عصر تازه‌ای از شکوفایی منفی بافی و سیاه‌نمایی زیر سایه کرونا

قدرت‌طلبان تلاش می‌کنند از این بحران دست خالی خارج نشوند

دو مرد با ماسک بر صورت در حال عبور از کنار یک نقاشی دیواری‌ در تهران، ۱۳ آوریل- ATTA KENARE / AFP

در شرایطی که بیش از سه‌چهارم کشورهای دنیا روزانه با مرگ هزاران تن و ابتلای ده‌ها هزار تن از انسان‌ها  به ویروس کرونا درگیر هستند، همه زمینه‌ها برای منفی‌بافی و دادن تصویری سیاه از آینده و رونق‌بخشی به دیدگاه‌های آخر‌الزمانی و پایان دنیا فراهم شده است. برخی از دوران قحطی و کمبود مواد غذایی سخن می‌گویند، برخی دیگر وعده ظهور دولت‌های اقتدارگرا و دیکتاتوری را در دنیای دمکراتیک می‌دهند، برخی منتظر ظهور امام زمان هستند تا آن قدر خون بریزد که تا زانوی اسب‌های او را خون فرا گیرد، و گروهی نوید پایان تمدن غربی یا قدرت ایالات متحده را می‌دهند، گروهی نیز از دنیای تصویر شده در سریال «مردگان متحرک» (Walking Dead) سخن می‌گویند که در آن، «زامبی»‌ها با باقی مانده ابنای بشر در حال زد و خورد هستند. بالاخص آنها که حزب مورد نظرشان قدرت را در دست ندارد، آب و روغن این سیاه‌نمایی را زیاد می‌کنند تا از این بحران دست خالی خارج نشوند. 

آیا واقعا دنیا چنان که اینان می‌گویند، با قحطی و شورش و هرج و مرج و گورستان‌های جمعی و افول تمدنی روبه‌روست؟ آیا دنیای پیشرفته رو به اضمحلال است؟ اگر چنین نیست، چرا این تصویر سیاه از دنیا ارائه می‌شود؟ رسانه‌ها چه نقشی در ایجاد این ذهنیت دارند؟

سیاهی ساختگی

مرگ حتی یک نفر جانکاه است، اما در دنیای واقعی و در شرایط عادی روزانه میلیون‌ها نفر در کره خاکی از دنیا می‌روند: در تصادفات رانندگی، خودکشی، بیماری، حوادث ناشی از کار و جنگ. بشریت نمی‌نشیند زانوی غم و ماتم در بغل گیرد و دنیا را یکسره مرگ ببیند. چند روزی برای عزیزان اشک می‌ریزد و بعد به زندگی عادی باز می‌گردد. بعد از تخت کردن منحنی مرگ  و میر و ابتلای کرونا نیز همین رخ خواهد داد. میزان مرگ و میر ناشی از کرونا بسیار پایین‌تر از حداقلی است که نخست واگیرشناسان پیش‌بینی می‌کردند و حتی با میلیون‌ها کشته (در بدترین حالت) بیش از ۹۹ درصد آدمیان با برخی تغییرات و انعطاف‌ها، به حیات خود ادامه خواهند داد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با انتخاب ترامپ، گفته می‌شد که دمکراسی و آزادی در امریکا به پایان رسیده است و وی دیکتاتور مادام‌العمر خواهد شد. تا قبل از بحران کرونا منفی‌بافان نوید پایان دنیا تا سال ۲۰۳۰ را به علت تحولات اقلیمی می‌دادند. در قرن گذشته نیز کسانی بودند که با تمسک به زرادخانه‌های اتمی یا شهاب‌سنگ‌ها و دیگر بلایای طبیعی، مدام از پایان دنیا سخن می‌گفتند. در این موارد صدها فیلم ساخته شده است که دنیای بعد از فاجعه را به نمایش می‌گذارند (مثل مدمکس ۲۰۱۵، جنگ دنیاها ۲۰۰۵، یا روز بعد از فردا ۲۰۰۴) اما در دنیای بعد از جنگ جهانی دوم و بالاخص بعد از پایان جنگ سرد، شرایط در مجموع همیشه برای بشریت رو به بهبود بوده است. تنها در دو دهه اخیر جمعیتی که در شرایط فقر مطلق زندگی می‌کنند نصف شده است. وضعیت بهداشت و درمان در همه نقاط دنیا و حتی جوامع فقیر و در حال توسعه، بهبود یافته است. 

از این جهت تصویرسازی سیاه از آینده دنیا با روندهایی که در چند دهه اخیر در جریان بوده است، تایید نمی‌شود و همه آمار و ارقام جهت دیگری را، البته با افت و خیز، نشان می‌دهند. دنیا در شرایط گل و بلبلی نیست یا در همه نقاط رو به آن سمت نیست، اما در حال سقوط به ته دره گرسنگی و بیماری فراگیر و جنگ جهانی نیز پیش نمی‌رود.  

وضعیت منابع

شرایط امروز دنیا از حیث ذخیره مواد غذایی اصولا در شرایطی نیست که حدود هشت میلیارد جمعیت موجود با گرسنگی مواجه شود. امروز نه تنها امریکا و کانادا و اروپا به انبار مواد غذایی دنیا تبدیل شده‌اند، بلکه روسیه نیز که زمانی با کمبود مواد غذایی روبه‌رو بود، در سال‌های اخیر یکی از تولید کنندگان بزرگ گندم بوده است. از حیث بهداشت و درمان نیز نهادها و ساختارهای موجود در جوامع بشری ظرفیت مواجهه با بیماری‌های مهلک با ساختن واکسن و تولدی دارو را دارند و دولت‌ها در مقامی هستند که اگر بخواهند، می‌توانند برای ماه‌ها شهروندان خود را تامین کنند تا این بحران پشت سر گذاشته شود. 

