همهگیری ویروس کرونا اثرات مخربی بر همه انواع روابط بشری گذاشته است. افراد مجرد حضور فیزیکی کل شبکه دوستانشان را از دست دادهاند، با این حال کسی راجع به سایر انواع روابطی که دچار تنش شدهاند، سخنی نمیگوید.
اکنون دیگر رسمی است: داشتن رابطه جنسی با کسی که در خانه دیگری زندگی میکند، غیرقانونی است. اعلام تصادفی خبر ممنوعیت رابطه جنسی گذری و رابطه با شرکای جنسیای که جدا از هم زندگی میکنند، توسط دولت بریتانیا، باعث تعجب و تمسخر بسیاری شده است.
صاحبنظران عرصه سیاست و اهالی توییتر به این قانون اعتراض کردهاند، اما مجردها چندان هم از وضع چنین قانونی حیرت نکردهاند. چون خودمان دیگر به این نتیجه رسیده بودیم که وقتی نباید از دو متر بیشتر به دیگران نزدیک شویم، یعنی حتی بوسیدن نیز مجاز نیست چه برسد به رابطه جنسی. میدانم وضع تصادفی این قانون ممکن است عواقب درازمدت بدی داشته باشد، اما نمیدانم چرا احساس میکنم سرخوردگی بسیاری از افراد بیمورد است.
این قانون جدید بخشی از لایحه مقررات حفظ سلامت (محدودیتهایی برای مهار ویروس کرونا) سال ۲۰۲۰ است. برای کسانی که از جزئیات آن بیخبرند، بگویم که در آن آمده است: «اجتماع بیش از دو نفر در محیطهای سربسته چه عمومی و چه خصوصی ممنوع است.» در این قانون حتی یک بار هم به رابطه جنسی اشاره نشده، اما این واقعیت که بسیاری از آن به «ممنوعیت رابطه جنسی» تعبیر کردهاند، نشان میدهد که مهمترین چیز در ذهن جمعی ما، وضعیت زندگی و روابط عاطفی و عاشقانهمان است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اولویت اول ما در زندگی، ملاقات با یک شریک عاطفی یا جنسی و حتی پیدا کردن چنین کسی است؛ حتی در این شرایط که قانون مذکور بسیاری دیگر از انواع دورهمیها و روابط میان آدمها را ممنوع کرده است. طبق این قانون، نمیتوانیم به میخانه و مهمانی برویم، نمیتوانیم به خانه دوستمان برویم، با آنها روی مبل بنشینیم و بطری شراب به دست از ته دل بخندیم. دیگر نمیتوانیم یکشنبهها با خانواده دور هم جمع شویم و کباب بزنیم. حتی وقتی در دورهمی مجاز شش نفره در حیاط پشتی نشستهایم، اگر باران بگیرد نمیتوانیم به داخل خانه برویم.
البته که من مجرد منتظرم به محض آن که قانون اجازه داد، بروم یکی دو تا قرار عاشقانه بگذارم. اما اولویت اولم دیدن خواهرم است که در کورنوال زندگی میکند. ماهها از آخرین باری که با هم بودیم گذشته و سختترین بخش قرنطینه این است که معلوم نیست دیگر کی بشود با خودرو به دیدنم بیاید. از خانه او تا محل زندگی من در شروزبری، راه درازی است. برای همین نمیشود قرار یک پیادهوری کوتاه با رعایت فاصله اجتماعی با هم بگذاریم. همچنین، دلم میخواهد بدانم کی میشود اولین بچه یکی از صمیمیترین دوستانم را که در قرنطینه به دنیا آمده، ببینم و در آغوش بگیرم. میخواهم بدانم کی میتوانم یکی از بهترین دوستانم را که تنها و در چند کیلومتری من زندگی میکند، در آغوش بگیرم.
همهگیری ویروس کرونا اثرات مخربی بر همه انواع روابط بشری گذاشته است. فقط نداشتن رابطه جنسی نیست که باعث ناراحتی و دردسرمان شده است. بسیاری از مجردها حضور فیزیکی کل شبکه دوستانشان را از دست دادهاند، با این حال کسی راجع به سایر انواع روابطی که دچار تنش شدهاند، سخنی نمیگوید.
مطمئنم کسانی که به سوگ از دست دادن عزیزی در اثر کووید-۱۹ نشستهاند، بیش از آن که بخواهند ببینند کی بالاخره میتوانند با کسی بخوابند، میخواهند بدانند کی میتوانند عزیزانشان را در آغوش بگیرند. حتماً تبدیل شدن ممنوعیت رابطه جنسی به سرخط خبرها مخصوصاً برای این دسته افراد دلخراش است.
گروهی در فیسبوک دارم مخصوص افراد مجرد. آنجا افرادی که تنها زندگی میکنند، میخواهند بدانند کی میشود که دوباره کسی تنشان را لمس کند. منظورم از لمس کردن این است که کسی دستی به شانهشان بزند، مادرشان در آغوششان بگیرد، یا بهترین دوستشان دستشان را بگیرد. این چیزها در عین سادگی بسیار اهمیت دارند. این چیزها اگر بیش از همخوابی با «مخاطب خاص» برای آدمها مهم نباشد، قطعاً به همان اندازه اهمیت دارد. اما در بحثهایی که راجع به قانون جدید در گرفته، حرفی از این نیازها نیست.
جار و جنجالی که بر سر ممنوعیت رابطه جنسی به راه افتاده، باعث میشود این فکر بچگانه هم به ذهنها متبادر شود که پیش از این لابد همه تماموقت مشغول رابطه جنسی بودهاند. خدا نکرده چند نفری از ما مجبور است چند ماه صبر کند تا دوباره بتواند با کسی بخوابد. نویسنده استرالیایی، ریچل هیلز، در کتابش با عنوان «افسانه رابطه جنسی: شکاف میان واقعیت و خیالپردازیهای جنسی ما» به این نتیجه رسیده است که بیشتر مردم آنقدری که میخواهند یا آنقدری که رسانهها به آنها القا میکنند، رابطه جنسی ندارند. هیلز هفت سال با جوانان راجع به زیست جنسیشان و شکاف میان تجربه زیسته آنان و انتظارات خودشان و جامعه از این تجربه، مصاحبه کرده است. به یاد دارم وقتی که کتاب را میخواندم، با خودم فکر کردم پس اگر آدم فقط ۴۰ شب و ۴۰ روز رابطه جنسی نداشته باشد، خیلی هنر کرده است.
البته که رابطه جنسی و تنانگی بخش مهمی از زیست انسانی است، اما جامعه ما همچنان اینها را بر همهچیز مقدم میداند. حالا که در قرنطینه گیر افتادهایم، بیایید سایر انواع روابط بین فردی را فراموش نکنیم؛ روابطی که مجردها و همه افراد بشر دلشان برایش تنگ شده است. این روابط هم به همان اندازه مهم هستند.
© The Independent