چرا کیمیا تصویرگر واقعیت‌های ساختار ورزش ایران است؟

آلمان، انتخاب جدید تکواندوکار ایرانی

برای ورزش ایران، مدال‌آور زن در المپیک کارکردهای سیاسی دارد و کیمیا علیزاده سوژه خوبی برای تبلیغات بود-reuters

سفر کیمیا علیزاده به آلمان و برگزاری اولین کنفرانس خبری برای اعلام پیمان جدید او با تیم ملی تکواندوی آلمان، جدایی کیمیا از ایران را رسمی کرد؛ اگرچه او پیش‌تر پایان حضورش در تیم ملی ایران را اعلام کرده بود. کیمیا برای عضویت در تیم ملی آلمان و حضور در المپیک توکیو باید روندی قانونی را مطابق دستورالعمل‌های کمیته بین‌المللی المپیک پشت سر بگذارد و شاید نتواند در المپیک ۲۰۲۰ برای آلمان مبارزه کند. به همین دلیل او در کنفرانس مطبوعاتی‌اش در آلمان گفت که هنوز بیست و یک ساله است و فرصت دارد که در المپیک‌های آینده و مسابقات جهانی همراه تیم ملی آلمان باشد.

کیمیا اولین زن ایرانی است که در المپیک مدال کسب کرده و کیفیت فنی او فدراسیون تکواندو آلمان را امیدوار می‌کند که در آینده با کیمیا مدال‌های ارزشمندی را به دست بیاورد.

مهاجرت کیمیا و انتخاب جدید او برای ادامه دوران حرفه‌ای، فقط یک تصمیم حرفه‌ای در ورزش نیست؛ کیمیا زندگی شخصی دیگری را انتخاب کرده است و در کنفرانس مطبوعاتی‌اش با بیان: «دنبال آرامش هستم» به آن وجه از تصمیمش اشاره دارد.

 

مهاجرت کیمیا برای ایران نه فقط به دلیل از دست دادن یک سرمایه حرفه‌ای در ورزش، بلکه به دلیل دیدگاه مقامات ورزشی ایران درباره ورزشکاران مدال‌آور، بحران بزرگی به شمار می‌رود.

ورزش ایران با وزرای ورزش در دولت‌های مختلف و چهره‌های سیاسی که ریاست کمیته ملی المپیک را در اختیار می‌گیرند، دلبستگی شدیدی به تک‌ستاره‌های رشته‌های ورزشی موفق ایران در المپیک دارد. این گرایش به تک‌ستاره‌ها برای جبران بحران‌های ورزشی در ایران پدید آمده است. مقامات ورزشی در ایران با تک‌ستاره‌ها تصویری از موفقیت در ورزش می‌سازند. این در حالی‌ست که نهادهای ورزشی موثر در ایران - مثل باشگاه‌ها و فدراسیون‌ها، دچار بحران سوءمدیریت هستند و کاربرد خود را از دست داده‌اند.

تک‌ستاره‌ها در رشته‌های ورزشی که ایران را به مدال در المپیک می‌رسانند، صاحب موقعیت‌هایی می‌شوند که ساختن آن برای یک یا چند ورزشکار، تصویر واقعی وضعیت ورزشکاران در ایران نیست. پاداش‌ها و فرصت‌های مالی - که البته برخی از آن‌ها وعده‌های بیهوده هستند، به سوی قهرمانان المپیک سرازیر می‌شوند، اما ورزش ایران فرصت رشد و موفقیت را برای همه ایجاد نمی‌کند. فقر امکانات ورزشی در باشگاه‌ها آن‌چنان همه‌گیر است که تک‌ستاره‌ها در فرصت‌هایی استثنایی برای ورزش ایران ساخته می‌شوند و پیشرفت ورزشی جریان پویایی در ورزش ایران نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

برای ورزش ایران - که برای یک مدال بیشتر در المپیک، تمرین‌های خارج از اردوی ورزشکاری مثل کیانوش رستمی را می‌پذیرد و به بی‌توجهی ورزشکار به قواعد تیمی تن می‌دهد، از دست دادن کیمیا علیزاده بی‌شک یک فاجعه است، حتی اگر مسئولان ورزشی ایران در مصاحبه‌ها بخواهند مهاجرت کیمیا را طور دیگری تعریف کنند. برای ورزش ایران، مدال‌آور زن در المپیک کارکردهای سیاسی دارد و کیمیا علیزاده به همین دلیل از سنین نوجوانی سوژه خوبی برای تبلیغات موفقیت دختران ورزشکار ایرانی بود. او با مدال تاریخی‌اش به نماد امکان موفقیت زنان در شرایط خاص ورزش زنان در ایران تبدیل شد و حالا مهاجرت او می‌تواند تمام آن تصویری را که با موفقیت کیمیا ساخته بودند، برهم بریزد.

ورزش ایران به شکلی اغراق‌آمیز می‌خواهد تمام مسائلش را پشت چند مدال المپیک پنهان کند و در این ساختار همیشه تک‌ستاره‌ها به مفهوم اصلی ورزش تبدیل می‌شوند. در حالی که ورزش برای سرزندگی و پویایی به زیرساخت، باشگاه‌های مستقل و فدراسیون‌های صاحب ایده نیاز دارد، نه به چند ستاره و چند مدال.

کیمیا علیزاده زندگی دیگری را در آلمان پی می‌گیرد و او را شاید خیلی زود دوباره با درخشش‌های هیجان‌انگیزش ببینیم. تصمیم شخصی او با هر دلیلی که می‌تواند نزد خودش محفوظ باشد، جای بحث ندارد. آنچه باید در ورزش ایران بحث‌برانگیز باشد، ساختاری است که یک ورزشکار حرفه‌ای را به خروج از آن سوق می‌دهد، و بسترهایی که برای پرورش نسل‌های پی در پی و موفق در ورزش مهیا نیست.

بیشتر از ورزش