جنایت در تاریکی؛ گم شدن نیکا شاکرمی و پیدا شدن جسدش

از زمان مرگ نیکا تا زمان تحویل جسد او به خانواده‌اش، ۱۰ روز فاصله بوده است

نیکا شاکرمی در ۱۳۹۲، همراه با مادرش از خرم‌آباد به تهران مهاجرت کرد- @Roya_0jk 

اتفاق تکان‌دهنده‌ای دیگر در کوران خیزش مردم ایران؛ مرگ مشکوک دختری ۱۶ساله به نام نیکا شاکرمی در جریان اعتراض‌های تهران. ۱۰ مهرماه، روز تولد ۱۷ سالگی‌ نیکا بود. اما شب سه‌شنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، طبق گفته دوستانش در حالیکه همراه جمعیت معترضان به قتل مهسا امینی در حال شعار دادن و فرار از دست ماموران بود، ناپدید شد. 

طبق اعلام سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، پیکر نیکا ساعت ۷ صبح روز ۳۰ شهریور، از سوی ساکنان یک ساختمان کشف شد. این ساختمان در خیابان لبافی، چهارراه امیر اکرم، منطقه انقلاب، واقع است. طبق ادعای خبرگزاری‌های نزدیک به سپاه، همسایگان گفته‌اند ساعت سه پس‌از نیمه‌شب، صدای برخورد جسمی با زمین را شنیدند، اما مشکوک نشدند. 

آتش شاکرمی، خاله نیکا، که یک سال با او در خانه‌ای نزدیک بلوار کشاورز زندگی می‌کرده است، در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی گفته است که خواهرزاده‌اش به‌قصد رفتن به خوابگاه دانشجویی نزد خواهر بزرگ‌ترش خانه را ترک کرده و شناسنامه‌اش، آب، و حوله همراه داشته است. شناسنامه برای گرفتن مجوز ورود به خوابگاه همراه با نیکا بوده و ظاهرا به آب و حوله هم برای استفاده در زمان شلیک گاز اشک‌آور نیاز داشته است. این‌ها تایید می‌کنند که نیکا به ‌قصد شرکت در اعتراض‌ها خانه را ترک کرده بوده است؛ موضوعی که حکومت جمهوری اسلامی ایران، خانواده این دختر را برای رد آن تحت‌ فشار قرار داده است.

همچنین، شبکه تلوزیونی ایران اینترنشنال هم اعلام کرده است که به تصویر گفت‌وگویی از نیکا با خاله‌اش دست یافته که نشان می‌دهد که او گفته بوده به دلیل آتش زدن شالش، بازداشت شده است. این بازداشت، در شب مفقود شدن او و چند ساعت پیش از پیدا شدن پیکرش، رخ داده است.

اما خبرگزاری رکنا، نزدیک به نیروی انتظامی، در خبر مربوط به مرگ نیکا آورده است که جسد او بر روی بام خانه در حالی کشف شده که موبایل و کوله‌پشتی‌اش کنارش بوده‌اند.

خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، نیز در دو گزارش متفاوت نخست ادعا کرده است که جسد در حیاط‌‌خلوت ساختمان مجاور ساختمانی که ورود نیکا به آن دیده شده، کشف شده است، و سپس در گزارش دیگری تصریح کرده است که نیکا، با توجه‌ به بررسی فیلم دوربین‌ها، به دلایل نامعلوم، ساعت ۲۲ شب وارد یک ساختمان نیمه‌کاره چهارطبقه شده که با هل دادن در به آن ورود کرده، و ساعت سه پس از نیمه‌شب، از بالای بام این خانه به پایین پرت شده است.  

این خبرگزاری در آخرین گزارش خود تصریح کرده است که کوله‌پشتی و موبایل مهسا بر پشت‌بام خانه کشف شده و ۸ نفر کارکنان دو کارگاه تولیدی فعال در این ساختمان نیمه‌کاره، برای تحقیقات بازداشت شده‌اند. 

این در حالی است که پیش‌تر، همین خبرگزاری در گزارش دیگری تایید کرده بود که طبق تصاویر دوربین مداربسته، نیکا زنگ یکی از واحدها را زده و پس از باز شدن در وارد ساختمان شده و موبایل و کوله‌پشتی او بر سکوی پله‌های این مجتمع منتهی به پشت‌بام پیدا شده‌اند. 

نیکا شاکرمی فرزند دوم خانواده است. خواهر بزرگ‌تر او در تهران دانشجو است و نیکا در کافه‌ای حوالی میدان انقلاب کار می‌کرد. او سال ۱۳۹۲، پس از فوت پدر، همراه با مادرش از خرم‌آباد به تهران مهاجرت کرد و در حال تحصیل در رشته نقاشی بوده است و همین مسئله، زمینه نزدیکی او به خاله‌اش، آتش شاکرمی، شده بوده که او هم نقاش است. خاله و دایی نیکا پس از اعلام شناسایی پیکر او در تاریخ هشتم مهرماه و در جریان خاک‌سپاری‌اش، به دلیل مصاحبه در مورد دلایل مرگ او و اعتراض به تغییر محل خاکسپاری به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده‌اند. 

از زمان مرگ نیکا تا زمان تحویل جسد او به خانواده‌اش، ۱۰ روز فاصله بوده است. این در حالی است که طبق ادعای خانواده و طبق شواهد موجود، شناسنامه‌ او در وسائل همراهش موجود بوده و در روز یافت شدن پیکرش، هویت او قاعدتا شناسایی شده است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پرونده قتل نیکا در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ تشکیل شده است و شعبه ۵ دادسرای جنایی تهران به آن رسیدگی می‌کند. اما طبق گفته خانواده، با وجود درخواست آن‌ها، تاکنون اجازه دسترسی به محتوای این پرونده، نتایج کالبدشکافی، دلایل دقیق مرگ، و مسائل دیگر مربوط به این پرونده، به آنان داده نشده است. 

