رازهای کاخ سفید درباره صلح با طالبان در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»

«ترامپ مخالف حضور دایمی نظامیان ایالات متحده در افغانستان بود»

تصویر زلمی خلیل‌زاد (چپ) و ملا عبدل‌الغنی برادر، از بنیانگذاران طالبان روی دیوار خیابانی در کابل، ۵ آوریل ۲۰۲۰-WAKIL KOHSAR / AFP

بخشی از کار جان بولتن، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا که ۱۵ ماه در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ در کاخ سفید کار می‌کرد، مشاوره درباره سیاست‌گذاری در قبال تحولات جنگ و صلح افغانستان به ترامپ بود. در دوران او مذاکرات مستقیم آمریکا با گروه طالبان به اوجش رسید و تا آستانه امضاء قرارداد پیش رفت. آقای بولتن که طالبان را آدمکش و قاتل می‌داند، بی‌اعتماد و مخالف توافق با آنها بود، اما در برابر تیم خلیل‌زاد-پمپئو شکست خورد. او در بخشی از کتاب خاطراتش که روز سه‌شنبه منتشر شد، دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرهای خود را در این زمینه مطرح کرده است.

جان بولتن می‌گوید که در اواخر سال ۲۰۱۸ افغانستان به رنجی برای ترامپ تبدیل شده بود. او باور داشت که همه امکانات را در اختیار جیم ماتیس، وزیر دفاعش قرار داده تا کار طالبان را یکسره و خلافت داعش را نابود کند، اما او نتوانسته است ماموریتش را انجام دهد.

او می‌نویسد:‌ «ترامپ مخالف حضور دایمی نظامیان ایالات متحده در افغانستان بود.  به دو دلیل: اول او بنیاد مبارزات انتخاباتی‌اش را بر ایده «پایان دادن به جنگ‌های ناتمام» در اقصی نقاط جهان بنا کرده بود و دوم، سوءمدیریت مداوم کمک‌های امنیتی و اقتصادی ناراحتش کرده بود. علاوه بر آن، ترامپ باور داشت که نظر او در مورد عراق درست بوده است و حالا همه با او موافق هستند. البته همه موافق نیستند.»

اما بولتن که ماموریت هماهنگی امور امنیتی و دفاعی و ارایه مشورت به رئیس‌جمهوری را داشت، سخت اعتقاد داشت که آمریکا این جنگ‌های بی‌پایان را شروع نکرده است که به آنها یک‌جانبه پایان دهد. بولتن ۷۱ ساله جمهوری‌خواه که به‌دلیل موضع‌گیری‌های تندش به جریان سیاسی موسوم به «شاهین» در آمریکا معرف است، استدلال می‌کند که روایت افراطی در جهان اسلام ایدولوژیک، سیاسی و مذهبی است و در تقابل با ارزش‌های غربی قرار دارد و به این زودی‌ها به این دلیل که آمریکا از جنگ خسته شده هم تمام شدنی نیست.

او در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» توضیح می‌دهد:‌ «مهم‌تر از همه، این جنگ برای بهتر و امن‌تر ساختن شرایط زندگی در افغانستان، عراق، سوریه یا کشور دیگری نبود. من ملت‌ساز نیستم. من روی هم رفته به تحلیل مارکسیستی اعتقاد ندارم که شرایط بهتر اقتصادی مردم را از تروریسم دور نگه می‌دارد. مساله بر سر این بود که آمریکا را از یک حمله شبیه یا بدتر از یازدهم سپتامبر در امان نگهداریم که ممکن است تروریست‌ها به تسلیحات بیولوژیکی، شیمیایی و هسته‌ای دست پیدا کنند. تا زمانی که این تهدید وجود داشته باشد، هیچ منطقه‌ای در دور دست قرار ندارد که نگرانش نباشیم. تروریست‌ها به وسیله کشتی‌های چوبی که به آمریکا نمی‌آیند.»

