پسری که لاک میزنه!

داستان اکانت‌های ناامن توییتری

«یک خانم زیبا با یک سگ مامانی. اسمش سارا هست. تازه اومده توییتر. توی همین مدت کم سیزده هزار نفر رو فالو کرده و پونزده هزارتا فالوئر گرفته. دختر تحصیل‌کرده‌ای هم هست و داره دکترای فیزیک میخونه. کلا هم از وضع مملکت شاکیه!»

این توصیف شراگیم زند از وضعیت امروز توییتر فارسی است. کاربری که پس از یک دهه فعالیت مداوم در فضای مجازی، وبلاگ نویسی و نویسندگی، ۱۰ هزار دنبال کننده در توییتر دارد. توییتر، یک شبکه اجتماعی است که به کاربران اجازه می‌دهد تا سقف ۲۸۰ کاراکتر پیام‌های متنی موردنظر خود را که توییت نامیده می‌شود، ارسال و منتشر کنند.

کاربران قدیمی‌تر این روزها شاهد حضور غیرعادی تازه‌ واردهایی مانند سارا هستند که احتمالاً یکی از افسران جنگ نرم سایبری است.

با وجود اینکه دسترسی به شبکه اجتماعی توییتر از خردادماه ۱۳۹۲ در ایران مسدود شده است گویا تأثیرگذاری آن به حدی هست که ارتش سایبری جمهوری اسلامی حساب ویژه‌ای روی آن باز کند. در کنار افسران نرم اما گروه‌های دیگری که بوی کاسبی از این پلتفرم اینترنتی به مشامشان رسیده هم بیکار نمانده‌اند و بازار خرید و فروش حساب کاربری و لایک و دنبال کننده داغ است. از تأثیر اکانت‌های "فیک" و ارتش سایبری روسیه بر انتخابات آمریکا زیاد شنیده‌ایم اما هدف اکانت‌های ایرانی چیست؟ لشکری که در چند ماه گذشته به نام «اکانت ناامن» معروف شده‌اند برای چه نبردی آماده می‌شوند؟

طبق آخرین آمار ارائه‌شده از سوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات تا خردادماه ۱۳۹۷ تعداد مشترکان اینترنت باند پهن به بیش از ۷۲ میلیون نفر رسید که از این تعداد، حدود ۱۲ میلیون نفر مشترک اینترنت ثابت (ADSL) و بیش از ۶۰ میلیون نفر کاربر اینترنت پرسرعت موبایل هستند. بر این اساس ضریب نفوذ اینترنت موبایل ۷۳.۱۶ درصد عنوان‌ شده است.

آمار دقیقی از کاربران ایرانی این شبکه اجتماعی در دسترس نیست اما بر اساس آمار پر بازدید‌ترین مطالب و کاربران برتر می‌توان رقمی در حدود ۵۰۰ هزار نفر را در نظر گرفت که با توجه به کاربران تلگرام و یا اینستاگرام رقم قابل ‌توجهی نیست. محمد جواد ظریف در گفتگو با پایگاه اطلاع ‌رسانی دولت در پاسخ به سؤالی که مربوط می‌شد به بحث فیلترینگ توییتر و تأثیر کاربران ایرانی در دفاع از منافع ملی در فضای مجازی، گفت: «بیش‌تر ایرانی‌های حاضر در توییتر با ما رابطه خوبی ندارند»؛ اما خود او عمده فعالیت رسانه‌ای و کاری را روی همین شبکه اجتماعی متمرکز کرده است و توییت‌های جنگ‌طلبانه‌ی دونالد ترامپت را با انگلیسی فاخر پاسخ می‌دهد. درحالی‌که ظریف عقیده دارد ایرانیان فعال در توییتر دل‌خوشی از او ندارند اما دنبال کنندگان او در توییتر از یک‌میلیون نفر گذشته ست درحالی‌که در اینستاگرام شبکه اجتماعی فیلتر نشده و محبوب ایرانیان او تنها ۷۰۰ هزار دنبال کننده دارد.

حمید بازاریاب شرکتی است که کار خرید و فروش حساب‌های کاربری(اکانت) و دنبال کننده انجام می‌دهد.

او می‌گوید: «تلگرام و اینستاگرام محل اصلی درآمد ماست؛ اما در یک سال گذشته تقاضا برای دنبال کننده توییتری زیاد شده است. معمولاً دنبال خرید اکانت قدیمی هستند اما کسی فکرش را نمی‌کرد از توییتر هم بشود پول درآورد. برای اینستاگرام همه مدل اکانت قدیمی داریم. مثل خط رند موبایل ۹۱۲ خرید و فروش می‌شود؛ اما توییتر جدید است و ربات‌ها هم خیلی زود گیر می‌افتند».

