پیروزی تاریخی اتحادیه کارگران جنسی بریتانیا

کارگران جنسی در بریتانیا از حقوق کارگری بهره‌مند شدند

روز جمعه رقصنده‌ برهنه‌ اهل لندن با به دست آوردن حق قانونی کارگری نه تنها برای خود بلکه برای همه رقصندگان برهنه در سراسر کشور که در شرایط مشابهی کار می‌کنند تاریخ‌ساز شد - ( NurPhoto/Getty )

با کمک اتحادیه رقصندگان برهنه، برای بهبود وضعیت حقوقی رقصندگان در سراسر کشور مبارزه کردم. اما این چالش تمام نشده است. امسال در روز جهانی زن، با هدف گرفتن حقوق قانونی بیشتر برای همه کارگران جنسی اعتراض خواهیم کرد.

روز جمعه رقصنده‌ برهنه‌ اهل لندن با به دست آوردن حق قانونی کارگری نه تنها برای خود بلکه برای همه رقصندگان برهنه در سراسر کشور که در شرایط مشابهی کار می‌کنند تاریخ‌ساز شد. سونیا نوواک با کمک اتحادیه رقصندگان برهنه (یوناید استریپرز)- شاخه‌ای از اتحادیه هم‌آوایان جهان- میکده شندلر بار را (که گردانندگان‌اش همان صاحبان تالار براون اند هورن لندن هستند)، به دادگاه حقوق کار کشاند. آنان مدعی هستند نوواک برای خودش کار می‌کند پس از حقوقی مانند مرخصی استعلاجی یا مرخصی در ایام تعطیل برخوردار نیست و نوواک با این ادعا مخالفت کرد. دادگاه حکمی حیرت‌انگیز داد و اعلام کرد صاحبان این باشگاه شبانه در واقع باید حقوق اساسی کارگری را برای رقصندگان‌شان قائل باشند.

وقتی در مورد سونیا و پرونده‌اش فکر می‌کردم به نظرم آمد شرایط ما خیلی به هم شبیه است. هردوی ما در نوبت‌های کاری از پیش مقرر شده سر کار می‌رویم و باید بابت استفاده از آن مکان پول بدهیم. گاهی اوقات هم به علت نداشتن مشتری دچار ضرر مالی می‌شویم. اگر سر کار آسیب ببینیم یا جسارت آن را داشته باشیم که برای زندگی شخصی‌مان بیرون از این مکان گاهی یک روز مرخصی بگیریم، بابت این مرخصی‌ها به هیچ‌کدام از ما حقوق نمی‌دهند. هردوی ما کارفرمایانی داریم که نوع لباس، رفتار و شیوه کارکردن‌مان را به ما تحمیل می‌کنند؛ و قطعاً بارها هردوی ما را به این متهم کرده‌اند که تن به کار نمی‌دهیم و در محل کار به کسب و کار شخصی‌مان می‌پردازیم. گمان می‌کنم اگر می‌خواستم رئیس‌ام را برای عدم رعایت حقوق کار به دادگاه بکشانم، تقریباً غیرممکن بود قاضی بتواند کارگر بودنِ مرا انکار کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته میان شرایط ما دو نفر لزوماً تفاوت‌هایی نیز وجود دارد. شغلی که سونیا دارد نشان می‌دهد او از من رقصنده بسیار بهتری است. شغل من ایجاب می‌کند کمابیش بیشتر به آدم‌ها نزدیک شوم و این یعنی دخولِ کامل. محیط کار سونیا کاملاً قانونی است ولی مال من فاحشه‌خانه‌ای غیرقانونی است.

سوای بحث خلاف قانون بودن محیط کارم، همه شرایط موجود در حکم قاضی هوسِگو را دارم و او اعلام کرده که رقصندگان برهنه کارگر محسوب می‌شوند. با این حال نمی‌توانم از خدمات دادگاه حقوق کار برای اثبات این حقم بهره ببرم چون ممکن است محل کارم را ببندند و درآمدم قطع شود. البته خلاف قانون بودن محل کارم باعث نمی‌شود چنین مکان‌هایی کاملا از بین بروند. این فقط بدین معنی است که من این کار را بدون داشتن حقوق قانونی و حمایت قانون انجام می‌دهم.

