تراجنسی‌‌‌های افغانستان؛ خطر بازداشت، شکنجه و سوء‌استفاده جنسی

بسیاری از خانواده‌ها در افغانستان داشتن فرزندان «ترنس» یا با گرایش‌های جنسی متفاوت را مایه «شرمساری» در جامعه می‌دانند

هیچ نهاد و ساختاری در زمینه حمایت از ترنس‌ها در افغانستان فعالیت نمی‌کند-ADEM ALTAN / AFP

تراجنسیتی‌ها و هم‌جنسگرایان در افغانستان زیر خطر بازداشت و شکنجه طالبان و تجاوز جنسی قرار دارند. آنان در بدترین شرایط اقتصادی ممکن زندگی می‌کنند و هیچ نهادی برای حمایت شدن و غلبه بر مشکلات خود سراغ ندارند. در چندین مورد، نیروهای طالبان افراد تراجنسیتی و هم‌جنسگرایان را بازداشت، توهین، تحقیر و شکنجه کرده‌اند. منابع معتبر به ایندیپندنت فارسی می‌گویند که دست‌کم دو ترنس و هم‌جنسگرا در زندان طالبان در هرات به سر می‌برند و هیچ اطلاعی از وضعیت آنان در دست نیست.

برخی از تراجنسیتی‌‌‌ها و هم‌جنسگرایان برای فرار از فقر مجبور به تن‌فروشی شده‌اند تا درآمد ناچیز حاصل از این کارشان را برای زنده ‌ماندن خود هزینه کنند.

«ترنس»، مخفف «ترنس‌جندر» (تراجنسی- تراجنسیتی)، به افرادی گفته می‌شود که ویژگی‌های جسمی و جنسیت انتسابی-ظاهری آنان‌ هنگام تولد، با هویت جنسیتی آن‌ها متفاوت‌ است. تراجنسی بودن با گرایش جنسی تفاوت دارد و افراد تراجنسیتی می‌توانند گرایش‌های جنسی متفاوتی داشته باشند.  

در این گزارش با دو تن از ترنس‌های افغانستان در استان هرات مصاحبه شده است. 

گل‌احمد امانی، ۲۱ ساله و ساکن استان هرات در غرب افغانستان، در ۱۲ سالگی متوجه گرایش جنسی خود به مردان شد و از آن پس تاکنون، با کوله‌باری از رنج و اندوه فروان زندگی کرده است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

او در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی ادعا می‌کند که چندین بار، در مواردی با زور اسلحه و به شکل گروهی، هدف تجاوز جنسی قرار گرفته است. 

او می‌گوید: «افراد زیادی به من تجاوز کردند. از احساساتم سوء‌استفاده کردند و سپس تهدیدم کردند و به من تجاوز کردند. حتی یک گروه چهار نفری با زور اسلحه به من تجاوز کردند. من خیلی از این گونه برخوردها رنج می‌برم و این جور آدم‌ها زندگی‌ام را تباه کرده‌اند و می‌کنند.»

در کنار درد و رنج در جامعه، گل‌احمد زندگی پرتنشی نیز با خانواده‌اش دارد، زیرا به او اجازه نمی‌دهند مطابق هویت فردی و تمایلات خود، لباس زنانه بپوشد و آرایش کند. فقر و بیکاری هم به مشکلات این ترنس افزوده است.

او زیر فشار شدید خانواده‌اش قرار دارد که برای پیدا کردن کار قاچاقی به ایران برود تا مشکلات اقتصادی خانواده‌اش کمی حل شود، اما خودش مخالف این کار است. او می‌گوید: «از زمانی‌ که حکومت طالبان آمد، تا الان بیکارم. مشکلات روحی و روانی زیادی دارم و گاهی به خودکشی فکر می‌کنم تا شاید رنج و دردم تمام شود. حتی خانواده‌ام، به‌خصوص پدرم، با من دعوا می‌کند و می‌گوید که چرا بیکارم و چرا برای کار کردن، قاچاقی به ایران نمی‌روم.»

بسیاری از خانواده‌ها در افغانستان داشتن فرزندان ترنس یا با گرایش‌های جنسی متفاوت را مایه «شرمساری» در جامعه می‌دانند و می‌کوشند هویت جنسی و گرایش‌های آنان را سرکوب و پنهان کنند. 

گل‌احمد از میزان زیاد تقاضای جنسی به ‌دلیل رفتارهای زنانه‌اش، روایت می‌کند: «من چون تراجنسی‌ام، هر جا سر کار می‌روم، چون رفتارهای دخترانه دارم، از من سوء‌استفاده جنسی می‌کنند و بعد من را از کار اخراج می‌کنند. وضع ترنس‌ها خیلی خراب است. نه خانواده آنان را راحت می‌گذارد، نه جامعه و نه طالبان.»

گل‌احمد از زندگی یکی از دوستان نزدیک خود می‌گوید که پس از فشار و آزار و اذیت خانواده‌اش به دلیل ترنس بودن، خانه را ترک کرده و حالا در اتاقی در یکی بازارهای شهر هرات زندگی می‌کند. او هنگام صحبت، با لحنی اندوهبار می‌گوید که دوستش مجبور به تن‌فروشی شده است تا هزینه‌های زندگی‌اش را تامین کند و هیچ‌ جا نتوانسته کاری برای خود پیدا کند.

