نودمین سال تولد هانیبال الخاص، نقاش معترض

پس از اشغال سفارت آمریکا، الخاص روی دیوار سفارت نقاشی کشید

الخاص شهریورماه ۱۳۸۹ در کالیفرنیا درگذشت- ایسنا

در فضای فرهنگی و هنری ایران هستند چهره‌هایی که نگاه به هنر را با اجتماع در‌آمیخته‌اند و اصولا هنر محض و هنر برای هنر را برنمی‌تابند و برای آن رسالتی اجتماعی قائلند.

هانیبال الخاص که نودمین سال تولد او در دهه سوم خرداد ماه است (۲۶ خرداد ۱۳۰۹) از جمله این هنرمندان است. اوج شهرت او را در کارهای اجتماعی که حتی رنگ و بوی سیاسی گرفت می‌توان در نقاشی‌هایش بر دیوار سفارت آمریکا بعد از اشغال آن مشاهده کرد.

جامعه هنری و ادبی الخاص را وقتی بیش‌تر شناخت که جلال آل احمد درباره او و آثارش نوشت. آل احمد در آن سال‌ها قلمی آتشین داشت و شهرتی کم‌مانند و همان چند جمله‌ای که برای الخاص نوشت، نام او را در فضای هنری و فرهنگی آن سال‌ها بر سر زبان‌ها انداخت.

«مرد پر شوری است و سخت تحرک دارد. شلوغ است. سخت محبت‌طلب است. به این دلیل هر محیطی را از وجود خود بدجوری پر می‌کند. بعد از این که سال‌ها پیش، از آشوری بودن به آمریکا گریخته و بعد، از آمریکا به نقاشی، و اکنون از نقاشی به شعر. یعنی از خویشتن به جهان. و از جهان به تصویرش. و در تصویر به اساطیر. و از این راه به شعر. و جست‌وجو ادامه دارد... که دقیق‌تر باد و عمیق‌تر.» (مقدمه کتاب بی‌پرده با آفتاب- مجموعه مقالات هانیبال الخاص- نشر مجال)

هنر به مثابه سلاح اجتماعی

او هنر را مانند سلاح می‌دید که می‌توان از آن برای اهدافی خاص بهره برد. ضمن آن که می‌خواست به عمومی کردن هنر مدد رساند و آن را از اقتدار و انحصار گالری‌ها درآورد. بخشی از این نوع نگاه را می‌توان به گرایش‌های چپ او نسبت داد؛ سال‌هایی که با حزب توده همراهی داشت و مدتی نیز در کانون نویسندگان ایران بسیار فعال بود.

برخی بر این باورند که اگر نقاشی‌های الخاص بر دیوار سفارت نبود، امکان سرنوشتی مشابه موسیقی و شطرنج برای نقاشی بعد از انقلاب هم تصور می‌شد که با محرومیت روبه‌رو شود.

درواقع نام الخاص در سال‌های انقلاب به همین دلیل مطرح شد که او به خلاف هم‌دوره‌ای‌های نقاشش که عمده‌شان به فرمالیسم روی آورده بودند، به طرف واقع‌گرایی و رئالیسم در نقاشی سوق پیدا کرد و عمده‌ کارهایش را در نقاشی فیگوراتیو صورت‌بندی نمود. البته در آن دوران جامعه نیز به دنبال فرم نبود و در بیان هر چیزی صراحت می‌خواست و انقلابی‌گری. لذا هنر نیز باید صریح و بی‌حاشیه سخن خود را در قالب و محتوا با مخاطبان و به خصوص عموم مردم بیان کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

الخاص البته در فضای آن سال‌ها دوام چندانی نیافت. سال ۵۹ که دانشگاه تعطیل شد، ارتباط او با شاگردانش کم شد. او پس از بازگشایی دانشگاه نیز زمان چندانی نیافت که ایده‌های اجتماعی‌اش را در هنر با شاگردانش در میان گذارد. چرا که در سال ۶۲، مُهر اخراج از دانشگاه بر پیشانی او هم نشست. هم‌چنان که بعدها تلاشی که او و شاگردانش برای تصویر دیوار سفارت صرف کرده بودند و بازتابی جهانی یافته بود، از سوی مخالفانش از دیوار سفارت پاک شد.

برخی مصطفی چمران را یکی از افرادی دانستند که در اخراج الخاص از دانشگاه سهم داشت، اما با توجه به زمان مرگ چمران (۳۱ خرداد ۶۰) با اخراج الخاص در دو سال بعد، روایت یادشده نمی‌تواند چندان معتبر باشد. تابلوی چمران اما در همان سال‌های قبل از کشته‌ شدن در جنگ از سوی یکی از شاگردان شناخته شده الخاص نقاشی شد؛ ناصر پلنگی که بعدها مانند الخاص نقاشی‌های با مضامین مهم تاریخ بعد از انقلاب را نقاشی کرد، تصویرگر این تابلوی چمران بود.

