جبهه مقاومت ملی افغانستان؛ حرکت از حاشیه به متن

گسترش حوزه مقاومت علیه طالبان، امیدها به افزایش مخالفت با این گروه را بیشتر کرده است

نشست وین فرصت تازه‌ای بود تا جامعه بین‌المللی با راهکارهای جبهه مقاومت برای ساختار نظام در افغانستان آشنا شود-JOE KLAMAR / AFP

در روزهای اخیر خبرهایی از گسترش حوزه مقاومت در برابر طالبان به دیگر استان‌های افغانستان به گوش می‌رسد. در این مدت، نیروهای وابسته به جبهه مقاومت ملی در استان بدخشان با طالبان به‌شدت درگیر شده‌اند و گزارش شده که یک فرمانده قدرتمند طالبان در بدخشان به همراه ۱۵۰ جنگجو و مقدار زیاد تسلیحات به جبهه مقاومت پیوسته است.

نیروهای جبهه مقاومت حداقل در چهار شهرستان بدخشان در حال نبرد با طالبان‌اند. این نبردها نشان می‌دهد که حوزه مقاومت در برابر طالبان روزبه‌روز در حال گسترش است.

در حوزه بین‌المللی نیز رهبران جبهه مقاومت به‌تازگی در وین، نشستی را با تعدادی از سیاستمداران مخالف طالبان برگزار کردند و با اینکه چهره‌های مختلف حاضر این نشست دیدگاهی متفاوتی داشتند، در کلیت مسئله مبارزه با طالبان هم‌عقیده بودند. نتیجه این نشست یک اعلامیه مشترک بود که در آن، بر تداوم مبارزه با طالبان تا زمانی که این گروه بپذیرد دولتی فراگیر در افغانستان ایجاد کند، تاکید شد.

لوک کافی، تحلیلگر ارشد بنیاد هریتج،  به تازگی‌ در مقاله‌ای که عرب نیوز منتشر کرد، جبهه مقاومت ملی را تنها امید مبارزه با طالبان برشمرده است. کافی در این مطلب نوشت: «جبهه مقاومت ملی که احمد مسعود، فرزند احمدشاه مسعود، چهره نام‌آشنای جهانی و قهرمان ملی افغانستان، بنا گذاشت، از همان آغاز سلطه طالبان، مقابل این گروه ایستاد و بدون حمایت خارجی توانست به مبارزه با طالبان ادامه بدهد و حالا این گروه در سطح بین‌المللی نیز شناخته شده است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

لوک کافی می‌نویسد: «افغانستان در یک سال گذشته در مارپیچی نزولی بود. با وجود اینکه طالبان وعده داده بودند که دختران جوان به مدرسه بروند، هنوز این اتفاق نیفتاده است. در همین حال، اکثر افغان‌ها با یک بحران انسانی حاد مواجه‌اند. به این موارد اختلاف‌های داخلی میان رهبران طالبان و وضعیت امنیتی کلی در این کشور هم اضافه می‌شود.»

در حالی که شاخه نظامی جبهه مقاومت در شمال افغانستان بسیار فعال است، این سازمان در تاجیکستان، کشور همسایه، نیز حضور سیاسی دارد. با این حال، فعالیت‌های سیاسی و دیپلماتیک آن در صحنه جهانی محدود است.

به باور لوک کافی، با همه این‌ها، نشست وین فرصت تازه‌ای بود تا جامعه بین‌المللی با راهکارهای جبهه مقاومت برای ساختار نظام در افغانستان آشنا شود. لوک کافی می‌گوید: «هرچند جبهه مقاومت در گذشته تنها با اتکا به خود مبارزه می‌کرد، نشانه‌هایی از همفکری و اجماع مخالفان طالبان با جبهه مقاومت احساس می‌شود.»

کافی می‌افزاید که احمد مسعود و رهبران مقاومت ملی مایل‌اند برای ایجاد یک دولت فراگیر با طالبان مذاکره کنند؛ اما در کنار آن، ارزش‌هایی چون حقوق بشر، به‌خصوص حقوق زنان و اقلیت‌ها، برای آنان قابل‌مذاکره نیست؛ چیزی که طالبان در یک سال گذشته نشان دادند اصلا به آن‌ها اعتقاد ندارند.

لوک کافی می‌نویسد: «احمد مسعود در گذشته و پیش از سقوط جمهوریت نیز خواهان اصلاحات در دولت بود. او در سال ۲۰۲۰، در مقاله‌ای که برای نیویورک تایمز فرستاد، نوشته بود که باید در سیستم سیاسی و اداری بسیار متمرکز افغانستان که قدرت و منابع مالی را نزد دولت متمرکز می‌کند، تغییرات ساختاری مهمی ایجاد شود.»

 به باور تحلیلگر بنیاد هریتج، طالبان برای همکاری با گروه‌های سیاسی مخالف به منظور تشکیل یک دولت فراگیر هیچ تمایلی نشان نداده‌اند و همه این مسائل در کنفرانس وین مطرح شدند. بنابراین، در حالی که مبارزه مسلحانه جبهه مقاومت ادامه خواهد داشت، جامعه جهانی نیز باید از فعالیت‌های سیاسی مسعود آگاه باشد.

لوک کافی از جامعه جهانی خواست تا بخشی از ذخایر ارزی افغانستان را که در آمریکا و اروپا بلوکه‌شده به جبهه مقاومت اختصاص دهند. همچنین پیشنهاد کرد که جامعه بین‌المللی با شاخه سیاسی جبهه مقاومت در تاجیکستان تماس برقرار کند. این ارتباط سطوح بالا با اعضای رهبری این جبهه به سیاستگذاران خارجی کمک می‌کند درباره این گروه، اهداف و نیازهای آن بیشتر اطلاعات کسب کنند.

کافی می‌گوید که اگر اعضای جامعه جهانی با طالبان به‌راحتی گفت‌وگو می‌کند، دلیلی ندارد که نتواند همین کار را با جبهه مقاومت انجام دهد.

او همچنین از جهان خواست تا بر امتناع از به رسمیت شناختن طالبان مصر باشند. طالبان در تلاش برای کسب مشروعیت جهانی‌اند و در صورتی که به رسمیت شناخته شوند، هرگونه مسیر ایجاد یک دولت فراگیر و متعهد به ارزش‌های انسانی را خواهند بست.

مقاله لوک کافی که از تحلیلگران مطرح جهانی است، نشان می‌دهد که نگرش جامعه جهانی به جبهه مقاومت در حال تغییر است. با اینکه تعدادی از کشور‌های جهان از موضع جبهه مقاومت حمایت می‌کنند، این حمایت به نحوی است که به قدرت گرفتن بیشتر این جبهه کمکی نمی‌کند؛ اما حالا که حوزه مبارزه با طالبان گسترده‌تر می‌شود، جبهه مقاومت هم به حمایت بیشتری نیاز دارد و با توجه به اینکه طالبان برای تغییر در رویکرد خود هیچ انعطافی نشان نداده‌اند، ابزارهای فشار بر این گروه باید متنوع‌تر شوند و جبهه مقاومت بزرگ‌ترین ابزار فشار بر طالبان است.