تداوم اعتراض‌ها در ایران؛ انکار و سرکوب برای ناامید کردن مردم

شکل‌گرفتن اولین لایه‌های اعتراض و اعتصاب سراسری و تداوم فلج‌کننده تجمع خیابانی به‌خصوص از طرف دانشجویان و جوانان، گویای حقیقت این روزهای تاریخ‌ساز برای ایران است

اعتراض‌های شبانه‌روزی علیه جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران متوقف نشده‌اند. اما جمهوری اسلامی تلاش می‌کند با گسترش سرکوب‌ها و اعلام پایان اعتراض‌ مردم را از خیابان به خانه بازگرداند.

استاندار تهران در سخنانی روز پنجشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۱، مدعی شد: «همه چیز به پایان رسیده و تهران چند شب است در آرامش است.»

به نظر می‌رسد استاندار پایتخت ایران مدت‌ها است شب تهران را ندیده است، چرا که طی همین شب‌ها مناطق زیادی همچون چیتگر، جنت‌آباد، ستارخان، صادقیه و شهرک اکباتان همچنان شاهد تجمع اعتراضی بوده‌اند و در کنار آن کمتر خیابان و محله‌ای در این کلان شهر است که در حوالی ساعت ۱۰ شب سر دادن شعارهای گوناگون از پنجره‌های خانه‌هایش شنیده نشود. در باقی خیابان‌های شهر تهران هم به‌دلیل شدت سرکوب، امکان شکل‌گیری حلقه‌های اولیه اعتراضی نیست، اما مردم با بوق زدن تلاش می‌کنند خشم خود را به ماموران سرکوب نشان دهند.

ادعای استاندار تهران در بررسی میدانی و گفت‌وگو با شهروندان بیشتر رنگ می‌بازد هنگامی‌که شهروندانی می‌گویند از حوالی ساعت ۴، ماموران سرکوب در فواصل کوتاهی از هم در خیابان‌ها و میادین شهر مستقر می‌شوند، ماموران مسلحی که تعداد آن‌ها طی روزهای اخیر افزایش قابل‌ توجه یافته است.

بنابراین، مسئولان جمهوری اسلامی باید پاسخ دهند اگر همه چیز در پایتخت و نقاط مختلف کشور به آرامش رسیده است، دلیل استقرار این میزان نیروی نظامی چیست. از سوی دیگر، چرا درحالی‌که مقام‌های انتظامی و امنیتی بارها تاکید کردند در صورت آرام شدن وضعیت شهرها قطعی اینترنت به پایان می‌رسد، شهروندان ایرانی هنوز هم در حدفاصل ساعات ۴ بعد از ظهر تا ۱۲ شب با قطعی کامل دسترسی به فضای مجازی مواجه‌اند.

نکته دیگر، افزایش موج دستگیری‌ها است که نشان‌دهنده تمام نشدن دامنه خیزش مردمی است. طی روزهای اخیر، مسئولان امنیتی به‌صورت گسترده اهالی رسانه، چهره‌های سیاسی، فرهنگی، هنری و شهروندان را بازداشت کرده‌اند و این افزایش موج دستگیری‌ها حتی به برخی کاربران توییتر و اینستاگرام نیز رسیده است. تمامی این حوادث نشان‌دهنده آن است که بر خلاف ادعای مسئولان، خیزش و اعتراض‌های عمومی به پایان نرسیده و اتفاقا با تغییر شکل و ورود به مسیر درخواست اعتصاب سراسری و نافرمانی مدنی، گامی روبه‌جلو برداشته است.

در روزهای اخیر، کسب‌وکارهای خصوصی زیادی فعالیت‌های معمول خود را متوقف کرده و اعلام کرده‌اند که در کنار مردم ایستاده‌اند. روز پنجشنبه، اخباری مبنی بر اینکه بخشی از نیروهای شرکت‌های دیجی‌کالا و اسنپ و تپسی کار خود را ترک کرده‌اند، شنیده شد که نشان‌دهنده شکل‌گرفتن هسته اولیه اعتصاب‌های سراسری است، حرکتی مهم که در ادامه اعتصاب معلمان و دانشگاهیان نیز رخ داد.

اما ابراهیم رئیسی چهارشنبه‌شب در برنامه گفت‌وگوی تلویزیونی تلاش کرد حکومت را مدافع انتقاد و گفت‌وگو نشان دهد و به‌زعم خود، برخورد با اغتشاشگران را خواسته اکثریت جامعه بخواند. در صحبت‌های رئیسی بارها به این نکته اشاره شد که مرز بین انتقاد و اغتشاش متوقف کردن نظم رایج عمومی و چرخه اقتصادی کشور است، اشاره‌ای که نشان می‌دهد مسئله اعتراض خیابانی و اعتصاب تا چه میزان برای حکومت نگران‌کننده است.