منتقدی سرسخت و شاعری شوریده

الخاص اما تنها در نقاشی خلاصه نمی‌شد، بلکه درک او از هنر چندوجهی بود. اگر چه خود معترف بود که تمامی عطشی که در دیگر زمینه‌ها دارد، درنهایت در خدمت نقاشی‌های اوست. خواندن و نوشتن و حتی سرودن شعر از جمله دغدغه‌های اصلی او بود.

او سال‌ها و با صراحتی کم‌نظیر به نقد آثار نقاشی پرداخت که عمده آن‌ها در ستونی هفتگی در روزنامه‌ کیهان سال‌های قبل از انقلاب منتشر می‌شد.

در کنار آن ده داستان کوتاه نوشت که در نشریات منتشر شدند، مجموعه‌ای ۵ جلدی نوشت که تجربه‌های او در تدریس طراحی، نقاشی و تاریخ این هنر و نیز مجسمه‌سازی را به زبانی ساده برای هنرآموزان شرح می‌داد. برگردان فارسی یک‌صد شعر از کارل سندبرگ (شاعر و نویسنده آمریکایی)، ترجمه اشعار قومی آشوری، ترجمه اشعار فارسی به انگلیسی و حتی ترجمه اشعار حافظ و برخی بزرگان ادبی به آشوری و نیز سرودن اشعاری به زبان آشوری و نیز تصویرسازی برای بیش از بیست کتاب از دیگر تلاش‌های او در خارج از حیطه نقاشی می‌توان نام برد.

اقبال به آثار، بعد از مرگ

الخاص ده سال قبل و در شهریورماه ۱۳۸۹ در کالیفرنیا درگذشت اگرچه همیشه درد وطن داشت و علاقه‌مند به حضور در ایران بود، اما به رغم بیش از ۳۵ سال تدریس در دانشگاه تهران و بعدها در دانشگاه آزاد، نه از امکان بیمه برخوردار بود و نه از بازنشستگی. دغدغه معیشت سبب ‌شد که او به خارج از ایران کوچ کند اما نقاشی‌هایش اکنون و بعد از گذشت چند سالی از درگذشتش رونق گرفته‌اند و بازاری پیدا کرده‌ و هم‌چنان بحث‌برانگیزند. با رونق گرفتن بازار فروش آثار نقاشی و نیز حراج تهران، آثار الخاص هم خواستارانی پیدا کرده است. برای نمونه در گزارش ایسنا از حراج هشتم (دی‌ماه ۱۳۹۶) تابلویی فیگوراتیو از هانیبال الخاص ١٤٠ میلیون تومان، فروش رفت هم‌چنان که در گزارشی دیگر اشاره شده است: «آثار این نقاش فقید آشوری در شش دوره حراج تهران فروخته شده است و یکی از این آثار او با عنوان "انقلاب" که در سال ۱۳۵۷ خلق کرده بود، در حراج تیرماه ۴۰ سال بعد (۱۳۹۷) با قیمت ۷۵ میلیون تومان فروش رفت.»

الخاص چنان که در کتاب بی‌پرده با آفتاب آمده است، از پدر و مادری آشوری در کرمانشاه متولد شد و نزد پتگر نقاشی قهوه‌خانه کار کرد و سپس برای تحصیل پزشکی به آمریکا رفت. پزشکی را رها و به فلسفه روی آورد اما در نهایت در نقاشی استقرار یافت و در دانشگاه ایلی‌نویز دوره‌های لیسانس و فوق‌لیسانس نقاشی را گذراند. بیش از ۱۰۰ نمایشگاه تک‌نفری و ۲۰۰ نمایشگاه گروهی در ایران، اروپا، آمریکا و کانادا برگزار کرد. ۳۵ سال تدریس کرد. خود در جایی گفته بود که میانگین سنی خانواده و فامیل او ۶۵ سال بود و و عمده آن‌ها در همین سنین فوت کردند، او اما ۸۰ سال عمر کرد،‌ ۱۵ سال بیش از متوسط عمر دیگر بستگان، و چنان که خود گفته است: «بی پرده سخن گفته‌ام. دشمن زیاد دارم و دوستان شفیق بیش‌تر. بی‌پروا قدم‌های زیاد برداشته‌ام؛ پس اشتباه‌های بسیار مرتکب شده‌ام. دروغ کم گفته‌ام و این حرف آخر بزرگ‌ترین دروغم است.»

بیشتر از فرهنگ و هنر