نتایج انتخابات آرژانتین اعلام شد و «آلبرتو فرناندز» به پیروزی رسید. آقای فرناندز در حال حاضر به عنوان استاد حقوق در دانشگاه بوینس آیرس مشغول به کار است. او در این انتخابات کاندیدای حزب چپ بود و توانست با کسب ۴۸ درصد آرا به پیروزی برسد. وی در کارزار انتخاباتی خود از حمایت رئیس جمهوری پیشین، خانم «کریستینا فرناندز کرچنر» برخوردار بود. در انتخابات اخیر بیش از ۸۰ درصد از واجدان شرایط شرکت کردند. بر اساس قانون انتخابات در آرژانتین، هر کاندیدایی که بیش از ۴۵ درصد آرا را به دست آورد، پیروز انتخابات است. همچنین، مطابق با قانون انتخابت در این کشور، شرکت برای تمام افراد بین ۱۸ تا ۷۰ سال اجباری و برای سایر افراد بین ۱۶ تا ۱۸ و بالای ۷۰ سال نیز اختیاری است.
اگر چه آقای فرناندز نسبت به خانم فرناندز کرچنر، چهرهای میانهروتر تلقی میشود، اما بسیاری دلیل پیروزی وی را شعارهای او در دوران انتخابات میدانند. افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان، حمایت از مشاغل کوچک، توسعه امکان دسترسی به بهداشت عمومی و گسترش دانشگاههای دولتی، از جمله وعدههای انتخاباتی او بودند. رقیب وی، «مائوریسیو ماکری»، که در انتخابات چهار سال پیش قدرت را به دست آورده بود، حامی اقتصاد بازار است. وی در طی دوره ریاست جمهوری خود نتوانست رضایت عمومی را کسب کند و پس از اعلام نتایج انتخابات اخیر، کرسی ریاست جمهوری را واگذار کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آرژانتین با ۵۷ میلیارد دلار بدهی، یکی از بزرگترین بدهکاران به صندوق بینالمللی پول است. بسیاری از شرکت کنندگان در انتخابات، آقای ماکی را عامل مشکلات اقتصادی کشور میدانند، و تبعیت وی از صندوق بینالمللی پول را دلیل بحران کنونی تلقی میکنند. با توجه به سیاستهای اقتصادی معطوف به بازار آزاد در دوران ریاست جمهوری آقای ماکری، این کشور نتوانست از میزان بدهی خود بکاهد و امکان بازپرداخت آن درهالهای از ابهام قرار دارد. این چندمین بار است که آرژانتین با بحران بازپرداخت بدهیهای بینالمللی روبهرو میشود. همچنین، لازم به ذکر است که آرژانتین بیشترین تعداد جوانان بیکار را در آمریکای لاتین دارد. این آمار، در دوران ریاست جمهوری آقای ماکری، حدود ۲۰۰ هزار نفر نیز افزایش یافت. در سالهای اخیر، آرژانتین مجددا با سقوط ارزش پول ملی مواجه شد. واژه «مجددا» برازنده است، زیرا این چندمین بار است که پس از دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ میلادی در قرن بیستم، باز هم بحران سقوط ارزش پول سراغ آرژانتین میآید. طی چند ماهه اخیر، آرژانتین حتی سقوط ۱۵ درصدی ارزش پول خود در یک روز را نیز تجربه کرد. در برابر این معضل، بانک مرکزی آرژانتین کوشید تا با تزریق پول بیشتر به بازار، مشکل را حل کند. پیش از انتخابات و در توجیه این موضوع، ماکری، عکسالعمل بازار به احتمال پیروزی رقیبش را دلیل اصلی سقوط اقتصادی اعلام کرد. این در حالی است که پس از اعلام نتایج انتخابات، در اندک زمانی بازارهای مالی به ثبات رسید. همچنین، این کشور سالهاست که با تراز تجاری منفی دست به گریبان است. در حال حاضر، یک سوم مردم آرژانتین زیر خط فقر زندگی میکنند. تکدورهای شدن ریاست جمهوری ماکری بار دیگر ثابت کرد که مردم حاضر نیستند هزینه مدلهای نئولیبرالیستی را پرداخت کنند.
در دوران حکومت آقای ماکری، وی با توسل به کمکها و سیاستهای صندوق بینالمللی پول، سعی داشت مشکل فقر گسترده و تورم لجام گسیخته را در کشور حل کند. اما همان طور که تجربه سیاستهای پیشنهادی این صندوق در سایر کشورها نشان داده است، آرژانتین نیز نتواست از بحران خارج شود. مطابق با قولهای صندوق بینالمللی پول، قرار بود آرژانتین سیاستهای صرفهجویانه در پیش بگیرد و در مقابل، از وام ۵۰ میلیارد دلاری بهره مند شود. در ابتدا ۱۵ میلیارد دلار از آن وام نیز پرداخت شد و طی توافقی که انجام گرفته بود، در صورت تداوم اجرای نسخه پیشنهادی، مابقی وام قرار بود در دورهای سه ساله پرداخت شود. در پی اجرای سیاستهای ریاضتی، بسیاری از کارگران کار خود را از دست دادند. سندیکاهای کارگری نیز از تداوم وضع موجود ابراز نگرانی کردند، و در ادامه، اعتصابات بسیاری در کشور شکل گرفت. مردم مزدبگیر، اعتماد خود را از دست دادند. حتی افرادی که از دستمزد خوبی برخوردار بودند، با افت شدید ارزش پول ملی، نسبت به آینده نگران شدند. با توجه به تورم شدید، سندیکاها تقاضای افزایش دستمزد داشتند. آقای ماکری که با شعار «آرژانتین بدون فقیر» به قدرت رسیده بود، خود به عاملی برای تشدید فقر در جامعه تبدیل شد. یونان، شیلی، و حال آرژانتین، زخمخوردههای سیاستهای نئولیبرالیستی صندوق بینالمللی پول هستند؛ سیاستهایی که بیتوجه به شرایط داخلی، تنها گزینههایی مبتنی بر تئوریهای غیرقابل اجرا را توصیه میکنند. در مقابل، بولیوی، به عنوان کشوری که در برابر فشارهای این صندوق مقاومت کرد، امروز از شرایط خوب اقتصادی در آمریکای جنوبی برخوردار است.
طی چند سال گذشته، احزاب راستگرا در برزیل، آرژانتین، کلمبیا و شیلی، به پیروزی رسیده بودند. این تغییرات، با حمایتهای آمریکا و استقبال حامیان سیاستهای نئولیبرال سرمایهداری همراه بود. اما مجددا و با ایجاد شدن تردید نسبت به سیاستهای نئولیبرالیستی، دومینوی سقوط دولتهای راستگرا کلید خورد. شیلی و آرژانتین در زمره چنین کشورهایی هستند. موفقیت مجدد چپها در بولیوی و اکوادور نیز از بازپسگیری قدرت توسط سوسیالیستها در آمریکای لاتین خبر میدهد. اخبار اروگوئه نیز از تداوم این روند حکایت دارد.
آرژانتین را همگان با فوتبالش میشناسند. دیهگو مارادونا و لیونل مسی، در دنیای ورزش اسطوره هستند. اما کمتر کسی میداند که این کشور، یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز شل در دنیا را دارد و دغدغه اصلی اینجاست که علیرغم این ثروت طبیعی، همچنان به بحران اقتصادی دچار است. شاید تغییر سیاستهای امروز و مشی رادیکالتر، علاج درد مزمن آرژانتین باشد؛ کشوری که از الگوهای موفقی در قاره خود نیز برخوردار است.