گزارش میدانی روز چهارشنبه (۲۲ خرداد) روزنامه همشهری درباره ابلاغ بخشنامهای محرمانه در ممنوعیت پخش موسیقی در مدارس ایران، بار دیگر و به فاصلهای کوتاه بحث موسیقی در مدارس را به رسانهها کشاند.
این گزارش واکنش و تکذیبیه متقابل وزارت آموزش و پرورش را به دنبال داشت؛ تکذیبیهای که اگر چه اعلام چنین بخشنامهای را از اساس تکذیب میکند، اما گزارش روزنامه همشهری و مواضع مدیران آموزش و پرورش، بعد از ماجرای سرود ساسیمانکن، روایت دیگری از اصل نگاه به موسیقی در مدارس ایران را بروز میدهد.
گزارشی که تایید میکند، پخش موسیقی از بلندگوهای مدارس با فشارهای عدیدهای روبروست و برخی از مدیران یا توبیخ و یا مورد شماتت قرار گرفتند. این گزارش نشان میدهد دستوراتی که وزیر آموزش و پرورش بعد از ماجرای پخش ویدئوی ترانه ساسی مانکن، صادر کرده، به مرور تبعاتش را بر مدارس تهران تحمیل میکند.
در گزارش روزنامه همشهری به گفتههای چند مدیر و معلم مدارس تهران استناد شده و در کنار آن آمده است که پخش چند موسیقی از سوی آنها به گزارش برخی از والدین و یا همکاران دیگر به ادارات کل آموزش و پرورش و در نهایت توبیخ آنها انجامیده است. در این گزارش تقریبا تمامی اسامی به صورت مخفف آمده است تا نشان دهد جوی امنیتی بر فضای مدارس تهران سایه انداخته. ضمن آنکه گزارشگر روزنامه همشهری از تایید این بخشنامه و فشار بر عدم پخش موسیقی در«گفتوگو با مدیران ۱۳ مدرسه دیگر» خبر داد که به باور او «به علت ترس از دست دادن شغلشان نمیخواستند نامشان فاش شود» و نتیجه گرفته بود «که دستور عدمپخش موسیقی جدی است و آنها نباید از بلندگوی مدرسه هیچ نوع موسیقی را پخش کنند».
بعد از انتشار این گزارش که تیتر و عکس صفحه اول روزنامه همشهری را به خود اختصاص داده بود، معاونت روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش در تکذیبیهای اعلام کرد «هیچ بخشنامهای چه به صورت محرمانه یا غیرمحرمانه، در اینباره و با محتوای ذکر شده در مطلب آن روزنامه، صادر نشده است و این موضوع به هیچ عنوان صحت ندارد».
روزنامه همشهری تا لحظه انتشار این گزارش و به رغم گذشت دو روز از انتشار تکذیبیه آموزش و پرورش، آن را نه در روزنامه و نه در سایت خود انعکاس نداده است. در حالی که قاعده کار روزنامهنگاری در این گونه موارد این است که حداقل تکذیبیه یک گزارش منتشر میشود و یا در نهایت توضیح روزنامه هم (اگر اسنادی در رد تکذیبیه دارد) به دنبال اصل مطلب میآید اما با آنکه قانون مطبوعات هم در این گونه موارد بر انتشار پاسخ سریع و ۲۴ ساعته طرف مقابل تصریح دارد، مشخص نیست که چرا این رسانه نسبتا با سابقه از این کار خودداری کرده است؟
بخشنامه بهار ۹۷ چه میگوید؟
در این تکذیبیه به بخشنامهای استناد شده است که بهار یک سال قبل و به انگیزه ایجاد نشاط و شادی در مدارس ابلاغ شد. در این بخشنامه که عنوان «شیوهنامه اجرای برنامهها و مسابقات فرهنگی و هنری دانش آموزان سراسر کشور» را دارد بر رعایت دو نکته اساسی «در چارچوب قوانین» و «انطباق با موازین شرعی» تاکید شده است اما هیچ اشارهای به پخش آثار و سرودهای خارج از مجموعه آموزش و پرورش از بلندگوهای مدارس نشده است. این همان نکتهای است که میتوان از آن تفسیرهای مضیَّق و سختگیرانه بیرون کشید و بر اساس آنها به مدارس و مدیران توصیه کرد که چگونه و چه آثاری را پخش یا در قالب سرود با دانش آموزان کار کنند. سابقه آموزش و پرورش، به خصوص بخش معاونت پرورشی آن نیز نشان داده است که همهگاه به سمتی درغلتیده که قرائتی سخت از مسائل شرعی را در مدارس جاری و ساری کند. به همین دلیل بود که این معاونت در دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی منحل شد اما با روی کارآمدن دولت محمود احمدینژاد، احیاء و بازگشت آن در دستور کار قرار گرفت و امروز از جمله معاونتهای تاثیرگذار در ساختار آموزش وپرورش به شمار میرود.
روحانی سعی کرد با معرفی محمدعلی نجفی این ساختار را مدرن سازی کند، اما نجفی با یک رای کمتر انتخاب نشد و در نهایت نیروهایی با گرایشهای سنتیتر ریسمان هدایت آموزش و پرورش را به دست گرفتند.
در بخشهای دیگر از همین بخشنامه به استفاده از سرودهای محلی، تلفیقی، بومی و مقامی و ممنوعیت پخش و اجرای سرودها و ترانههای عاشقانه و عارفانه و تک ترانههای پاپ نامتناسب با سن دانشآموزان، اشاره شده است.