کسانی که در چند روز گذشته مدعی آشنایی با نیکا و دریافت پیام از او در روز حادثه شده‌اند، تاکید دارند که پس از ناپدیدشدن او، تلفن همراهش روشن بوده و حساب کاربری اینستاگرامش هم چند ساعت پس از این ماجرا غیرفعال شده است. اطلاعات مربوط به تماس‌های نیکا نیز هنوز در اختیار خانواده او قرار نگرفته است.

آخرین حضور نیکا در بلوار کشاورز، حوالی خیابان شانزده آذر، در حال شعار دادن علیه جمهوری اسلامی ایران، ساعتی قبل از پیدا شدن جسدش، از سوی خانواده و دوستان او تایید شد. 

پس از انتشار تصاویر مربوط به نیکا و طرح شبهه و احتمال دستگیری، تجاوز و قتل او به دست عوامل بازداشت‌کننده، و بازتاب گسترده آن در جامعه، ماموران امنیتی شبانه جسد او را برای خاکسپاری از غسالخانه آرامستان صالحین شهر خرم‌آباد، محل دفن پدرش، به آرامستانی در روستای حیات‌الغیب (چگنی) بخش ویسیان، منتقل کردند. 

خانواده نیکا پس از اطلاع از موضوع انتقال جسد، در حالیکه برای خاکسپاری‌اش با حضور بستگان و نزدیکان در آرامستان صالحین آماده می‌شدند، با ماموران امنیتی درگیر شدند. در جریان این درگیری، ماموران انتظامی به شرکت‌کنندگان در این مراسم شلیک کردند و محسن شاکرمی، دایی نیکا، را بازداشت کردند. 

جز اخبار و اطلاعات متعدد از سوی منابع مطلع، از جمله نزدیکان نیکا، در مورد شرایط ناگوار جسد او و وجود آثار کبودی و شکستگی ناشی از ضرب و شتم در ناحیه جمجمه، بینی و فک، و نیز آثار کالبدشکافی بر سینه که از انجام تحقیقات در خصوص دلایل مرگ از سوی پزشکی قانونی نشان دارد، نخستین ابهامی که در مورد اطلاعات رسمی انتشاریافته از قتل نیکا مطرح می‌شود، این است که چرا نتایج بررسی پزشکی قانونی در  اختیار خانواده‌اش قرار نگرفته و اجازه بررسی بیشتر به آن‌ها داده نشده، و پیکر او شبانه به خاک سپرده شده است.

همچنین، بر اساس آخرین گزارش خبرگزاری نزدیک به سپاه، گویا نیکا به ‌صورت اتفاقی در مسیر بازگشت به خانه، وارد اعتراض‌ها شده و سپس، مطابق تصاویر دوربین‌ها، بدون آنکه تعقیب شود، اعتراض‌ها را به سمت خانه ترک کرده است. 

در صورت صحت گزارش‌های منتشرشده، مشخص نیست که نیکا چرا باید ساعت ۱۰ شب، به‌ جای رفتن به خوابگاه خواهرش یا منزل خاله‌اش، به خیابان لبافی‌نژاد و ساختمانی نیمه‌کاره در کوچه‌ای خلوتی برود.

همچنین، این ابهام مطرح است که با توجه به موجود بودن تلفن همراه نیکا و شناسنامه‌اش، چرا در زمان کشف جسد او، هویتش مشخص نشده و این موضوع تا هفتم مهرماه به اطلاع خانواده او نرسیده است. ضمن آنکه طبق اعلام نزدیکان به خانواده نیکا، کلیه برنامه‌ها و حساب‌‌های کاربری او روی گوشی‌اش پاک شده، که از برنامه‌های پس از دستگیری معترضان و گرفتن گوشی همراه آن‌ها است. 

برای روشن شدن این موضوع، کافی است تجربه جواد موگویی، مستندساز انقلابی، را از بازداشت اتفاقی‌اش در جریان اعتراض‌های اخیر مرور کنیم. او خشونت بی‌سابقه ماموران، گرفتن تلفن همراه و رمز ورودی آن و دسترسی به اطلاعات داخل آن را پس از دستگیری و خشونت نیروهای لباس شخصی در برخورد با معترضان، به‌خصوص زنان، تایید کرده و در مشاهده خود نوشته است: «آمدم سر چهارراه قدس. دختری تنها و بی‌ روسری داشت دادوبیداد می‌کرد. صدایش را نمی‌شنیدم. ناجایی پرتش کرد توی جوب. چند بسیجی ریختند سرش. ۶۰ کیلو نبود. دویدم سمت دختر. داد زدم نزنید می‌میره! یکی گفت به تو چه! ناگهان بدنم سوخت؛ ناجایی با ساچمه‌ای پشت‌سرهم شلیک می‌کرد به دست‌وسینه‌ام. خوردم زمین. دختر هنوز توی جوب بود. موتور رهگذری آمد گفت بپر بالا، الان می‌برنت.»

به‌این‌ترتیب، سرنوشت نیکا شاکرمی، درحالیکه دو عضو خانواده او بازداشت شده‌اند و دیگر اعضای خانواده‌اش تحت‌فشار قرار دارند و وضعیت مادر و خواهر او نیز به دلیل تهدید از سوی دستگاه امنیتی مشخص نیست، برگ دیگری برای تکمیل‌ پرونده جمهوری اسلامی ایران در سرکوب و نقض حقوق بشر است.