ترور قاسم سلیمانی و امنیتی شدن شرایط مردم در ایران

جنگ به معنای کلاسیک آن یعنی قشون‌کشی و آوردن پیاده و سواره نظام دیگر در بین نیست

مردم در ایران و آمریکا می پرسند، اینک پس از ترور قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، بایستی منتظر جنگ و یا چه مخاصمه تازهای باشند.

به گمان من جنگ بین ایران و آمریکا هم اینک نیز در جریان است. هنگامی که مرد شماره دو نظام از نظر داشتن قدرت و توان اجرایی بعد از آیت الله خامنه ای ( مسئول امور نظامی و سیاست خارجی)، در عراق به قتل می رسد، بغیر از آنکه بگویم این حمله موشکی یک اقدام جنگی است، چه تعبیر دیگری می توانیم از آن داشته باشیم؟

با این تفاوت که مفهوم جنگ به معنای کلاسیک آن یعنی قشون‌کشی و آوردن پیاده و سواره نظام دیگر در بین نیست.

حمله نیروهای تحت امر جمهوری اسلامی، حشد‌الشعبی به سفارت آمریکا و پیش از آن حملات موشکی به پایگاه نظامی آمریکا در کرکوک که موجب کشته شدن یکی از پیمانکاران آمریکایی شد، برای رییس جمهور آمریکا، همان اعلام شروع جنگ از جانب ایران بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

رییس جمهور آمریکا بارها و به نظر می‌رسد که صادقانه، گفته بود که خط قرمز وی جان شهروندان آمریکایی است و حمله به سفارت آمریکا در بغداد مزید بر دلیل تصمیم گیر وی شد.

فرمانده قاسم سلیمانی، از نگاه ناظرین و سیاسیونی که با وی آمد و شد داشته و وی را از نزدیک می‌شناختند، فردی باهوش، دارای استراتژی و فرمانده ای شجاع و منطقی خوانده می‌شد. آیا این منطق وی عاملی برای جلوگیری از درگیری مستقیم با آمریکا بود؟

دشمنان قاسم سلیمانی می گویند که وی با درگیر کردن کشورهای منطقه به شبه نظامی سازی و داشتن حامیان در سیاست و شبکه‌های نظامی، با هدف صدور انقلاب ایران از سوی دیگر توانسته بود خطر رویارویی نظامی با دشمنانی مانند آمریکا و اسراییل را از مرزهای ایران دور و به خاک دیگر کشورها بکشاند.

نمونه آن وضعیت سوریه، لبنان، عراق و حتی یمن و تا اندازه ای افغانستان است. هدفمند بودن حضور نظامی ایران در این کشورها که در سال‌ها و ماه‌های اخیر موجب خشم بسیاری از شهروندان این کشورها شده است یکی از عوامل شکست استراتژی منطقه ای ایران خوانده می شود.

اقدام رییس جمهور آمریکا در حذف قاسم سلیمانی بی تردید، بسیاری از حواریون و حامیان وابسته به وی را ناامید و تا اندازه ای مشوش خواهد کرد.

تشویش از امنیت فرمانده‌های شبه نظامی در منطقه و تشویش از آنکه درگیری نظامی ایران و آمریکا، آنگونه که به نظر می‌رسد، در کشورهای ذی نفع جمهوری اسلامی آغاز شود.

به همین سبب بود که بغیر از حشد الشعبی و طرفداران آن که از دست نشاندگان جمهوری اسلامی هستند، مقامات رسمی این کشور واکنشی متفاوت نشان دادند.

نخست وزیر مستعفی عراق، حمله آمریکا را که در آن مهدی المهندس از فرماندهان برجسته حشدالشعبی نیز کشته شد، محکوم اما خواستار نشست پارلمان این کشور برای تصمیم گیری درباره وضعیت فعلی شد.

از رییس پارلمان عراق تا رییس جمهور این کشور و حتی آیت الله سیستانی مرجع شیع معتدل عراق، همگی خواستار خویشتنداری طرفین شده و با توجه به شرایط و وضعیت ویژه عراق، خواستار آن شدند که این کشور صحنه رویارویی آمریکا و ایران نشود.

واکنش مقامات دولت افغانستان نیز به همین شکل ادامه داشت و محمد اشرف غنی در  توییتی اطمینان داد که از خاک این کشور «در هیچ حالت علیه هیچ کشور خارجی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد».

نگرانی دولت افغانستان نیز از انتقام جویی ایران از آمریکا در خاک این کشور در شرایطی که ایران بارها برای رقابت با آمریکا، میزبان طالبان در تهران بوده و یا در این گفتگوها اختلال ایجاد و یا با حمایت از طالبان مخل ایجاد ثبات در این کشور بوده است، از دیگر موارد می باشد.

اما آنچه  که از یاد برده شده، تاثیر این ترور بر مردم ایران و وضعیت سیاسی این کشور است. در حالی که انتخابات مجلس شورای اسلامی تا چند هفته دیگر برگزار می شود، پیش بینی من این است که گروه های تندرو و نزدیک به رهبر و سپاه شانس بیشتری برای انتخاب شدن داشته باشند.

این فرصت می تواند در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز برای نامزدهای تندرو و افراطی و قدرت گرفتن آن‌ها در ایران بیشتر شود.

در شرایطی که احتمال گفتگو و کم شدن از تنش‌ها بین ایران و آمریکا صفر شده است، شرایط خصومت‌آمیز و افراطی در ایران می‌تواند با توجه به نتیجه انتخابات آمریکا ادامه یابد و چنانچه که آقای ترامپ برنده انتخابات باشد، تمایل ایران برای گفتگو با وی غیرممکن به نظر می‌رسد.

بایستی دید که این حمله برای آقای ترامپ در انتخابات و در استیضاح تا چه اندازه موثر و یا تضعیف کننده موقعیت وی خواهد شد. وی گفت که قصد تغییر رژیم در ایران را ندارد، اما تغییری که امروز با ترور سلیمانی در کشور ایجاد شده است، فضایی به مراتب هراسناک‌تر و امنیتیتر برای شهروندان این کشور است که در ناامیدی و اقتصاد ویران، کورسوی امید خود به گشایش اوضاع در کشور را نیز از دست میدهند.

بیشتر از سردبیری