همچنین ممنوعیت همکاری مردان برای مدارس دخترانه، اخذ مجوز برای استفاده از نیروهای خارج از مدرسه، و ممنوعیت تک خوانی دختران از دیگر نکات اشاره شده در این بخشنامه است.
تنها نکته قابل اشاره در این بخشنامه که به حرکات شادی آفرین اشاره میکند آنجایی است که به مدیران مدرسه توصیه میکند «از ظرفیتهای هنری و نمایشی، شامل حرکت، بازی، تصویرسازی، رنگآمیزی، شکلسازی و … با حفظ شئونات اسلامی برای اجرای با نشاط اثری آوازی، نمایشی متناسب با موضوع و محتوای سرود در صحن و حیاط مدرسه اقدام شود» و البته نکتهای که از مدیران میخواهد تا از «اجرای ساکن، خشک و کسالتآور پرهیز» کنند.
«پرهیز از اجرای ساکن» میتواند معنای حرکات ریتمیک، حرکات موزون و به یک معنی آیروبیک و یا رقص را شامل شود که در این بخشنامه تعمدا از به کاربردن هر کدام از این واژهها پرهیز شده است تا اعتراض برخی جریانات و حتی والدین با باورهای مذهبی را به دنبال نداشته باشد.
سرود دانش آموزی و موسیقی آموزش و پرورش
برابر آنچه که علی رمضانی مدیرکل فرهنگی، هنری، اردوها و فضاهای پرورشی وزارت آموزش و پرورش به خبرگزاری فارس اعلام کرده در سال ۹۷ بیش از ۳ میلیون نفر به صورت رسمی در سایت همگام در مسابقات سرود شرکت کردند و مسابقات سراسری سرودهای دانشآموزی نیز به شکل جدی و پیگیر در مدارس و مناطق آموزش و پرورش کل کشور برگزار میشود، اما مشکل عمده این فعالیتها این است که به شکل متدیک و روشمند و با معیارهای علمی موسیقی انجام نمیشود و لذا خروجی قابل اعتنایی از این همه بودجه و امکانات در سطح عمومی دیده نمیشود. گروههای سرود مدارس عموما زیر نظر مربی تربیتی قرار دارند که از دانش موسیقی جز همان خواندن دیمی و بدون رعایت قواعد سرایش(سلفژ) چیزی دیگری را نمیداند. همین امر سبب شده است تا عملا از کلاسهای سرود دانش آموزی چهره برگزیده وشاخصی در سطح ملی معرفی نشود و اگر هم افراد و دانش آموزانی به عنوان چهرههای برتر موسیقی در برخی جشنوارهّای موسیقایی معرفی میشوند، حاصل تلاش والدین و فرزندان در خارج از مدرسه و کلاسهای آزاد موسیقایی است و نه مدارس وآموزش وپرورش.
حداقل تا به امروز به جز هنرستان دخترانه و پسرانه در شهرهای تهران، شیراز و اصفهان،( هر شهر تنها یک هنرستان) تقریبا کمتر دیده شده که در مدارس به شکل رسمی ساز و آواز و کنسرتی برگزار شود. همین مسئله سبب شده است تا عملا موسیقی در مدارس ایران بدون هیچ برنامه و سیاست خاصی و با سلایق شخصی مدیران مدارس به پیش برود و طبیعی است که در میانه چنین هرج و مرجی اتفاقاتی چون اجرای ترانه ساسی مانکن هم رخ دهد.
تجربه پیش از انقلاب در تولید و آموزش موسیقی
آموزش و پرورش البته هیچگاه نخواست برای رواج موسیقی درست و اصولی در مدارس برنامهای تمهید کند، برخلاف دوره قبل از انقلاب که چهرههای برجسته موسیقی کشور موظف بودند با بودجه و سفارشی که از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دریافت میکردند، برای مدارس و آموزش و پرورش موسیقی خوب تولید کنند. یا مسابقات دانشآموزی با برنامهریزی و حضور و داوری اساتید برجسته برگزار میشد در این دوره عملا چنین اتفاقی رخ نمیدهد. از نمونههای جالب توجه مسابقات قبل از انقلاب در سطح دبیرستان معرفی استعدادهای جوان و حمایت از آنان برای حضور در عرصههای دیگر بود. برای نمونه خانم پریسا، آوازخوان نامی، از سوی استاد محمود کریمی، ردیفدان شاخص آوازی، در مسابقات دوره دبیرستان کشف و سپس به رادیو معرفی و بعدها به عنوان یکی از خوانندگان برجسته موسیقی سنتی دهه ۵۰ شناخته شد.
همچنانکه بنا بر آماری که در دست است در سالهای آخر قبل از انقلاب در ۵۰ کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور، مبانی اصولی موسیقی به کودکان و نوجوانان آموزش داده میشد و کودک میتوانست به قوه تشخیصی در تفکیک موسیقی با کیفیت خوب و فرهنگی و موسیقی سبک و مصرفی برسد.
در جمهوری اسلامی اما به دلیل آنچه که «عدم ترویج موسیقی» نام گرفته است، تمامی دستاوردهای بشری در نوع مواجهه علمی با کودک و نوجوان در حیطه موسیقی نادیده گرفته شده و نتیجه همین وضعیت باری به هرجهتی است که سبب شده تا ذائقههای موسیقایی عمده آنها آسیبهای جدی دیده و توان تشخیص موسیقی و شعر خوب از آنها ستانده شود.