مارتین اسکورسیزی، برنده واقعی اسکار ۲۰۲۰؟

کارگردان ۷۷ ساله آمریکایی دست خالی به خانه برگشت، اما شاید برنده واقعی بود

مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو-KEVIN WINTER / GETTY IMAGES NORTH AMERICA / AFP

در پی مراسم اسکار معمولا این سوال مطرح می‌شود که برنده واقعی که بود و بازنده‌ها کدام‌ها بودند؟ شب اسکار برای بیشتر فیلم‌ها معمولا مخلوطی از تلخ و شیرین است؛ پیروزی در بعضی جوایز و شکست در برخی دیگر. در پی اسکار ۲۰۲۰ اما به نظر جایی برای شک باقی نمانده. پیروزی‌های پی در پی «انگل»، محصول کره جنوبی و ساخته بونگ جون هو جهانی را مبهوت کرد و حتی خود عوامل فیلم را نیز. بونگ جون هو با هت تریکی خیره کننده سه جایزه بهترین فیلم‌نامه اصلی، بهترین کارگردان و بهترین فیلم بین‌المللی را از آن خود کرد و در لحظه بزرگ آخر، تاج نهایی و تاریخ‌ساز بر سر این درام اجتماعی گذاشته شد: اسکار بهترین فیلم. این اولین فیلم غیرانگلیسی‌زبان در طول تاریخ اسکار است که به این جایزه دست پیدا می‌کند. وقتی به یاد داشته باشیم که آقای بونگ پیش از این نخل طلای جشنواره کن را هم از آن خود کرده است به این نتیجه می‌رسیم که «انگل» شاید پرافتخارترین فیلم کل تاریخ سینما باشد. 

در این میان «مرد ایرلندی» آخرین ساخته مارتین اسکورسیزی شاید بزرگ‌ترین بازنده دیشب بود. این فیلم تقریبا چهار ساعته با بازی اسطوره‌هایی همچون رابرت دونیرو، آل پاچینو و جو پشی لابد انتظار داشت دل هالیوود را برباید و جایزه‌ها را درو کند. آکادمی اسکار معمولا به فیلم‌های اینچنینی دل خوشی نشان می‌دهد و برای اسکورسیزی که تا بحال علیرغم چهارده بار نامزد شدن تنها یک بار پیروز شده شاید این امید می‌رفت که با ساختن فیلمی به این بزرگی شب اسکار را مال خود کند. ماه پیش که نامزدها اعلام شدند «مرد ایرلندی» با ۱۰ نامزدی در جایگاهی رفیع قرار گرفت. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در نهایت اما شب جایزه‌ها آمد و معلوم شد هالیوود دل به جای دیگری داده است. فیلم بونگ جون هو با چهار جایزه اصلی صدرنشین شد و در واقع از شش رشته‌ای که در آن نامزد شده بود تنها در دو رشته طراحی صحنه و تدوین برنده نشد. «مرد ایرلندی» جایزه‌های بزرگ را به رقیب کره‌ای باخت که با داستان‌پردازی جذاب و تیزی نقد اجتماعی‌اش دل عاشقان سینما را در سراسر جهان ربوده. این‌که در هالیوود هم آن فضاهای مافیایی بی‌نظیرِ خیابان‌های نیویورک که اسکورسیزی خلق کرده در مقابل زندگی فقرا و ابرثروتمندان سئول کم بیاورد تا چند سال پیش شاید قابل تصور نبود. در جوایزِ سایر رشته‌ها نیز شب، شب فیلم اسکورسیزی نبود.

