از زمان خروج ترامپ از توافق پاریس درمورد تغییرات اقلیمی، نگرانیهای بسیاری در این زمینه، هم در کنگره آمریکا و هم در سطج جامعه جریان یافته است. شرکتهای بخش خصوصی هم به دلایل اقتصادی و از آنجا که میخواهند قادر به رقابت با بقیه دنیا باشند، سرمایهگذاری و ابتکار در فنآوریهای «کم کربُن» را افزایش دادهاند. این جنبش باعث شده است که «طرح نو سبز» در کنگره آمریکا مطرح شود و تغییرات اقلیمی به یکی از بحثهای اصلی انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ بدل شوند.
ترامپ در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که آمریکا دیگر ملزم به اجرای توافق پاریس نیست و در «صندوق اقلیم سبز» مشارکت نمیکند. این توافق در سال ۲۰۱۶ تحت «کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی» امضا شد و از کشورهای مشارکتکننده میخواهد تا به کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای خود (گازهایی چون دیاکسید کربن که حرارت را در جو گیر میاندازند) دست یازند. هدف، کاهش افزایش دمای جهانی در این قرن به ۲ درجه سلسیوس بالای سطوح پیشاصنعتی بود، و در عین حال، تلاش برای کاهش حتی بیشتر و رساندن آن به ۱/۵ درجه. در همین راستا، توافق پاریس از طرفین خواسته بود تا «مشارکتهای تعیینشده در سطح ملی» خود را اعلام کنند و در مورد اجرای آن مرتبا گزارش دهند.
دولت اوباما به عنوان بخشی از این توافق، وعده داده بود که انتشار گازهای گلخانهای خود را در دهه پیش رو نسبت به سطوح سال ۲۰۰۵، ۲۶ تا ۲۸ درصد کاهش دهد. این هدف قرار بود اساسا از طریق «طرح نیروی پاک» بهدست آید که نیازمند کاهش چشمگیر انتشار دیاکسید کربن در تولید برق و افزایش استفاده از انرژیهای قابل تجدید بود. ترامپ پس از خروج از توافق پاریس و افزایش استفاده از انرژیهای تجدید پذیر، دست به اقداماتی برای لغو ابتکارات دولت اوباما در آن زمینه زد.
عروج «طرح نو سبز»
در اعتراض به تصمیم ترامپ برای لغو ابتکارات دوران اوباما، کنشگران مختلف در سطوح اجتماعی، کنگره و ایالتی، به فعالیتهای مختلف دست زدهاند. از دل این فعالیتها چیزی بر آمده است که به «طرح نو سبز» معروف شده است. این طرح، در واقع برآیند تلاش گروهی از کنشگران جوان است که سال گذشته «جنبش طلوع» را راه انداختند و خواهان کنش سیاسی در زمینه تغییرات اقلیمی شدند. در پی آن، جنبش شاهد ارائه لایحههای «طرح نو سبز» در کنگره بودیم که الکساندرا اوکاسیو - کورتز (دموکرات تازه منتخب از نیویورک) و سناتور اد مارکی (دموکرات از ماساچوست) ارائه کردند. دموکراتهای مترقی مانند سناتور برنی سندرز (ایالت ورمانت) نیز حامی این لوایح بودند.
این لوایح خواهان طرحی در گستره جامعه با هدایت دولت برای کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای و انتقال به اقتصاد کم کربُن، همراه با کاهش نابرابریهای اقتصادی هستند. این طرح خواهان به صفر رسیدن انتشار خالص کربن آمریکا ظرف ده سال، تامین صد درصد برق کشور از منابع قابل تجدید، دیجیتالیزه شدن شبکه برق کشور،بهروز شدن تمام ساختمانها با هدف بالا رفتن سطح کاربری انرژی، و تحولبخشی به سامانه حمل و نقل کشور با سرمایهگذاری روی وسایل نقلیه برقی و خطوط راهآهن پرسرعت است. هدف این برنامه، تضمین مشاغل، افزایش دستمزدها و مزایا، و نیز دسترسی به هوا و آب پاکیزه برای همگان است.
«طرح نو سبز» به موضوعی داغ و مورد مناقشه بین سیاستگذاران و نامزدهای ریاستجمهوری بدل شده است. حامیان این طرح، آن را یک الگوی توسعه اقتصادی پایدار، ضامن پیشگیری از فاجعه اقلیمی، و پاسخدهنده به بیعدالتی اجتماعی میدانند. مخالفان آن میگویند که آن طرح چپگرایانه است و از نظر مالی گران و پراتلاف خواهد بود. بهویژه، برنامه وسیع این طرح برای پیوند دادن معضلات اجتماعی با سیاستگذاری در زمینه تغییرات اقلیمی و فقدان برنامه مشخص برای چگونگی عمل به اهداف آن، باعث شده است که حتی بعضی از دموکراتها هم با آن مخالف باشند.
