دیدگاه‌های متفاوت حزب‌الله و اسرائیل درباره خروج نیروهای ایران از سوریه

همه می‌دانند که سیاست ایران در سوریه توسعه‌طلبانه و سلطه‌گرانه است

حسن نصر‌الله، سعی می‌کند حضور نظامی ایرانی در سوریه را انکار کند. عكس از:  AFP

پس از افشا شدن زد و بندهای مالی در خانواده بشار اسد رئیس جمهور سوریه و علنی شدن اختلاف‌های اقتصادی میان وی و پسر دایی میلیاردرش رامی مخلوف، خبرها و تحلیل‌های زیادی در رسانه‌های روسی در هفته‌های اخیر، نشر گردید که نه تنها خشم و ناخرسندی مقامات دولت روسیه نسبت به بشار اسد را نشان می‌دهد، بلکه از اختلاف‌های موجود میان روسیه و ایران بر سر آینده رژیم سوریه نیز، پرده بر می‌دارد.

در رابطه به بروز اختلاف و تنش میان روسیه و ایران، به گفته رسانه‌های روسیه، کار به جایی رسیده که دولت روسیه نسبت به افزایش حملات اسرائیل به مراکز نظامی ایران در سوریه، به گونه ضمنی رضایت نشان داده است.

این در حالی‌ است که رسانه‌های ایران تا کنون در این باره خاموشی مطلق اختیار کرده و از هرگونه ابراز نظر خود داری می‌کنند. از سوی دیگر، رسانه‌های نزدیک به دولت روسیه نیز این خبرها را کم ‌اعتبار خوانده و تأکید دارند که هیچ‌گونه تغییری در سیاست روسیه در قبال سوریه، رونما نشده و اختلاف‌های اندکی‌که وجود دارد، به منافع اقتصادی و شرکت‌های روسی فعال در خاک سوریه، تعلق دارد.

اما نه تنها سکوت رسانه‌های ایران و انکار رسانه‌های نزدیک به دولت روسیه، نتوانسته اند این نوع گمانه زنی‌ها را از میان بر دارند، بلکه قراین و شواهدی بر تأیید آن نیز وجود دارد؛ به گونه مثال خالد العبود دبیرکل مجلس نمایندگان (مجلس الشعب) سوریه که از طرفداران سراپاقرص خانواده اسد است، پس از دیدار جنجالی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از دمشق، مقاله‌ای نوشت و در آن به شدت به رئیس جمهور پوتین حمله کرده و به صراحت ابراز داشت که ایران و سوریه در صدد اتخاذ اقداماتی هستند تا حضور روسیه را در سرزمین سوریه پایان دهند.

اما به رغم آن، ایرانی‌ها به سکوت و پنهان کاری ادامه دادند، در حالی‌که روس‌ها و ترک‌ها، سرگرم  پیشبرد برنامه‌های خود در ادلب هستند و آمریکایی‌ها از نزدیک شدن مواضع آمریکا و روسیه در قبال سوریه سخن می‌گویند.

اما حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود، پای اسرائیل را به میان کشید تا از این راه مداخله رژیم ایران در سوریه را توجیه کند؛ چرا که مهم ترین بهانه همیشگی ایران برای توجیه مداخلاتش در سوریه، جلوگیری از سقوط سوریه در محور اسرائیل – آمریکا عنوان شده است. این درحالی است اسرائیل از هنگام اشغال بلندی‌های جولان در سال ۱۹۷۴ تا کنون به گونه مخفی با رژیم سوریه در تفاهم و تعامل بوده و هیچ‌گاه و هرگز طرفدار سرنگونی رژیم اسد نبوده و نمی‌باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود، به بیان اهداف مداخله ایران در سوریه پرداخته و با همان ادبیات ویژه کلیشه‌ای و تکراری خودش اظهار داشت: «بر اساس فرمان رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای، هدف ایران پاسداری از عتبات مقدسه و حرم حضرت زینب در سوریه است.»

حسن نصرالله هم‌چنان به خبرهای مربوط به اختلاف‌های موجود میان روسیه و ایران و کاسته شدن نیروهای نظامی آن‌ها در سوریه، انگشت گذاشته اظهار کرد: «جبهه مستکبران به سرکردگی آمریکا که همواره به جنگ روانی و محاصره و تحریم متوسل شده است، اکنون شائعه پراکنی می‌کند که گویا متحدان سوریه از حمایت آن دست بر داشته اند. به گفته آن‌ها ایران مشغول جان خود است و روسیه هم زیر فشار قرار دارد؛ از این جهت، دیگر آن‌ها نمی‌توانند از سوریه پشتیبانی کنند. آن‌ها هم‌چنان همیشه از بروز اختلاف و کشمکش میان روسیه و ایران بر سر نفوذ در سوریه، سخن می‌گویند، اما همه این‌ها تبلیغات نادرست و دروغین بوده و هیچ بهره‌ای از حقیقت ندارد.».

حسن نصرالله افزود: «ایران با هیچ جهتی برای نفوذ در سوریه کشمکش ندارد، هدف ایران این است که سوریه به عنوان یک کشور عربی، در جایگاه مناسب خودش قرار گیرد. البته گاهی میان متحدان تفاوت‌هایی در دیدگاه‌ها نسبت به تعیین اولویت‌های نظامی و سیاسی رخ می‌دهد، اما این هیچ‌گاه به معنای کشمکش بر سر نفوذ نیست.»

