صنعت هوانوردی ایران سالها است که با انواع محدودیتها و مشکلات ساختاری مواجه است، اما آنچه روز دوم فروردین ۱۴۰۴ رخ داد، نمادی کامل از فروپاشی تدریجی این صنعت در ایران محسوب میشود.
بر اساس گزارشی که کننیوز، وبسایت حوزه هوانوردی در ایران، بهتازگی منتشر کرده است، شرکت هواپیمایی آسمان که روزگاری یکی از فعالترین ایرلاینهای داخلی ایران بود، روز دوم فروردین ۱۴۰۴ به دلیل نقص فنی تنها هواپیمای فعالش، ناچار شد ۱۰ پرواز برنامهریزیشده خود را لغو کند.
هواپیمای فوکر۱۰۰ این شرکت با رجیستر EP-ASR در مسیر شیراز به تهران، با باز شدن ناگهانی ماسکهای اکسیژن روبرو و مجبور به بازگشت به فرودگاه مبدا شد. در ادامه سایر پروازهای برنامهریزیشده برای این هواپیما به تهران، ایلام، رشت، اهواز و ساری همگی به دلیل نقص فنی کنسل شدند. این در حالی است که همین نقص فنی ۱۰ روز پیش از تاریخ مذکور در مسیر مشهد به رامسر هم تکرار شده بود.
شرکت هواپیمایی آسمان که ناوگان آن پیشتر متشکل از ۴۰ هواپیما بود، اکنون تنها با یک فوکر ۱۰۰ فعالیت میکند که این کاهش شدید ظرفیت عملیاتی، برای شرکتی با حدود دو هزار و ۵۰۰ کارمند، باعث سرگردانی هزاران مسافر و فشار مضاعف به کارکنان شده است.
تحریم و ناکارآمدی؛ دو بال سقوط
بخش بزرگی از مشکلات امروز ناوگان هوایی ایران در سیاستهای جنگطلبانه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ریشه دارد که نتیجه آن سالها تحریم صنعت هوانوردی جمهوری اسلامی است؛ تحریمهایی که امکان خرید هواپیماهای نو یا دریافت خدمات پشتیبانی و تامین قطعات یدکی از شرکتهای هواپیمایی معتبر ایران را سلب کردهاند و شرکتهای ایرانی اکنون بهناچار، به استفاده از هواپیماهای قدیمی، استیجاری یا قطعات مستعمل روی آوردهاند.
طبق گفته نماینده سابق ایران در سازمان ایکائو، بیش از ۹۰ درصد قطعات هواپیماهای مورداستفاده در ایران وارداتیاند. این در حالی است که در داخل ایران تنها قطعات عمومی تولید میشود؛ قطعاتی که نه شماره سریال دارند و نه تحت استانداردهای جهانی هوانوردی تولید میشوند. از طرفی در حالی که برای هر شرکت هواپیمایی لازم است انبار قطعات یدکی مناسبی داشته باشد، هزینه بالای واردات و نبود نقدینگی باعث شده است بسیاری از ایرلاینها حتی از تامین قطعات ابتدایی مانند لاستیک هواپیما نیز عاجز باشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قطعهدزدی یا بازی بقا؟
یکی از پدیدههای نگرانکنندهای که در این شرایط به وجود آمده، «قطعه دزدی» نام گرفته است. این عبارت به جابجایی قطعات سالم از یک هواپیمای اجارهای به هواپیمای دیگر اشاره دارد؛ اقدامی که گرچه از نظر فنی نوعی بازیافت و استفاده موقت محسوب میشود، عملا به بیثباتی در ناوگان هوایی ایران و افزایش بروز سوانح دامن زده و این روند که ناشی از کمبود قطعات یدکی و خالی بودن ذخیره راهبردی شرکتهای هواپیمایی است، مستقیما با جان مسافران بازی میکند.
یکی دیگر از جلوههای تلخ این بحران واردات هواپیماهایی است که تنها به عنوان انبار قطعه استفاده میشوند. در یک سال گذشته، دستکم ۱۰ فروند هواپیما در ایران صرفا برای استفاده از قطعاتشان وارد کشور شدهاند و هیچگاه وارد چرخه پرواز نشدند. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که بنا به گفته منتقدان، دولت جمهوری اسلامی برای نوسازی ناوگان هوایی هیچ برنامه مشخصی ندارد و شرکتهای خصوصی نیز بهدلیل فقدان سرمایهگذاری جدید، حمایت و سیاستگذاریهای مشخص، بسیار ضعیف شدهاند.
در شرایط فعلی، بحران قطعه، بیپولی، تحریم و مدیریت ناکارآمد ملغمهای خطرناک را برای صنعت هوایی ایران شکل داده که نتیجه آن، پروازهاییاند که یا انجام نمیشوند یا هر لحظه ممکن است به فاجعهای منتهی شوند. در چنین شرایطی هم امنیت پرواز دیگر یک استاندارد نیست، بلکه به قمار حکومت با جان مردم ایران بدل شده است.