نتوانستند تنور را گرم کنند

ده برداشت از بیعت بی رمق ۹۸

خامنه‌ای به "مجلس قوی" مورد نظرش که متشکل از نیروهای امنیتی و نظامی و آقازاده‌ها بود رسید و به خودش تبریک گفت- KHAMENEI.IR / AFP

بیعت ۹۸ نیز مثل بیعت‌های چهار دهه‌ی اخیر با مهندسی از بالا انجام شد. خامنه‌ای مثل همیشه در روزهای نزدیک به بیعت به یاد ملیت و مدنیت افتاد و نامزدهای قشر حاکم از مشکلات اقتصادی مردم (بدون هیج برنامه‌ای برای کاهش آنها) سخن گفتند. خامنه‌ای به "مجلس قوی" مورد نظرش که متشکل از نیروهای امنیتی و نظامی و آقازاده‌ها بود رسید و به خودش تبریک گفت. این رویداد می تواند برای اقشاری از جامعه‌ی ایران و نیز جامعه‌ی جهانی درس آموز باشد. در این نوشته به ده برداشت محتمل از این رویداد اشاره می کنم.

برداشت اول: بلاموضوع شدن استمرارطلبان

پس از آن که استمرار طلبان خارج کشور به دلیل تاخیر در فهم شرایط داخلی و نگاه مقدس انگارانه به اصلاح رژیم بلاموضوع و بی تاثیر شدند، بخشی از آنها برای این که از قافله عقب نمانند، بیعت ۹۸ را تحریم کردند با تصور این که می‌توانند در رویدادهای داخلی تاثیر گذار باشند. نیروهای سیاسی‌ای که از چارچوب‌ها و اصول خاصی پیروی می‌کنند می‌توانند در دراز مدت تاثیر گذار باشند، اما آنها که بر اساس مد زمانه یا میزان دریافت رانت در داخل یا عوامل دیگر تصمیم می‌گیرند نمی‌توانند. حتی آنها که می‌خواستند اعتراض به نظارت استصوابی و تحریم انتخابات را جدا کرده و افراد را به رای دادن تشویق کنند در این دوره گوش شنوایی پیدا نکردند چون تحریم بهترین روش برای اعتراض به نظارت استصوابی است.

برداشت دوم: نظامیان و بیت دیگر نیازی به بازی "میانه رو- رادیکال" ندارند

تا سال ۹۶ این نیاز از سوی سپاه پاسداران و بیت احساس می‌شد که نمایش انتخابات رقابتی در ایران برگزار کنند تا چپ اروپایی و آمریکایی و ناراضیان داخلی را فریب دهند و دولت اوباما در آمریکا مشکلی برای مذاکره (با آنها که میانه رو جازده شدند) نداشته باشد. اما با بر هم خوردن توازن نیروهای سیاسی در کشورهای غربی و کم شدن قدرت چپ‌ها، دیگر دول غربی وانمود نمی‌کنند که جمهوری اسلامی در مسیر عادی شدن و دمکراتیزه شدن است. در داخل نیز دیگر وجود نیرویی به نام اصلاح‌طلب مورد باور عمومی نیست و حکوت تنها راه برخورد با اعتراضات را شلیک گلوله می‌داند. از این جهت دیگر نیازی به گرم کردن تنور بیعت با دوقطبی اصلاح طلب- اصولگرا احساس نمی‌شود. تایید صلاحیت برخی از اعضای جناح موسوم به اصلاح‌طلب بعد از رد صلاحیت آنان نه برای دو قطبی سازی بلکه برای پاداش به وفاداران نظام و میدان دادن به دلالی‌ها بود.