در جامعه سنتی و به شدت محافظه‌کار أفغانستان، پرداختن به مشکلات اقلیت‌های جنسی تابو است و تاکنون کمتر به این قشر توجه شده است. 

با سرنگونی نظام جمهوریت برخوردار از حمایت غرب و تسلط طالبان بر افغانستان در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، شماری از شهروندان تراجنسیتی افغان به کشورهای اروپایی و آمریکایی پناهنده شده‌اند، اما شمار زیادی از آنان به فهرست تخلیه راه نیافتند و هیچ امکانی برای تماس با نهادهای حامی حقوق تراجنسی‌ها و هم‌جنسگرایان ندارند.

 گل‌احمد با صدایی خسته و ناامید، خطاب به مردم می‌گوید که ترنس‌ها به همین شکل متولد شده‌اند و نمی‌توانند تمایلات جنسی و عاطفی خود را سرکوب کنند، و به همین دلیل، نباید در جامعه در معرض سرزنش و ملامت قرار گیرند. 

شهروند تراجنسی دیگری که با نام خانوادگی یعقوبی با ایندیپندنت فارسی مصاحبه می‌کند، هراس دارد که هویت واقعی‌اش فاش نشود، چون در استان هرات زندگی می‌کند و پیش‌تر،  مدتی در زندان طالبان محبوس بوده است. 

او علاقه زیادی به پوشیدن لباس زنانه، آرایش کردن و رقصیدن دارد، اما یک و نیم سال است که از ترس حاکمیت طالبان، از این تمایلات طبیعی خود دست کشیده است و اوقات خود را بیشتر  در انزوا و گوشه‌نشینی می‌گذراند.

در اوایل دوران حاکمیت طالبان، روزی یعقوبی با دوست خود برای رقصیدن به یک محفل کوچک در خانه‌‌ای در شهر هرات می‌رود، بی‌خبر از اینکه نیروهای استخبارات طالبان در آنجا منتظرند تا آن‌ها را بازداشت کنند.

او ماجرا را چنین روایت می‌کند: «متاسفانه یکی از دوستان، ما را به طالبان فروخته بود و وقتی که برای رقصیدن به آن محفل رسیدیم، ما را دستگیر کردند و به زندان بردند و شکنجه کردند.»

این نخستین بار بود که یعقوبی به زندان می‌رفت؛ خاصه زندان طالبان. او می‌گوید: «نیروهای استخبارات طالبان یک دندانم را شکاندند و ناخن‌هایم کشیدند و مدام من و دوستم را سیلی می‌زدند. ما را خیلی مسخره کردند و برای ما اصطلاح تحقیر‌آمیز «نر-ماده» را به کار بردند. ما را نجس و بی‌وجدان می‌نامیدند. طالبان در بین خود می‌گفتند که به این‌ها [ترنس‌ها] دست نزنید چون این‌ها نجس‌اند و از خوک هم پست‌ترند. نیروهای طالبان می‌گفتند که دست به ما نمی‌زنند و با تفنگ به ما ضربه می‌زدند. هر وقت به آن ماجرا فکر می‌کنم، خیلی پریشان می‌شوم.»

این شهروند تراجنسی به ‌دلیل فرمان عفو عمومی ملا هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان، از زندان رها شد، اما کابوس دورانی که در زندان سپری کرد، همچنان در ذهنش باقی است.

افغانستان زیر کنترل طالبان به بحران اقتصادی شدیدی گرفتار است و میلیون‌ها افغان به غذای کافی دسترسی ندارند، اما فقر در میان تراجنسی‌ها و هم‌جنسگرایان شدیدتر است و آنان از بسیاری از کمک‌ها محروم‌اند.

یعقوبی دشواری‌های زندگی در این دوران را چنین بیان می‌کند:  «ما با گرسنگی مواجهیم، کسی نیست یک افغانی به دست ترنس‌ها بدهد. من را از کار اخراج کردند و دلیلش این بود که بعضی‌ها آنجا من را نر-ماده خطاب می‌کردند.»

او از نهادهای حامی حقوق اقلیت‌های جنسی می‌خواهد که در گام نخست، برای حمایت مالی از آنان اقدام کنند و در صورت امکان، زمینه خروج آنان را از افغانستان فراهم کنند تا زندگیشان بیش از این با دشواری‌های فزاینده سپری نشود.

ترنس‌ها و هم‌جنسگرایان هیچ امیدی به زندگی آرام و بی‌خطر برای خود در افغانستان متصور نیستند، زیرا گذشته از فشارهای طالبان، تاکنون شاهد هیچ پذیرش و نرمشی در قبال هویت خود، نه از حکومت‌ قبلی افغانستان و نه از جامعه، نبوده‌اند. 

به احتمال زیاد هیچ پرونده‌ تجاوز جنسی به افراد تراجنسی، در دادگاه‌های افغانستان تشکیل و رسیدگی نشده است و بر اساس همین خلاء، عاملان آزار و تعرض و تجاوز به ترنس‌ها اطمینان دارند که تحت پیگیرد قرار نمی‌گیرند.