در واقع برخلاف تبلیغات گسترده حکومتی، همه شواهد حاکی از آن است که در اعتراض‌های فعلی مردم با روش‌های مختلف به‌دلیل گستردگی سرکوب و کشتار معترضان به‌خصوص زنان و دختران، نافرمانی مدنی و اعتراض‌های خیابانی را ادامه می‌دهند.

شعارنویسی، شعارهای شبانه، تشکیل هسته‌های اعتراض در محلات، حضور گسترده در فضای مجازی و نقد حاکمیت و بسیاری از روش‌های دیگر، حالا برای دومین هفته با وجود بازداشت‌های گسترده و تهدید دائم متوقف نشده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از سویی، مطالعه پیام‌های مردمی زیر مطالب اقتصادی روشنگر است که مردم خواستار پیوستن این مجموعه‌ها به اعتصاب‌اند، موضعی که با فشاری حداکثری سبب شده است بسیاری از این مجموعه‌های مشهور مطالبی در مورد حوادث اخیر منتشر کنند.

این نکته نشان می‌دهد آنچه به نظر کاهش میزان تجمع است در واقع پایان اعتراض‌ها نیست؛ بلکه تغییر روش‌های معمول جامعه در برابر سرکوب گسترده حکومت است و در ساعات پایانی روز در اکثر معابر حضور عابرانی مشهود است که به نظر می‌رسد منتظر فرصتی برای شکل‌دادن حلقه‌های اعتراضی‌اند، همان‌طور که در شب‌های قبل سنندج، مشهد، تهران، شیراز، اصفهان، کرمانشاه و یزد شاهد این موضوع بودند.

حکومت می‌داند مشابه سال ۸۸ این بار با اعتراضی چندروزه مواجه نیست و تلاش می‌کند با افزایش دستگیری‌ها و سرکوب خیابانی با هرگونه احتمال اوج‌گیری حضور مردم در خیابان برخورد کند.

از سویی، موارد دیگری هم وجود دارند که نشان می‌دهد اعتراض‌ها ادامه دارند، اقدام هنرمندان و جوانان به تولید انبوه محتوا علیه جمهوری اسلامی، افشای هویت عوامل سرکوبگر، ابراز علنی خشم عمومی و ناامیدی از اصلاح امور در سطح جامعه تنها بخشی از مواردی‌اند که حاکی از تداوم خیزش مردمی‌اند.

اما بیش از همه آنچه باعث تهییج افکار عمومی شده است یکی انتشار تصاویر حضور نوجوانان کم‌سن‌وسال با لباس و ابزار سرکوب است که بیش از آنکه نمایش اقتدار نظام باشد، تحقیر دستگاه سرکوب را میان مردم در پی داشته است.

خیزشی که در باور و تبلیغات حکومت، اعتراضی هیجانی و موقت به قتل مهسا امینی بود حالا به موجی بلند بدل شده است که جوانان و زنان شجاع خط اول آن هستند و تصاویر مواجهه مردم با نیروهای سرکوب برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی حکایت از آن دارند که در وقت مواجهه، آنکه ناچار به گریز می‌شود نیروی سرکوب است.

به‌ این‌ ترتیب، در آستانه هفته دوم مهرماه، حکومت با اعلام حضوری شدن مراکز آموزشی، با چالشی بزرگ‌تر مواجه است. با علنی شدن اعتصاب دانشجویی و دانش‌آموزی و شکل‌گرفتن حلقه‌های اعتراضی پس از پایان ساعات کار این مراکز، جمهوری اسلامی ناچار باید بر تعداد نیروهای سرکوب در میادین و معابر شهر بیفزایند، نیروهایی که به گفته شهروندان به‌وضوح آثار خستگی و ترس و سرخوردگی در چهره‌های آن‌ها نمایان است.

همان‌طور که در انقلاب ۵۷، مهر نقطه اوج گرفتن اعتراض‌ها بود، حالا مهر ۱۴۰۱ برای افرادی که تجربه حضور در آن سال را دارند نقاط اشتراک زیادی با آن روزها پیدا کرده است.

شکل‌گرفتن اولین لایه‌های اعتراض و اعتصاب سراسری و تداوم فلج‌کننده تجمع خیابانی به‌خصوص از طرف دانشجویان و جوانان، گویای حقیقت این روزهای تاریخ‌ساز برای ایران است.