کوئنتین تارانتینو با «روزی روزگاری هالیوود» آمده بود و همین بود که برد پیت هر دو نامزد «مرد ایرلندی» یعنی آل پاچینو و جو پشی را در رشته بهترین بازیگر مرد در نقش مکمل شکست داد (باضافه تام هنکس و آنتونی هاپکینز که نشان می‌دهد با چه فهرست پرباری از نامزدها در این رشته روبرو بودیم.)‌ در زمینه بهترین فیلم‌نامه اقتباسی نیز، استیوین زایلیان از تایکا وایتیتیِ نیوزلندی شکست خورد که با «جوجو رابیت» پیروز شد تا اولین فرد مائوری‌تباری باشد که اسکار می‌گیرد (آقای وایتیتی شاید مشهورترین سینماگر نیوزلند است و هم تبار یهودی دارد و هم تبار بومیان نیوزلند موسوم به مائوری‌ها.) در زمینه‌های فنی نیز «مرد ایرلندی» خیلی امید داشت. مگر نه این‌که فن‌آوری جوان کردن فیلم که آل پاچینوی ۷۹ ساله را تبدیل به جیمی هافا، رهبر افسانه‌ای اتحادیه کارگری رانندگان کامیون آمریکا، کرده بود؟ آل پاچینویی که دیشب در مراسم اسکار دیدیم بسیار پا به سن گذاشته‌تر از هافای چابک فیلم بود و یادآور شگردهای فنی فیلم. اما در زمینه‌های فنی نیز فیلم جنگی «۱۹۱۷» از بریتانیا و فیلم ماشین‌سواری «فورد علیه فراری» از شاهکار اسکورسیزی سبقت گرفتند. اولی جایزه بهترین فیلم‌برداری و جلوه‌های ویژه را گرفت و دومی جایزه بهترین تدوین را. بهترین طراحی صحنه به فیلم تارانتینو رسید و در زمینه طراحی لباس مگر می‌شد «زنان کوچک» ساخته گره‌تا گره‌ویگ که آمریکا و فرانسه قرن نوزدهمی را آنقدر زیبا خلق کرده بود جایزه نگیرد؟ 

با این وجود پس من چرا مدعی پیروزی اسکورسیزی هستم؟ 

برای پاسخ به این سوال باید از حرف‌های دیشب آقای بونگ هنگام دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی آغاز کنم. او از طریق مترجم کره‌ای گفت: «وقتی جوان بودم و درس سینما می‌خواندم گفته‌ای بود که در عمق قلبم حک کردم و آن این‌که شخصی‌ترین اثر خلاقانه‌ترین اثر است.»

او سپس با ذوق به انگلیسی اضافه کرد که اصل این جمله از مارتین اسکورسیزی می‌آید. بونگ با آن موهای شلخته و ظاهر آشنای روشنفکران عشق سینما در طول مراسم و پیش از آن چندین بار اعلام کرده بود که افتخار بزرگش نامزد شدن همزمان با اسکورسیزی است. تکرار این حرف موقع دریافت جایزه یادآور این بود که او خود را شاگرد هنر بزرگ سینما می‌داند که در چند دهه گذشته اسکورسیزی از سرمداران بزرگش بوده. 

اسکورسیزی عمر خود را برای سینما گذاشته و بنیادی تاسیس کرده که کار آن ترمیم و حفظ فیلم‌های بزرگ گذشته است. حدود چهار ماه پیش او وقتی جنجال‌آفرین شد که در گفتگویی در انگلستان علیه فیلم‌های زنجیره‌ای مارول در هالیوود سخنرانی کرد و از میان رفتن سینما به مثابه هنر گفت. اسکورسیزی آن حرف کوتاه جنجالی را ماه بعد در مقاله‌ای که برای «نیویورک تایمز» نوشت تکرار کرد و با تمام قوا از آن دفاع کرد. او از این گفت که سینما به مثابه هنر توسط فیلم‌های ابرقهرمان‌های مارول به محاق رفته. از این گلایه کرد که در این فیلم‌های جدید پرفروش هیچ امر غیرمنتظره‌ای پیدا نمی‌شود در حالی که سینما اصلا هنرغیرمنتظره بودن است. 

اسکورسیزی در پاراگراف آخر آن مقاله گفته بود: «برای هر کس که آرزوی فیلم‌سازی دارد یا تازه دارد کارش را آغاز می‌کند اوضاع موجود در حال حاضر وحشتناک است و فضایی نیست که از هنر، استقبال کند. و من همین‌که مجبور به نوشتن این کلمات هستم، پر از غم و اندوه بسیار می‌شوم.»

آقای کارگردانِ هنرمند دیشب با دیدن پیروزی «انگل» لابد از این‌که فیلم خودش جایزه نبرده خوشحال نبود. اما می‌تواند از این‌که فیلمی هنری و غیرمنتظره این‌طور هم سینماروها را مسحور کرده و هم داوران سینمایی از کن تا لس آنجلس را محو خود کرده خوشحال باشد. اسکورسیزی بی‌مجسمه پیروز است. دوربین‌های مراسم اسکار دیشب تصویری از اسکورسیزی منتشر کردند که چند بار در هنگام مراسم خوابش برده بود. این‌جا است که باید به او بگوییم: «مارتین، آسوده بخواب! بونگ جون هو بیدار است.»

بیشتر از فرهنگ و هنر