او به اولین تلاش‌ها برای گفتگوی مستقیم با طالبان و نقش زلمی خلیلزاد اشاره می‌کند و می‌نویسد:‌ «تا من کارم را شروع کردم مباحث زیادی صورت گرفته بود. اولین تماسم در دهم ماه می ۲۰۱۸ صورت گرفت. زلمی خلیل‌زاد دوستی که از دوره اول دولت جورج بوش می‌شناختم و در سال ۲۰۰۷ در سازمان ملل متحد جانشینم شد، به دیدنم آمد. «زل» نامی که همه این دیپلمات افغان‌تبار آمریکایی را می شناسند، مدیریت سفارت آمریکا در افغانستان را نیز در کارنامه دارد. او گفت افرادی به نمایندگی از شاخه‌های مختلف طالبان با او تماس برقرار کرده و برای گفتگوهای صلح درخواست دارند. او با مقام‌های دیگر در دولت آمریکا نیز صحبت کرده بود که چند و چون این رویکرد را بررسی کنند، اما حالا می‌خواست من‌ را نیز پیشاپیش مطلع کند که در صورت پیشرفت تلاش‌ها در جریان باشم. دو ماه بعد ثابت شد که این افراد واقعا به نمایندگی از طالبان حرف می‌زدند. من مخالف تماس بیشتر نبودم. اما خیلی انتظار هم نداشتم. خلیل‌زاد ابتدا فرد ارتباطی غیررسمی با طالبان بود. ظرف چند ماه نقش او بزرگ شد و به یکی از «نمایندگان ویژه» وزارت خارجه که تعدادشان رو به افزایش بود تبدیل شد.»

از این دیدار چند ماه گذشت و خلیل‌زاد به مذاکراتش با طالبان رونق بخشید. در هشتم نوامبر در دفتر بیضی کاخ سفید جلسه‌ای با حضور ترامپ، مایک پنس، وزرای امنیتی، امور خارجه، مشاور امنیت ملی، رئیس سیا و رئیس ستاد مشترک ارتش به ریاست ترامپ برگزار شد.

بولتن از این جلسه می نویسد:‌ «ترامپ سریع شروع کرد و گفت ما داریم شکست می‌خوریم و آنها (طالبان) می‌دانند که ما را شکست می‌دهند. سپس به کار سربازرس ویژه ایالات متحده برای افغانستان پرداخت که گزارش‌هایش موارد اتلاف دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکا در افغانستان را مستندسازی و اطلاعات فوق‌العاده دقیقی را که دولت‌های خارجی در جنگ محرمانه نگه می‌دارند، را فراهم می‌کند و گفت که فکر می‌کنم کار سربازرس درست است، اما مایه شرم است که این چیزها را عمومی می‌کند.»

بولتن از قول ترامپ می‌افزاید:‌ «استراتژی من (معروف به استراتژی جنوب آسیا که با مشورت ژنرال‌ها در سال ۲۰۱۷ تدوین شد تا طالبان و پاکستان را تحت فشار قرار دهد) اشتباه بود و هرگز ما را به جایی نرساند که می‌خواستیم. همه چیز را از دست دادیم. ناکامی مطلق بود. ضایعه است. شرم‌آور است. این همه تلفات. نفرت دارم درباره‌اش حرف بزنم.» براساس این کتاب، ترامپ سپس به پرتاب «بمب مادر» در افغانستان که واکنش‌های گسترده و بدنامی زیادی برای آمریکا داشت، اشاره کرده و به ماتیس، وزیر دفاع، گفته است:‌ «بدون آگاهی تو» استفاده شده است.

ترامپ بار دیگر از وزیر دفاعش انتقاد می‌کند و می‌گوید:‌«من به تو اختیار تام دادم. به جز تسلیحات هسته‌ای. و ببین چه اتفاق افتاد.» و سپس پرسید: ‌«پیروزی در افغانستان چیست؟»

ماتیس به گفته بولتن به درستی پاسخ می دهد:‌ «ایالات متحده مورد حمله قرار نگیرد. بیایید بگوییم جنگ را تمام می‌کنیم نه اینکه خارج می‌شویم.»

منظور آمریکایی‌ها این بوده است که جنگ تمام شود، اما نیروهای ضدتروریستی و اطلاعاتی این کشور همچنان در افغانستان بمانند.

این گلایه‌ها و شکایت‌های ترامپ هرچه بیشتر می‌شود، ماموریت خلیل‌زاد گسترده‌تر می‌شود.

بار دیگر بحث افغانستان در میان رهبران آمریکا به میان می‌آید و ترامپ می‌پرسد:‌ «مذاکرات چطور پیش می‌رود؟» اما به قول بولتن «وسط سخنان پمپئو می‌پرد و به فساد اداری شایع در میان مقام‌های افغان به ویژه رئيس جمهور غنی و ثروت‌های ادعا شده‌اش اشاره می‌کند. اما متاسفانه غنی را با حامد کرزی رئیس جمهور پیشین اشتباه می‌گیرد که همواره این طور بود.»

ترامپ بار دیگر در جلسه شکایت می‌کند که «هزینه ساخت مرکز تجارت جهانی ارزان‌تر از رفتن به جنگ در افغانستان می‌شد.»