با این همه، اجماع گستردهای در میان مردم آمریکا و بخش خصوصی بهوجود آمده است؛ استوار بر این دیدگاه که به تغییرات اقلیمی باید پاسخ داد، و هزینه بیعملی بسیار گرانتر خواهد بود. تبلور این باور را در بسیاری از گزارشها ، از جمله در گزارش ویژه سال ۲۰۱۸ که «هیات بینادولتی سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیمی» منتشر کرد، و نیز در گزارش مویوم به «تخمین ملی آمریکا در زمینه اقلیم»، مشاهده کردهایم. هر دوی این سندها خبر از روندهای نگرانکننده در سطوح انتشار کربُن میدهند و گرمایش جهانی را موجب تاثیرات فاجعهبار میدانند. ارتش آمریکا هم هشدار داده است که تغییرات اقلیمی «مخاطراتی بلافصل» برای امنیت ملی ایجاد میکند و تاثیراتی پرهزینهای بر ماموریتهای نظامی آمریکا خواهد داشت. در گزارشی از پنتاگون نیز به مواردی همچون افزایش چالشهای ناشی از بالا آمدن سطوح دریاها، فجایع ملی و همچنین کمبود غذا و آب در دنیای در حال توسعه و مخاطرات مربوط به بیماریهای واگیردار و اختلالات امنیتی اشاره شده است.
عزم بخش خصوصی برای ابتکار در زمینه اقلیمی
نبرد بر سر «طرح نو سبز» و سایر ابتکارات در زمینه اقلیمی، در سطح دولتی در جریان است، اما بخش خصوصی ایالات متحده هم به نوبه خود به اقداماتی برای پاسخ به تغییرات اقلیمی و کاهش «جای پای کربنی» خود دست میزند. این اقدامات انگیزه اقتصادی دارند، زیرا چنین شرکتهایی دریافتهاند که باید مخاطرات و هزینههای مربوط به تغییرات اقلیمی را کاهش دهند. در حالی که سایر کشورها مثل چین با رویکردی تهاجمی دست به سرمایهگذاری در این زمینه زدهاند و میکوشند تا به اقتصادی کم کربُن برسند، شرکتهای آمریکایی برای حفظ سهم خود از بازار و توانایی تداوم رقابتها، ناچارند روی فنآوریهای سبز جدید سرمایهگذاری کنند. شرکتهای سهامی عام نیز با فشار از سوی سهامداران و سرمایهگذارانِ نگران درباره تغییرات اقلیمی، روبهرو هستند.
شرکتهای مهم آمریکایی در تمام سطوح (از جمله اکسان، مایکروسافت، جنرال موتورز و تسلا) دست به ابتکارات زیستمحیطی زدهاند و به گروههای لابیگری پیوستهاند که از خواستار تصویب طرح سیاست اقلیمی در کنگره آمریکا هستند. تغییر عمده نسبت به گذشته، این است که شرکتهای آمریکایی تولیدکننده ذغال سنگ، گاز طبیعی و نفت نیز طرفدار حرکت دولت در زمینه تغییرات اقلیمی هستند، چرا که این کار موجب شفافیت در مورد سرمایهگذاریهای آینده و کنترل هزینهها میشود. از خواستههای عمدهای که مطرح میشود، تصویب قوانینی است که روی دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای قیمت میگذارند؛ یعنی همان «مالیات کربنی» معروف. بسیاری از شرکتها اکنون این را استراتژی موثری برای برخورد با هزینههای تغییرات اقلیمی و ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی فنآوریهای کم کربُن و سوختهای تمیزتر میدانند.
در حالی به انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ نزدیک میشویم که این افزایش نگرانی در مورد تغییرات اقلیمی، چه از سوی «طرح نو سبز» و چه با خواست مالیات کربن و سایر ابتکارات، ادامه پیدا خواهد کرد. آن دسته از مقامات دولت ترامپ که منکر تغییرات اقلیمی هستند، تحت فشار روزافزون قرار خواهند گرفت تا دست به اقداماتی برای رسیدگی به نگرانیهای رایدهندگان بزنند. سیاستگذاری در زمینه تغییرات اقلیمی شاید مهمترین دغدغه برای نامزدهای ریاست جمهوری نباشد، اما بدون شک، نقشی محوری در جلب حمایت رایدهندگان خواهد داشت.