در این دوره اصلاح‌طلبان چون می‌دانند که بازنده‌اند با هم یا با بخشی از اصولگرایان ائتلاف نکردند. هر گروه اصلاح‌طلب فهرست مد نظرش را بر اساس مبانی واقعی خودش بدون مصالحه اعلام کرد. جالب است که این بار برای باختن مصالحه نمی‌کنند و بار پیش برای برد مصالحه کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

برداشت سوم: اصلاح طلبان را نمی توان از شیر رانت‌ها گرفت

از بیعت سال ۹۶ بدین سو در سه موج دی ۹۶، آبان ۹۸، و دی ۹۸ بخش قابل توجهی از مردم کوچه و بازار نشان داده‌اند که جمهوری اسلامی را نمی خواهند. نارضایی عمومی حتی در نظر سازی‌های دولتی منعکس شده است (البته برای زدن دولت روحانی). اما گروه‌هایی که خود را بدون هیچ نشانه‌ای اصلاح‌طلب می‌خوانند نیز نشان داده‌اند که به این اعتراضات هیچ گونه توجهی ندارند و به کسب وکار سیاسی خود مثل گذشته ادامه می‌دهند. کشتار آبان ۹۸ می توانست بسیاری از آنها را بیدار کند که نکرد. بیعت ۹۸ نشان داد که اصلاح‌طلبان را به هیچ وجه نمی‌توان از شیر حکومت گرفت.

برداشت چهارم: مداحی قدرت همیشه کار نمی کند

گروه‌های اصلاح‌طلب از دی ۹۶ تا دی ۹۸ همه‌ی سرکوب‌های حکومتی را مورد تایید یا تمجید قرار دادند یا  در برابر آنها سکوت کردند، اما در هنگام بررسی صلاحیت‌ها از این جانبداری و سکوت نتیجه نگرفتند. علی خامنه‌ای و وفادارانش نمی‌توانند به آنها اعتماد کنند. آنها در ذهن و زبان خامنه‌ای هنوز فتنه گر به حساب می‌آیند. اصلاح‌طلبان می‌توانند از این رد صلاحیت‌های گسترده بیاموزند که نقد سرکوب می تواند حتی بیش از مداحی آن به کسب قدرت سیاسی (نه فقط قدرت اجتماعی) بیانجامد.

برداشت پنج: با پول همه چیز را می‌توان یکجا در جمهوری اسلامی خرید

رد صلاحیت و بعد تایید صلاحیت تاجگردون (بعد از دیدار با اعضای شورای نگهبان)، یکی از اعضای ثروتمند مجلس دهم، نشان داد که وقتی اعضای شورای نگهبان رنگ پول را ببینند افراد را از صافی تنگ خود به سرعت عبور می‌دهند. برخی نامزدها (تاجگردون، الهیار ملکشاهی، و علیرضا ورناصری) پس از تایید صلاحیت در ستاد‌ها و برنامه‌های انتخاباتی‌شان کارناوال (رقص و موسیقی و آوازه خوانی و کباب خوری و تیراندازی) برگزار کردند. کسانی که دست در جیبشان می‌کنند هم صلاحیت می‌خرند هم کارناوال و هم رای.

برداشت ششم: مصباح و یزدی باز می‌گردند

اگر یادتان باشد استمرارطلبان برای حذف یزدی و مصباح از خبرگان در بیعت ۹۴ حاضر شدند به دری نجف آبادی رای بدهند (پناه بردن از مار به عقرب). در بیعت ۹۸ رژیم آنها را از حوزه‌های مشهد و قم به مجلس خبرگان بازگرداند تا نشان دهد که حتی کوچک‌ترین دستاوردهای استمرارطلبان بی حاصل بوده است.

برداشت هفتم: بازار سیاست اقتدارگرا آهنربای پول‌های کثیف است

در بیعت ۹۸ پول‌های کثیف برای خرید رای به سوی کالاهای مورد نیاز مردم مثل بنزین رفت. صاحبان این پول ها می‌دانند که با اعطای چند لیتر بنزین می توان رای خرید و چنین کردند. در همین دوره برخی نامزدها برای رای جمع کردن چای و قهوه نیز دادند. در دوره‌های قبل بسته به شرایط کالاهای دیگری توزیع شده‌اند: خام یا پخته. در جمهوری اسلامی دیگر بدون هزینه کردن نمی‌توان رای به کیسه ریخت. از این جهت صندوق رای دیگر محلی نه برای تمرین دمکراسی،بلکه برای رقابت درونی قشر حاکم بر سر منابع عمومی و فساد است.  