نمی‌خواهم بحث را بکشانم به سئوال همیشگی «آیا کار جنسی واقعاً کار است یا نه؟». یکی از دلایل‌ام این است که به گمان من این بحث آن‌قدر تکراری است که اگر کسی تا به حال در این مورد متقاعد نشده، احتمالاً فقط دارد لجبازی می‌کند. اما دلیل مهم‌ترم این است که گمان نمی‌کنم لازم باشد برای کار جنسی «اعتباری» قائل شویم تا بفهمیم به این زودی راه به جایی نمی‌بریم و شاید باید در همین فرصت شرایط را بهبود بخشیم. فقر عامل اصلی کشیده شدن افراد به صنعت سکس است. من و سایر همکارانم به این دلیل در این شرایط گرفتار شده‌ایم که چاره دیگری نداریم. مجرم‌انگاری به ما کمک نمی‌کند شغل تن‌فروشی را کنار بگذاریم، بلکه کاری می‌کند که در این شغل ما را بیشتر استثمار کنند. اگر قرار است در هر صورت از شغلم متنفر باشم، ترجیح می‌دهم دست کم خیالم راحت باشد که وقتی خواه ناخواه به ویروس کرونا مبتلا ‌شوم، می‌توانم مرخصی استعلاجی باحقوق بگیرم.

من و هزاران نفر دیگر خواه ناخواه از راه کار جنسی نان می‌خوریم. ما کار می‌کنیم و در عوض پول می‌گیریم تا زیر سایه سرمایه‌داری همچون میلیاردها انسان دیگر روزگار بگذرانیم. اما اگر نخواهیم خطر مضاعفی که چنین شغل‌هایی دارند و جنسیتی بودنِ آن را انکار کنیم و بخواهیم به این واقعیت‌ها اذعان کنیم، امروز من به همراه هزاران کارگر دیگر برای احقاق حقوق‌مان اعتراض می‌کنیم.

پیروزی سونیا فقط شخصی نبود، بلکه در حکم پیروزی اتحادیه کارگران جنسی بود که حالا به داشتن صدها عضو مباهات می‌کند. حالا دیگر اقدامات اتحادیه رقصندگان برهنه باعث بهبود وضعیت قانونی این رقصندگان در سراسر کشور شده است و اعضای این اتحادیه امروز به مناسبت روز جهانی زن همدوش با ما اعتراض می‌کنند و خواستار حمایت قانون از همه کارگران این صنعت خواهند شد، از رقصندگان گرفته تا مدل‌هایی که مقابل دوربین برنامه اجرا می‌کنند، بازیگران فیلم‌های پورن و تن‌فروشان.  

متحد کردنِ آحاد صنعت سکس به نظر بسیاری فکری بکر می‌آید. تصویر ذهنی بسیاری از مردم از کارگر جنسی فردی پست و متعلق به قشر حاشیه‌ای جامعه است. سخت است پیوند دادنِ چنین کلیشه‌ای با این واقعیت که ما نیز مادری هستیم منتظر فرزندش جلوی در مدرسه، خریداری هستیم که در فروشگاه مقدار زیادی کاغذ توالت می‌خریم که از ترس قحطی ذخیره کنیم، و بله، کارگرانی هستیم که در اتاق استراحت نشسته‌ایم، چای‌مان را می‌نوشیم و حرف‌هایی می‌زنیم مانند این که «می‌دانی، به نظرم گرانی‌های اخیر ناعادلانه است.» ما از قدرت اجتماعی برخورداریم و می‌خواهیم از آن برای احقاق حقوق‌ کاری‌مان استفاده کنیم.

در صنعت سکس ضرب‌المثلی داریم که می گوید: پول توی خوردن است، اما خوردن مردن است.

© The Independent

بیشتر از زندگی