حمید معتقد است: «اگر می‌خواهی جایزه بهترین هندوانه شب یلدا را ببری بیا اینستاگرام اما اگر می‌خواهی انتخابات را ببری برو توییتر!»

خرید یک بسته ۵ هزارتایی دنبال کننده در اینستاگرام زیر صد هزار تومان است اما برای همین تعداد در توییتر باید نزدیک به ۵۰۰ هزار تومان هزینه کرد. برخلاف اینستاگرام که انواع ربات‌های لایک زن و کامنت نویس و فالو کننده خودکار دارد در توییتر کاربران نیاز به واکنش واقعی از کاربران دیگر دارند.

دستور پخت یک پست داغ

گروه اکانت‌های تبلیغاتی در توییتر معمولاً به روش زیر عمل می‌کنند:

در ابتدا چند هزار حساب کاربری ساخته می‌شوند که همه آن‌ها همدیگر را دنبال می‌کنند و یک کاربر تبلیغاتی در شروع فعالیت خود هزاران دنبال کننده و دنبال شونده دارد. روندی که به‌صورت معمول سال‌ها زمان لازم دارد. پست‌هایی با مضمون بحث‌برانگیز مانند مهاجرت، زنان و هم‌جنس‌گرایان، حجاب و قومیت‌ها منتشر می‌کنند. در مدت محدود تعداد بالایی مطلب منتشر کرده‌اند و معمولاً به‌صورت تیمی مطالب خاصی را همخوان می‌کنند. دنبال اطلاعات شخصی کاربران هستند مانند محل زندگی، عکس کارت ملی، نام پدربزرگ، دانشگاه محل تحصیل و ...

گروه تولید محتوا و سرشاخه شروع به تولید انبوه ویدیو و عکس می‌کند مانند ویدیوهای کوتاه بچه‌ گربه یا تصاویری از خانه‌های روستایی زیبا یا یک سؤال و نظرسنجی. در ادامه این توییت‌ها توسط لشگری از اکانت‌های زیرشاخه بازنشر داده می‌شود؛ اما تا این مرحله این اکانت‌ها ارزش اقتصادی یا تبلیغاتی ندارند چون به‌صورت جزیره جداگانه تأثیری روی کاربران واقعی نمی‌گذارند. این هدف نهایی در لایه سوم انجام می‌شود. زمانی که این پست‌ها وارد جریان فعالیت کاربران عادی و واقعی می‌شود.

هرگونه واکنش به این پست‌های توییتری باعث بیشتر دیده شدن و بالاتر رفتن ارزش حساب کاربری می‌شود. پس لزوماً قرار نیست واکنش مثبت و پسندیده شده باشد. یک توییت با محتوای حمله نژادی به مهاجران افغان یا یک لطیفه ضد زن کافی است تا شما از بالای هزار کاربر واقعی پیام‌های خشمگین دریافت کنید و هزاران نفر آن نوشته را به‌عنوان سند بی‌فرهنگی بازنشر کنند؛ اما برای الگوریتم توییتر موافقت یا مخالفت کاربران تأثیری در بالا بردن رده توییت ندارد. هر واکنشی برای صاحب آن حساب کاربری به معنای باارزش‌تر شدن است.

این باارزش‌تر شدن جایی به کار می‌آید که کارفرمایی این مجموعه را برای هدف خاصی استخدام می‌کند. این هدف ممکن است تأثیرگذاری روی ذهن رأی‌دهندگان آمریکایی به نفع دونالد ترامپ باشد تا تبلیغات منفی هماهنگ برای پایین آوردن ارزش برند تجاری رقیب، شرکت در نظرسنجی‌های اینترنتی و تغییر نتیجه آن‌ها یا هشتگ ربایی.

هشتگ ربایی وقتی اتفاق می‌افتد که گروهی از کاربران با استفاده از هشتگ خاصی سعی می‌کنند توجه مخاطبان را به موضوع خاصی جلب کنند و دزدان هشتگ با استفاده هماهنگ چندین هزارنفری از همان عبارت باعث می‌شوند که محتوای اصلی به حاشیه رانده شود.

رهبر جمهوری اسلامی با داشتن بیشتر از ۴۰ کانال تلویزیونی  انحصاری، سانسور کتاب، توقیف مطبوعات، فیلترینگ اینترنت و ممنوعیت انتشار هر نظر غیررسمی، گویا هنوز احساس پیروزی نمی‌کند. افسران جوان او این بار درنبرد جنگ نرم صف‌آرایی کرده‌اند اما به‌جای مناجات شبانه قبل از عملیات و رفتن روی میدان مین، در حال نوشتن پست‌های جنجالی درباره "ته‌دیگ سیب‌زمینی و پسری که لاک میزنه" هستند و  بعد از "ساسپند" شدن مجالس عزاداری مجازی راه انداخته و خود را هم‌ردیف شهید  و اسیر جنگی می‌بینند.