با پیشرفت تحولات در چهاردهم اوت خبر از برگزاری نشستی با حضور خلیل‌زاد و پمپئو به ریاست ترامپ در باشگاه گلف ترامپ در بیدمنستر درباره افغانستان می‌رسد. آخر سر بولتن هم دعوت می‌شود. او می‌نویسد:‌ «جلسه لحظاتی پس از سه عصر شروع شد. پمپئو گفت کار ما با طالبان کاملا تمام نشده است. اما مواد توافق با طالبان را به‌ صورت اجمالی بیان کرد که نشان می‌داد توافق تقریبا نهایی است. توضیحات پمپئو با گفتگوی تلفنی که پیشتر روز با من داشت تناقض زیادی داشت. ترامپ پرسش‌هایی کرد به ویژه درباره یکی از بندهای توافق درباره تبادل گروگان‌ها بین طالبان و دولت افغانستان که به لحاظ تعداد خیلی به نفع طالبان بود تا ما. ترامپ اصلا آن‌را نپسندید. دوباره زبان به انتقاد از رئیس جمهور غنی و خانه مجللش در دوبی گشود. اما ما که بررسی کرده بودیم می‌دانستیم غنی خانه‌ای در دوبی ندارد. پمپئو به این واقعیت اشاره کرد که اکنون غنی رئیس جمهور است و نیروهای مسلح را در کنترل دارد. کاملا قابل پیش‌بینی بود که ترامپ بپرسد‌ «چه کسی پول‌شان‌ را می‌دهد؟» اسپر که تازه‌کار بود سریع جواب داد:‌ «ما می پردازیم».

بودجه‌ای که آمریکا برای نیروهای امنیتی افغانستان می‌پردازد ۶.۵ میلیارد دلار در سال است.

گفتگوها که پیشرفت کرد، ترامپ بار دیگر افزود:‌ «تن دادن به یک توافق بد بدتر از این است که فقط خارج شویم. من ترجیح می‌دهم که معامله نکنم.»

اما او سپس افزوده است:‌ «بیایید این توافق را بزرگ بسازیم و نشان بدهیم که این توافق عالی است. اما اگر طالبان کار بدی انجام داد (منظورش به نظر من این بود که موافقتنامه را نقض کند)، کشور لعنتی‌شان را به یک میلیون قطعه تبدیل خواهیم کرد.»

این جلسه یک و نیم ساعت طول کشیده است و سرانجام تصمیم نهایی درباره توافق با طالبان اتخاذ نشده است. خلیل‌زاد موظف می‌شود کار بیشتری در این زمینه انجام دهد. او برای جلب حمایت مشاور امنیت ملی به دفتر بولتن می‌رود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خلیل‌زاد روند مذاکرات را به طور محرمانه و تنها زیر نظر مایک پمپئو پیش می‌برد. در جریان این روند وزیر دفاع استعفا می‌دهد و مشاور امنیت ملی به حاشیه رانده می‌شود. تا اینکه خلیل‌زاد پیش‌نویس متن توافقنامه آمریکا با طالبان را برای جلب حمایت واشینگتن به آمریکا می‌برد.

آقای خلیل‌زاد که پیش‌نویس موافقتنامه آمریکا با طالبان را به کسی نداده بود و تنها به اکراه به رهبران حکومت افغانستان نشان داده بود، همین روال را با مشاور امنیت ملی آمریکا نیز پیش می‌گیرد.

بولتن می‌گوید:‌ «خلیل‌زاد ابتدا از من می‌خواست که اسناد (توافق با طالبان) را که عمدتا مورد توافق بود بخوانم اما نمی‌توانست نسخه‌ای از آن را در اختیار من قرار دهد. من گفتم متشکرم اما اسناد را دوباره نخوانده به او بازگرداندم و گفتم هیچ راهی وجود ندارد که این کارها را با عجله انجام بدهم. زمان می‌خواستم تا این اسناد را مطالعه کنم. حتی وقتی خلیل‌زاد گفت که اسپر، دنفورد و هاسپیل (رئیس سیا)، نیز فقط متن را خوانده‌اند به پیشنهادش تن ندادم. شگفت‌زده شد که حاضر نشده‌ام اما ذهنم روشن بود و حاضر نمی‌شدم که سندی را که پمپئو و خلیل‌زاد ۱۰ ماه رویش کار کرده بودند در ۱۰ دقیقه بخوانم.»

جلسه کلیدی دیگر درباره افغانستان در ۳۰ آگوست در روز جمعه برگزار شد. همه رهبران ارشد سیاسی و امنیتی آمریکا از جاهای مختلف به کاخ سفید وصل شدند. به قول مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا ترامپ گفت:‌ «طالبان فقط می‌خواهند کشور خود را پس بگیرند.» او بار دیگر غنی را با کرزی و داریی‌شان اشتباه گرفت. از من پرسید جان آیا این موافقتنامه را امضاء می‌کنید؟ من گفتم آقای رئيس جمهور امضاء نخواهم کرد و دلایلم را توضیح دادم.»

در ادامه بحث ترامپ پیشنهاد عجیبی می‌دهد. او می‌گوید:‌ «من می‌خواهم با طالبان صحبت کنم. بگذارید به واشینگتن بیایند.» و نظر پنس را می‌پرسد. پاسخ معاونش این است که «پیش از تصمیم‌گیری باید فکر کنیم. آنها بر مردم خود ظلم روا داشته و بدرفتاری کرده‌اند. آیا طالبان واقعا تغییر کرده‌اند؟»

ترامپ اضافه می‌کند:‌ «غنی را هم اینجا می‌خواهم. همین طور طالبان را. پیش از امضاء این کار را کنیم. می‌خواهم پیش از امضاء آنها را ملاقات کنم. نه از طریق تلفن.»

خلیل‌زاد می گوید:‌«آنها خیلی دوست دارند بیایند.»

ترامپ از بولتن می‌پرسد که او چه فکر می کند.

بولتن می گوید:‌ «من مساله‌ای ندارم. اما آنها پیش از ملاقات با شما از زیر قوی‌ترین مغناطیس‌سنج‌های جهان بگذرند.»

ترامپ می گوید:‌ «درست است و از دستگاه شیمیایی.»

بعد بحث دیدار با طالبان و غنی در استراحت‌گاه کمپ دیوید دنبال می‌شود.

بولتن برای رفتن به کمپ دیوید در پنجم سپتامبر ۲۰۱۹ آماده می شود. او می نویسد:‌ «میک مولوانی (رئیس دفتر ریاست جمهوری) درست پیش از ساعت هشت به دفترم آمد که شخصا بگوید تحولات از چه قرار است. او برنامه ریزی کرده بود که روز شنبه با ترامپ به کمپ دیوید برود و پیشنهاد داد که من با سایر گروه (پمپیو، اسپر، دنفورد و خلیلزاد) یکشنبه برسیم. پمپئو مدیریت سفر طالبان را انجام می داد. جالب بود که به نظر می‌رسید پمپئو از حمایت از معامله فاصله می‌گرفت. شاید سرانجام پی برده بود که ادامه حمایت محکم از توافق با طالبان برایش خطر سیاسی دارد.»

در میانه این گفتگوها گزارش‌ها از افغانستان رسید که بمب‌گذاری انتحاری جان ۱۰ نفر را گرفته و تعداد زیادی را مجروح کرده است. بولتن می‌گوید که این کار طالبان بود اما با توجه به فعالیت ایران در افغانستان، ممکن است طرح مشترک بوده باشد.

ترامپ عصبانی از مواد توافق و حمله طالبان دستور داده است که ملاقات را لغو کنند. او بعدا در تویئتی نوشت:‌ «تقریبا هیچ کسی خبر ندارد که قرار بود رهبران ارشد طالبان و رئیس جمهور افغانستان به صورت جداگانه و محرمانه با من روز یکشنبه در کمپ دیوید دیدار کنند. امشب به ایالات متحده آمریکا می‌آمدند. متاسفانه طالبان به‌دلیل ایجاد قدرت نفوذ کاذب مسئولیت حمله‌ای را در کابل به عهده گرفت که یکی از سربازان بزرگ ما و ۱۱ نفر دیگر را کشت. من فورا این ملاقات و مذاکرات صلح را لغو کردم.»

هرچند مذاکرات صلح خلیل‌زاد پس از چند ماه از سرگرفته شد و سرانجام آمریکا و طالبان توافقنامه صلح را در آخر ماه فوریه سال جاری میلادی در دوحه امضاء کردند.

بولتن در واکنش به این توافق در کتابش نتیجه گیری می کند:‌ «این معامله افغانستان کاملا کار ترامپ است. زمان ثابت خواهد کرد که چه کسی راست است و تمام اثرات معامله شاید تا پایان دوره ترامپ روشن نشود. اما نباید هیچ اشتباهی در این واقعیت صورت بگیرد که ترامپ مسئول پیامدهای سیاسی و نظامی این توافق خوهد بود.»

بیشتر از کتاب