البته این‌ مطلب را که هدف ایران قرار گرفتن سوریه در جایگاه مناسب خودش به عنوان یک کشور عربی باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند باور کند؛ زیرا سیاست‌های توسعه طلبانه ایران در سوریه بر هیچ‌کس پوشیده نبوده، زیرا هم مردم سوریه و هم جهانیان آن را به وضوح می‌دانند، حتی خود رهبران ایران به صراحت اعلام کرده اند که ایران بر چهار پایتخت عربی یعنی بغداد، دمشق، بیروت و صنعا، تسلط دارد.

اما مسئله نزاع و کشمکش ایران و روسیه بر سر نفوذ در سوریه که حسن نصرالله می‌کوشد آن را پنهان کند، یک واقعیت انکار ناپذیر است؛ اکنون تمام جهت‌های درگیر در سوریه از جمله اسرائیل برای کسب نفوذ بیشتر، در تکاپو و تلاش اند که البته سبب خطرناک شدن اوضاع در سوریه و لبنان شده است.

حسن نصرالله هم‌چنان در سخنرانی اخیر خود، به وزیر جنگ اسرائیل که گفته بود تا اواخر سال ۲۰۲۰ نیروهای نظامی ایران خاک سوریه را ترک خواهند کرد، حمله کرده او را احمق خواند و افزود که سخن گفتن در باره عقب نشینی نیروهای ایرانی نادرست و گمراه کننده است؛ زیرا ایران هیچ گونه نیروی نظامی در سوریه ندارد، تنها یک تعداد مشاوران ایرانی در سوریه حضور دارند که وظیفه آن‌ها تنها رایزنی و مصحلت‌اندیشی است نه بیشتر از آن.

بدین‌ترتیب و با توجه به ادعای نصرالله، جنگ اسرائیل بر ضد حضور نظامی ایران در سوریه و حمله‌های مکرر آن بر مراکز نظامی ایران در سوریه، توهمی بیش نیست، در حالی‌که روایت اسرائیل خلاف آن را اثبات می‌کند، در اسرائیل، حضور نیروهای نظامی ایران در سوریه یک واقعیت انکار ناپذیر تلقی می‌شود، تا جایی که منتقدان همواره بر دولت اسرائیل خورده گیری می‌کنند که چرا نتوانسته است به حضور نظامی ایران در سوریه خاتمه بخشد.

چند روز پیش از سخنرانی حسن نصرالله، تحلیل‌گران اسرائیلی اظهارات مقامات تل‌آویو مبنی بر این‌که ایران در حال بیرون کردن نیروهای نظامی‌اش از سوریه می‌باشد، زیر سؤال برده و آن را یک امر پرسش‌برانگیز خواندند. از جمله الیکس فیشمان تحلیل‌گر نظامی اسرائیلی در یک مقاله طنز آمیز در روزنامه «یدیعوت احرونوت» نوشت: «اعلام مسئولان نظامی دولت ما مبنی بر خروج ایران از قلمرو سوریه، خاک پاشیدن به چشم مردم بوده و به اعلام نفتالی بینیت وزیر امنیت می‌ماند که چندی پیش با گزافه‌گویی اظهار داشته بود که اسرائیل به ساخت واکسن کرونا دست یافته است.».

نویسنده در مقاله یاد شده افزوده است: «فرایند عقب نشینی نیروهای ایرانی از سوریه تحول جدیدی نیست، بلکه بیش از یک سال است که جریان دارد، اما آن‌ها در حقیقت عقب نشینی نکرده اند، بلکه از یک منطقه به منطقه دیگر، جا بجا شده اند. اسرائیل برای راه اندازی جنگ مخفیانه بر ضد ایرانی‌ها در سوریه در ۳ سال اخیر بیش از یک میلیارد شیکل هزینه کرده است که در نتیجه‌ ایرانی‌ها توانسته اند تنها به اجرای حدود ۱۰ درصد از برنامه‌های خود موفق شوند.»

البته در حالی‌که حسن نصرالله وجود نیروهای نظامی ایران در سوریه را انکار می‌کند، اسرائیلی‌ها از خروج یا پراکنده شدن و یا جابجا شدن آن‌ها سخن می‌گویند، اما با در نظرداشت اظهار نظرهای متناقض این دو جهت، می‌توان به این نتیجه رسید که در هر حال تحولی در وضعیت نیروهای ایرانی در سوریه پدید آمده و پدید خواهد آمد.

از جانب دیگر شماری از تحلیل‌گران اسرائیلی، به این نظر اند که حزب الله اکنون به یک چالش نگران کننده برای اسرائیل تبدیل شده است. چنان‌که در گزارش «انستیتوی مطالعات امنیت ملی» دانشگاه تل‌آویو آمده است که: حزب الله برای مبارزه با کرونا در لبنان مشغول خدمت و فعالیت است تا به این وسیله جایگاه و مشروعیت خود را در میان مردم لبنان بالا ببرد.

گزارش می‌افزاید که: «اصرار اسرائیل و حزب الله به حفظ قواعد بازی، عدم تمایل هر دو را برای یک رویارویی گسترده، نشان می‌دهد. این در حالی است که سیاست‌های برنامه ریزی شده خطرناک حزب الله از عوامل داخلی اقتصادی و سیاسی و فشارهای خارجی بدون شک، تأثیر می‌پذیرد.»

البته باید اذعان کرد که تداوم برنامه‌های فشار آورنده اسرائیل در سوریه، اعتراف ضمنی ایران به لرزان شدن محور دفاع از اسد و عدم تمایل اسرائیل برای تغییر قوانین بازی با حزب الله در لبنان، همه به یک سری از حوادث دیگر بستگی دارد که عمده‌ترین آن عبارت است از پایان مفاد قطع‌نامه شورای امنیت در رابطه با تحریم تسلیحاتی ایران در ماه اکتبر آینده و فرا رسیدن زمان انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا.

https://www.independentarabia.com

© IndependentArabia