برداشت هشتم: این "همه پرسی نظام" نیز به انجام رسید

جمهوری اسلامی نشان داده است که در بیعت‌ها "جبرا" پیروز است و بنابراین اکثریت مردم در هر شرایطی در بیعت شرکت کرده‌اند. نظام در هر بیعتی این را به اثبات می‌رساند چون بدان نیاز دارد. در بیعت ۹۸ نیز سخنگوی شورای نگهبان از پیش اعلام کرد که بالای ۵۰ درصد شرکت می‌کنند. مراکز نظرسازی رژیم (مثل ایسپا) نیز رقم ۵۲ درصد را پیش از انتخابات اعلام کردند تا رای سازی‌ها توجیه مناسبی داشته باشند. به همین دلیل مشارکت ۲۵ تا حداکثر ۴۰ درصدی از پیش بالای ۵۰ درصد اعلام شد. مقامات مربوطه (وزیر کشور و سخنگوی شورای نگهبان) در حالی که زمان رای‌گیری به پایان نرسیده بود بالاتفاق این سخن خلاف واقع را تکرار کردند که میزان مشارکت همانند دوره‌ی قبل است تا جلوی گزارش‌های میدانی را بگیرند و مصلحت نظام مخدوش نشود. همچنین پس از اعلام اعداد ۱۱ و ۱۷ میلیونی در ساعات ۳ و ۷ بعد از ظهر روز رای‌گیری اعلام میزان مشارکت متوقف شد تا در آشپزخانه نظام بتوانند آن را دستکاری کنند.  

برداشت نهم: انتظاری بیش از این نداشتند

براساس ماده ۸ قانون انتخابات مجلس و براساس اصلاحیه ۱۳۹۵/۳/۳ ، فرد برنده در بیعت در مرحله ‏اول باید حداقل ۲۰ درصد از کل آرا را کسب کند. تا بیعت دور گذشته، این میزان ۲۵ درصد بود. مشخص است که مقامات جمهوری اسلامی همیشه انتظار دارند که مشارکت در رای دادن پایین بیاید چون خود بهتر از همه می‌دانند که کارنامه‌شان چگونه بوده است. آنها از فقدان مشارکت در دوره‌های گذشته درس می‌گیرند اما بخشی  از رای‌دهندگان از بی‌نتیجه بودن رای خود درس نگرفته‌اند.  

برداشت دهم: بیعت تنفس مصنوعی است

جمهوری اسلامی در شرایط بسیار دشواری قرار دارد. نه تنها ذخایر ارزی به اتمام رسیده بلکه حکومت مشغول بالا آوردن قرض خارجی است. بر اساس برخی تخمین‌ها قرض خارجی حکومت به حدود ۱۰ میلیارد رسیده است.  نقدینگی در پایان آذر ۹۸ با رشد ۲۸ درصد از مرز ۲۲۶۳ هزار میلیارد تومان عبور کرد که به معنای چاپ بی دریغ اسکناس است و به تورم بالا در سال بعد دامن خواهد زد (تا حدود ۳۰ درصد). وضع خزانه‌ی حکومت آن قدر بحرانی است که شهرداری تهران ده میلیارد تومان برای برگزاری بیعت ۹۸ به دولت کمک کرد. در این شرایط رمقی برای شهروندان برای گرم کردن تنور بیعت باقی نمانده است. همان ۵ تا ۱۰ درصدی که ریزه خوار حکومت هستند در این ماجرا شرکت کردند. درسی که حکومت از این دوره باید بگیرد این است که وقتی جیب آن خالی است و چیزی گیر شهروندان نمی آید بر رای دادن اصرار نکند.  

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه