تشکر نانسی پلوسی به خاطر حمایت از مشمولان قانون داکا

«سخت است ولی باید در این بزنگاه تاریخی طرف حق را بگیریم»

بسیاری از مشمولان قانون داکا هنوز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند

من جاشوآ کونتره‌راس هستم. مشمول قانون داکا (اقدام عقب‌افتاده برای کودکان مهاجر) و هم‌جنس‌گرا هستم. نه از این بابت خجالت می‌کشم و نه هراسی دارم. در مکزیکوسیتی به دنیا آمدم و بزرگ شدم. وقتی هشت سالم بود، همراه خانواده‌ام غیرقانونی به ایالات متحده آمدم. از آن زمان تا کنون اتفاقات زیادی افتاده است. حالا در ۲۲ سالگی من هنوز بدون مدارک شناسایی دارم در این کشور که آن را خانه خودم می‌دانم، زندگی می‌کنم. 

از وقتی که هم‌جنس‌گرا بودنم را با خانواده و دوستانم در میان گذاشتم، با خودم قراری گذاشته‌ام. به خودم قول داده‌ام که همیشه با خودم روراست باشم و در مورد هویتم با آدم‌های دور و برم و کل جهان، صادق باشم. لازمه اثرگذار بودن، این است که آدم از نشان دادن خود واقعی‌اش ابایی نداشته باشد و پای اعتقاداتش بایستد. ‌ 

مشمول قانون داکا بودنباعث شد که فرصت‌های زیادی در زندگی به من رو کند. این قانون به من فرصت  ادامه تحصیل داد  و توانستم مدرک کارشناسی‌ام را در رشته ارتباطات بگیرم. به من فرصت داد تا کار کنم و در کارم هم به‌ویژه با مهاجران سر و کار دارم.

امروز در دادگاه عالی ایالات متحده به بحث‌ها و ماجراها از زبان مشمولان این قانون گوش دادند. هم‌اکنون بیش از ۷۰۰ هزار نفرکه این برنامه شامل حالشان می‌شود، از جمله خود من،  بلاتکلیف هستند و آینده‌شان در خطر است. حامیان و نهادهایی از سراسر آمریکا در واشنگتن دی سی گرد هم آمده‌اند تا از ما حمایت کنند. همین که می‌توانستم آن لحظات را با آن‌همه آدم شریک شوم، واقعاً به من احساس قدرت می‌داد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وقتی همه از دادگاه بیرون می‌آمدند، مو به تنم سیخ شد. احساس می‌کردم لحظه‌ای تاریخی است. این دادگاه، همان دادگاهی است که در مورد پرونده اختلاف براون و هیئت آموزش (۱۹۵۴) حکم داد  و  راه را برای جنبش حقوق مدنی و ایجاد اتحاد در سراسر کشور هموار کرد، و همان دادگاهی است که در مورد پرونده اختلاف «رو علیه وِید» (۱۹۷۳) حکم داد و قدرت انتخاب را در مورد بدن زنان، در اختیار خود آنان گذاشت. امروز، صدای ما را شنیدند؛ صدای در سایه‌ماندگان را. ما همسایه، همکار، معلم و دوست شماییم. ما هم برای خودمان کسی هستیم. من هم آدمم. 

یکی دیگر از لحظات به یاد ماندنی امروز وقتی بود که رئیس مجلس نمایندگان، نانسی پلوسی، بر پله‌های دادگاه ظاهر شد و حمایت خود را از ما اعلام کرد. وقتی داشت می‌رفت، خیلی کوتاه با هم گپی زدیم. من دست دراز کردم و با او چشم در چشم شدم و به خاطر آمدنش، از او تشکر کردم. به او گفتم، نمی‌توانم تصور کنم که تحت چه فشاری است و چه چالش‌هایی به عنوان یک زن سیاست‌مدار پیش روی خود دارد. پاسخ داد: «سخت است، ولی باید در این بزنگاه تاریخی طرف حق را بگیریم.»

بسیاری از ما مشمولان قانون داکا،هنوز می‌ترسیم جایی بگوییم که جزو این دسته از مهاجران هستیم. بسیاری از ما خجالت می‌کشیم که این بخش از هویت‌مان را آشکار کنیم. ولی باید بلند و واضح این را اعلام کنیم، چون باید برای آن بجنگیم. اگر خودمان حق خودمان را نگیریم، کس دیگری هم نخواهد گرفت. من شجاعت را به آسودگی ترجیح می‌دهم و امروز هم به همین علت به اینجا آمدم.

خطاب به والدینم، برادرانم و همه مهاجران در سراسر دنیا می‌گویم، این کار را به خاطر شما می‌کنم. چون معتقدم برنده نهایی ما خواهیم بود و هم‌چنان در مبارزه شرکت خواهیم کرد و در بزنگاه‌های تاریخ، طرف حق را خواهیم گرفت.  

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه