اختلافات درونی و آینده مبهم رهبری طالبان

میزان مداخله رهبر طالبان در امور روزانه وزارتخانه‌ها به‌طور پیوسته افزایش یافته است

تا پایان ۲۰۲۲ دفتر ملا هیبت‌الله صلاحیت تمام انتصاب‌های رسمی را بر عهده گرفته بود-MOHD RASFAN / AFP

ملا هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان، سیاست سختگیرانه‌ای را در افغانستان به پیش می‌برد، اما همچنان آینده طالبان تاریک به نظر می‌رسد و این باعث شده است که برخی از مقام‌های طالبان در‌این‌باره بحث‌و‌جدل کنند.

طالبان از زمان تصرف افغانستان در اوت ۲۰۲۱، در راستای محدود کردن آزادی‌های اجتماعی و با تمرکز بر اعمال محدودیت علیه زنان اقدام کردند. طالبان در دسامبر سال گذشته میلادی دو فرمان «زن‌ستیزانه» صادر کردند که براساس آن، زنان از رفتن به دانشگاه و کار کردن در نهادهای غیر‌دولتی منع شدند. طالبان هفته گذشته نیز ممنوعیت کار زنان در دفاتر سازمان ملل متحد را اعلام کردند، هر چند سازمان ملل متحد در‌مورد عواقب این تصمیم طالبان هشدار داد، اما طالبان به این موضع‌گیری سازمان ملل توجهی نکرد.

براساس گزارش انستیتوی صلح ایالات متحده آمریکا، این ممنوعیت‌ها هر چند تکان‌دهنده است، اما برای ناظران بر اوضاع افغانستان تعجب‌آور نبود. دیپلمات‌های کابل‌نشین پیش از این ممنوعیت‌ها، این سیاست‌ طالبان را اعلام کرده بودند. کشورهای غربی و منطقه‌ای به طالبان هشدار داده بودند که اتخاذ چنین سیاست‌هایی به انزوای بیشتر افغانستان می‌انجامد و هر‌گونه امید در راستای تداوم ارسال کمک‌های خارجی و سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی را از بین می‌برد، اما رهبر طالبان از این تصمیم‌گیری‌ها عقب‌نشینی نکرد.

این فرمان‌‍‌های منتسب به رهبر طالبان، مخالفانی در میان دولت این گروه داشت و پس از رد درخواست دولت در مارس ۲۰۲۲، مبنی بر از‌سرگیری آموزش دختران در دوره دبیرستان، این اختلافات افزایش یافت.

طالبان تلاش زیادی برای انسجام گروهشان انجام دادند، اما اختلافات داخلی از سال ۲۰۲۱ و پس از محکومیت‌های بین‌المللی، مختل‌شدن ارسال کمک‌های بشردوستانه و توقف عملیات سازمان ملل متحد، همگانی شد و برخی از مهم‌ترین رهبران طالبان از وضعیت موجود انتقاد کردند.

سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله (کشور) طالبان و رهبر شبکه حقانی، هشدار داد که انحصار قدرت، کل سیستم آن‌ها را «بدنام» می‌کند، اما نامی از رهبرشان ذکر نکرد. چند روز بعد، ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان و پسر ملا محمد عمر، بنیان‌گذار طالبان، گفت که آن‌ها باید همیشه به خواسته‌های مشروع مردم گوش دهند.

عبدالسلام حنفی، معاون نخست‌وزیر طالبان و چندین وزیر دیگر نیز گفته‌های مشابهی را بیان کردند، اما مدافعان رهبر طالبان، به منتقدان تاختند و به پیروی از رهبر تاکید کردند. تحلیلگران تنش در درون طالبان را جنگ شدید قدرت توصیف کردند. شایعاتی در‌مورد کودتا علیه رهبر طالبان نیز به گوش می‌رسید. ملا هیبت‌الله آخوندزاده در ماه مارس خواستار تشکیل جلسه کابینه در قندهار شد. گمان می‌رود که هدایت بدری، سرپرست وزارت دارایی طالبان، به‌دلیل اختلافات از مقامش استعفا داد و پس از آن، رهبر طالبان او را به ریاست بانک مرکزی منصوب کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما در زمان اختلافات طالبان، شاخه خراسان دولت اسلامی توانست داوود مزمل، استاندار طالبان در بلخ را ترور کند و باعث شد که طالبان قدرتی برای مهار حملات تروریستی نداشته باشند. این در حالی رخ داد که طالبان ادعا می‌کردند به چندین مخفیگاه داعش حمله و تلفات سنگین به این گروه وارد کرده‌اند. داعش بزرگترین تهدید برای حکومت طالبان محسوب می‌شود.

سیاست طالبان تا پیش از قدرت گرفتن، روشن بود. شورای رهبری طالبان سیاست خود را از طریق اجماع تعیین می‌کرد و دسترسی به این شورا برای جنگجویان هم دشوار یا نا‌ممکن بود. رهبر طالبان در تبلیغات و تئوری حرف آخر را می‌زد، با این وجود الزامات نظامی بر تصمیمات جنبش غالب بود، اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان، ملا هیبت‌الله به‌تدریج شروع به ارائه تعریفی جدید از اقتدار خود کرد.

پس از صدور فرمان‌های منع آموزش و کار زنان، رهبر طالبان به صحنه مرکزی سیاست طالبان بازگشت و باعث شد که میزان مداخله در امور روزانه وزارتخانه‌ها هم به‌طور پیوسته افزایش یابد و تا پایان ۲۰۲۲ دفتر ملا هیبت‌الله صلاحیت تمام انتصاب‌های رسمی را بر عهده گرفته بود. این امر باعث ایجاد چالشی جدی برای چهره‌های قدرتمند طالبان ازجمله وزیران دفاع و داخله طالبان بود.

گمان می‌رود که فرمان‌های سختگیرانه رهبر طالبان تا حدی ناشی از تصور نافرمانی گسترده صادر می‌شود و رهبر از نقطه ضعف و نه برتری بی‌چون و چرا، به این اقدامات متوسل شده است. به نظر می‌رسد شورای علما در هر استان به‌‌عنوان چشم‌وگوش رهبر طالبان عمل می‌کند و مانند یک نگهبان تخلفات میان مقام‌های محلی را گزارش می‌دهد.

به نظر می‌رسد مخالفان تصمیم‌های رهبری، بدون خیانت به ریشه‌ها و آرمان‌های جنبش طالبان، می‌خواهند که اقتصاد را سر‌‌و‌سامان دهند و با جامعه جهانی در تعامل باشند، اما ملا هیبت‌الله در یکی از سخنرانی‌هایش گفته بود که جهاد یا مبارزه با عقب‌نشینی نیروهای نظامی خارجی و فروپاشی جمهوری افغانستان به پایان نرسیده است و همچنان ادامه دارد و هدف حکومت طالبان اجرای شریعت اسلامی است.

انتقادهای عمومی  در میان مخالفان، تلاشی خلاقانه برای مقابله با نفوذ رهبر طالبان است و شاید زمینه‌سازی برای اقدامی علیه او باشد، اما تاکنون مشخص نشده که این انتقادها راهگشا است یا خیر.

طالبان طی دو دهه اخیر حکومت افغانستان را «دست‌نشانده غربی‌ها» و حضور نظامی غرب را «اشغال» می‌دانستند و با تبلیغات گسترده توانستند نیروهای زیادی را جذب کنند. طالبان برای اثبات مقاومت در برابر قدرت نظامی یک ابرقدرت مانند آمریکا از تبلیغات بهره‌ می‌بردند، اما دور شدن ناگهانی از روایت‌های شورشیان، افزایش تعامل دیپلماتیک و سیاست‌های اجتماعی معتدل، به خیانت به آرمان بسیاری از جنگجویان طالبان منجر شد.

طالبان رادیکال رهبری این گروه را فقط به‌عنوان یک رژیم «دست نشانده» دیگر و وابسته به منافع خارجی‌ها می‌داند و این باعث می‌شود که مخالفان به گروه‌های رادیکال و تروریستی مانند شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش) ملحق شوند.

در نخستین روزهای تسلط طالبان بر افغانستان، بحث زیادی در‌مورد اختلاف بین حقانی‌ها و قندهاری‌ها وجود داشت و اختلافات زیادی میان ملا غنی برادر، رئیس پیشین دفتر سیاسی طالبان در دوحه، با سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، گزارش می‌شد. در آن زمان شاخه حقانی‌ به طالبان تندرو و شاخه ملا برادر به طالبان میانه‌رو مشهور شده بودند، اما رفته رفته ملا هیبت‌الله آخوندزاده که هیچ تجربه نظامی ندارد، قدرت خود را افزایش داد و حالا از ملا‌هیبت‌الله به‌عنوان جریان تندروی طالبان در حوزه جنوب افغانستان نام برده می‌شود و او عملا در تقابل با طالبان کابل‌نشین قرار گرفته است.