برخی ترس‌ها و اغراق‌ها مانع از دیدن این شرایط بوده است. فرماندار نیویورک پس از شیوع این ویروس در این ایالت، ابتدا چهل هزار دستگاه تنفسی از دولت فدرال طلب می‌کرد، در حالی که بعد از دو هفته بیمارستان‌های موقت خالی ماند و با حدود پنج تا هفت هزار دستگاه تنفسی، بیماری در آی س یو بدون دستگاه تنفسی باقی نماند و تعداد بیماران نیازمند بستری رو به کاهش بوده است.

بشارت توخالی

آنها که بشارت افول تمدن غربی یا ایالات متحده را به دلیل بحران کرونا می‌دهند، متوجه نیستند که اولا تمدن‌های بزرگ با بیماری‌های واگیر زمین‌گیر نشده‌اند، و کشورهای اروپایی و امریکا چندین مورد بیماری همه‌گیر را در دو قرن گذشته پشت سر گذاشته‌اند، ثانیا تنها کشورهای غربی با این موضوع درگیر نیستند بلکه دشمنان و رقبای آنها نیز دارند با این ویروس منابع و نیروی انسانی خود را از دست می‌دهند، و ثالثا امروز بشریت در یک کشتی قرار دارد و افول و فلاکت در یک نقطه از دنیا-هر جا که باشد- بدون پیامد در دیگر نقاط باقی نمی‌ماند. ناشناخته‌های ما از پیامدهای بحران کرونا هنوز بسیار بیش از شناخته‌هاست.  

نقش رسانه‌ها

رسانه‌های امریکا در دوران ترامپ نقشی جدی در تولید و توزیع مواد مبتنی بر منفی بافی و سیاه‌نمایی ایفا کرده‌اند و از شروع دوران کرونا به این امر بیشتر دامن می‌زنند. مواد این رسانه‌ها در دیگر نقاط دنیا نیز مدام بازتولید می‌شوند، بالاخص توسط دستگاه تبلیغاتی کشورهایی مثل ایران، روسیه، چین و کشورهای دشمن امریکا. به عنوان نمونه، رسانه‌های امریکا در دهم آوریل گزارشی از یک قبرستان جمعی در جزیره‌ای در شهر نیویورک منتشر کردند که در تبلیغات سیاسی دشمنان امریکا به «دفن مردگان کرونا در گورستان جمعی» تعبیر شده است، در حالی که در آن قبرستان تنها کسانی که خانواده‌هاشان به سراغ جنازه آنها نیامده‌اند (پس از چهار‌ده روز نگاهداری در سردخانه) دفن شده‌اند. 

حدود دو هفته پیش از آن، رسانه‌ها گزارشی از یک پرستار پخش کردند که از استفاده از تریلر به عنوان سردخانه مردگان در یک بیمارستان گزارش می‌داد و این موضوع به عنوان وضعیتی کاملا هولناک یاد شد. در حالی که اگر سردخانه بیمارستانی پر شود، طبیعی است که نباید جنازه را در خیابان رها کنند و باید آن را نگاه دارند تا خانواده به سراغ وی بیاید. آمار مرگ و میر هم از کسی پنهان نشده است تا کسی ادعای افشاگری داشته باشد. در مورد آمار مرگ ومیر هم بدون هیچ مبنایی گزارش شد که امار واقعی نیست، در حالی که در ایالات متحده این آمارها را دولت‌های محلی و ایالتی عرضه می‌کنند و نه دولت فدرال که در مرحله تجمیع دستکاری ممکن باشد. 

رسانه‌ها از یک مورد پوشیدن کیسه پلاستیکی توسط چند پرستار (به دلیل عدم توزیع درست منابع میان بیمارستان‌ها) یا هول زدن چند نفر در یک فروشگاه برای خالی کردن قفسه‌ها، کوهی از فقدان منابع در کل یک کشور درست می‌کنند، در حالی که مشاهدات هر روزه شهروندان چیز دیگری را حکایت می‌کند. کمبود چند قلم کالای بهداشتی به معنای پایان دنیا نیست. بشر میلیون‌ها سال بدون دستمال کاغذی یا مواد ضد عفونی کننده صنعتی ادامه حیات داده است و در صورت کمبود، روش‌هایی دیگر برای گذر از گردنه‌ها یافته است و در این دوره نیز خواهد یافت.  

پیدا کردن نقطه تعادل

در کارتون «یوگی و دوستان» که بسیاری از ایرانیان آن را به خاطر دارند، شخصیتی بود که مدام می‌گفت «من می‌دونم، ما موفق نمی‌شیم.» در برنامه طنز شب‌های شنبه شبکه ان بی سی، سال‌ها پیش شخصیتی بود به اسم «دبی داونِر» که مدام در هر موقعیتی منفی بافی می‌کرد و هیچگاه نمی‌توانست نیمه پر لیوان را ببیند. در شرایط خانه‌نشینی ناشی از شیوع ویروس کرونا این دو شخصیت جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عمومی و رسانه‌ها بالاخص در میان گرایش‌های چپ و اسلامگرای ضد امریکایی پیدا کرده‌اند. برای پیدا کردن نقطه تعادل، نباید در کنار انتقاد از سیاست‌ها و ناکارآمدی دولت‌ها از تلاش کادر پزشکی و کمک مردم به همدیگر و تلاش برای آوردن لبخند بر لبان انسان‌هایی که برای گذر از این وضعیت به امید نیاز دارند، غفلت کرد. همیشه واقع بینی بهداشتی‌تر از بدبینی و خوش‌بینی است. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه