شبه نظامی‌گری، پدیده‌ای نظام‌برانداز در افغانستان

سوابق، علت‌ها، و چالش‌های دولت‌های افغانستان در برابر شبه‌نظامیان

نیروهای دولتی برای بازداشت قیصاری از شنبه شب خانه‌ او را به محاصره درآوردند - عکس از صفحه رسمی نظام الدین قیصاری

درگیری و جنگ شدید میان نیروهای امنیتی افغان و شبه نظامیان وفادار به نظام‌الدین قیصاری، از فرماند‌‌هان مشهور شبه‌نظامی در شهر مزار شریف در شمال افغانستان، بار دیگر بحث پیرامون حضور شبه‌نظامیان در افغانستان و اثرات مخرب آن را ورد زبان محافل سیاسی امنیتی کرد. 

نیروهای دولتی برای بازداشت قیصاری در شهر مزار شریف، از شنبه شب خانه‌ او را به محاصره درآوردند. پلیس مزار شریف گفته است که حکم بازداشت قیصاری از سوی مراجع قضایی صادر شده است. اما قیصاری بدون اعتنا به حکم بازداشت، از تسلیم شدن به نیروهای امنیتی خودداری ورزید. در نتیجه، درگیری میان شبه‌نظامیان وابسته به او و نیروهای امنیتی که خانه وی را محاصره کرده‌اند، آغاز شد و تا هنگام تهیه این گزارش، یکشنبه شب، همچنان ادامه دارد. مسلح کردن افراد غیرمسئول، غصب زمین، زورگویی و آزار مردم، از جمله اتهاماتی است که بر نظام‌الدین قیصاری وارد شده است. قیصاری پیش از این نیز یک بار با اتهامات مشابهی بازداشت شده است. اما در پی تظاهرات خونین مردم در شهر‌‌های شمالی و شمال غربی افغانستان، دولت او را دوباره آزاد کرد. قیصاری از فرماند‌‌هان مشهور ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول رئیس جمهوری غنی بود. اما بعدها علیه وی نیز شورید و در جریان انتخابات ریاست جمهوری، در حالی که ژنرال دوستم از دکتر عبدالله عبدالله حمایت می‌کرد، او حمایت خود را در اختیار یک نامزد دیگر آن انتخابات، رحمت‌الله نبیل، گذاشت. 

در افغانستان، ایجاد درگیری و شورش علیه نیروهای دولتی توسط شبه‌نظامیان، سابقه‌ای سی و چند ساله دارد. حتی در مواردی، شبه‌نظامیان توانسته‌اند زمینه سقوط دولت را نیز فراهم کنند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، دولت وقت افغانستان که روزمره تلفات زیادی را در رویارویی با نیروهای مجاهدین متقبل می‌شد، دست به تشکیل گروه‌های شبه‌نظامی زد تا درهمسویی با دولت علیه مجاهدین وارد جنگ شوند. آن گروه‌‌‌ها را در افغانستان «ملیشه» می‌نامیدند که برگرفته از واژه «میلیشیا» است. شبه‌نظامیان در آن دوران قدرت زیادی به دست آوردند و توانستند تا حدی از فشار مجاهدین بر دولت وقت بکاهند. در کودتای سال ۱۳۶۸، شهنواز تنی، وزیر دفاع افغانستان، که علیه حکومت دکتر نجیب‌الله کودتا کرد، همین نیروهای شبه‌نظامی ژنرال دوستم و یک فرمانده شبه‌نظامی از هرات به نام سید احمد بودند که توانستند کودتاچیان را به سرعت سرکوب کنند. بعدها، نیرو‌‌های شبه‌نظامی ژنرال دوستم از دکتر نجیب‌الله، رئیس جمهوری افغانستان، روی گرداندند و باعث سقوط حکومت وی شدند. پس از روی کار آمدن مجاهدین در افغانستان، نیروی نظامی منظم و قدرتمند افغانستان از هم پاشید و فرماند‌‌هان جهادی، نیروهای شبه‌نظامی خود را در چهارچوب قانون اساسی افغانستان، وارد تشکیلات وزارت دفاع  و نیرو‌‌های انتظامی و پلیس کردند. 

طالبان هم که خود نیروی شبه‌نظامی دیگری بودند، پس از تصرف بیشتر نقاط افغانستان و اعلام «امارت» و «خلافت» در این کشور، نظام امنیتی منظمی ایجاد نکردند، بلکه با همان نیروهای شبه‌نظامی در کشور حکمروایی می‌کردند. پس از سقوط طالبان نیز، در آغاز دولت افغانستان و شبه‌نظامیان مجاهد که در مقابل طالبان می‌جنگیدند، ساختار نیروی امنیتی افغانستان را ایجاد کردند. اما بر اساس توافق بُن، دولت متعهد به ساختن نیروهای امنیتی منظم و رسمی شد و در آن مسیر، ساختار‌‌های شبه‌نظامی منحل شد و نیروهایی تحت عنوان ارتش و پلیس ملی شکل گرفتند. دولت افغانستان ارتش سابق را نیز منحل کرد و درجه‌داران پیشین، با تعدیل رتبه وارد ساختار جدید ارتش و پلیس ملی شدند. البته تعداد زیادی از مجاهدین نیز وارد آن نیروها شدند. بعدها، با آموزش توسط مستشاران نظامی نیروهای ناتو در افغانستان و چند کشور دیگر، نیروهای ویژه و «کوماندویی» نیز وارد ساختار نظامی افغانستان شدند. 

با شکل‌گیری دوباره هسته‌های طالبان و نیز سر برآوردن گروه‌های تروریستی مختلف دیگر در گوشه و کنار افغانستان، با توجه به کمبود نیروهای امنیتی رسمی، دولت افغانستان بار دیگر دست به دامن فرماند‌‌هان جهادی سابق شد و نیرو‌‌های شبه‌نظامی را در گوشه و کنار افغانستان برای مبارزه با طالبان مسلح کرد. این نیروها را «اربکی» یا پلیس محلی می‌نامند. از این جا بود که  تعدادی از فرماند‌‌هان محلی، دوباره در افغانستان قدرت گرفتند. این افراد گذشته از پیشبرد درگیری‌ها علیه طالبان، مسئولیت تامین امنیت در منطقه‌های تحت نفوذ خود را نیز بر عهده دارند. از همین جاست که اتهاماتی نظیر زورگویی، آزار و اذیت و حتی قتل و کشتار مردم در پرونده این گروه‌ها درج شده است. پس از شکل‌گیری حکومت وحدت ملی به رهبری محمد اشرف غنی، او تلاش کرد که تا حد امکان از نفوذ و قدرت بی‌رویه گروه‌های شبه نظامی بکاهد. اما جریان‌های حامی این جنگ‌سالاران با مرتبط نشان دادن خلع سلاح شبه‌نظامیان با تنش‌های قومی و زبانی، جلو این تلاش‌ها را گرفتند. نتیجه این شد که هرازگاهی فریاد و فغان مردم از ظلم و ستم این شبه‌نظامیان، دولت را وادار می‌سازد که دست به اقداماتی در تقابل با آنان بزند. اما افرادی که از حضور این گروه‌ها سود می‌برند، با حمایت از آنان و علَم کردن بحث‌های قومی، به وضوح مانع از اقدام علیه این گروه‌ها می‌شوند. بر این مبنا، این گروه‌ها چنان نیرومند شده‌اند که حتی روزهای متوالی در مقابل نیروهای انتظامی دولت هم استقامت می‌کنند. 

بیشتر از