیان اغلب رهبری جریان را برعهده دارند و گاه خودشان نیز مثل فرهاد مجیدی می‌نویسند: «می‌شنوم که می‌گویند چرا مربی در امور مدیریتی اظهارنظر می‌کند. کدام امور مدیریتی؟ کدام ساختار؟ کدام تشکیلات؟ آیا منظورتان یک ساختمان در سعادت‌آباد است و یک تیم ۴۰ نفره که هر روز باید برای دو ساعت تمرین به یک گوشه از تهران اسباب‌کشی ‌‌کند؟»

بازیکنان برای رسیدن به حقوق خود در باشگاه‌های بی‌تعهد فوتبال ایران عرصه‌ای برای تحت فشار گذاشتن باشگاه پیدا کرده‌اند و اینستاگرام ابزار این فشار است، با بازتاب‌های گسترده که مدیران را در مخمصه می‌گذارد تا مجبور به پاسخ دادن به خواسته بازیکنان و مربیان باشند. باشگاه‌ها بدون این فشارها حاضر نیستند روندی منطقی و حرفه‌ای را از باشگاه‌داری تجربه کنند.

فوتبال ایران منزلت اجتماعی خود را از دست داده است. عاملی بیش از این نمی‌تواند بی‌اعتباری را رقم بزند. مدیران بزرگ‌ترین باشگاه‌ها حاضرند تخطی از تمام اصول مدیریت را در باشگاه ببینند اما دم نزنند. وزیر ورزش و جوانان و مدیران استقلال و پرسپولیس بارها واژه‌هایی مثل بی‌کفایت را از بازیکن و مربی شنیده‌اند اما فردا با پرداخت بخشی از مبلغ قراردادها عکس‌های خندان دو نفره با ستاره‌ها را منتشر کرده‌اند.

از دست رفتن شأن و جایگاه اجتماعی باشگاه انگار برای هیچ‌کس در فوتبال ایران نگران‌کننده نیست. این بزرگ‌ترین سرمایه ورزش حرفه‌ای است که اثری از آثارش در فوتبال ایران باقی نمانده و باشگاه‌ها را هر روز فقیرتر کرده است. باشگاه‌ها با از دست دادن جاه و اعتبار عمومی و ساخته شدن تصویری حقیر در اینستاگرام ارزش اقتصادی خود را از کف می‌دهند. باشگاه حرفه‌ای باید همواره نگران کوچک‌ترین خدشه به تصویر رسانه‌ای خود باشد اما وزارت ورزش و جوانان، بزرگ‌ترین نهاد ورزشی از دو باشگاه بزرگ فوتبال ایران زشت‌ترین چهره را ارائه می‌دهد.

این اگر پایان دادن به اعتبار ورزش نیست، چه نام دیگری دارد؟ اما آیا کم‌ترین ملالی در عالی‌ترین مقامات ورزشی از این حکایت ورزش ایران می‌بینید؟

بیشتر از ورزش