ترس و خودخواهی، دلایل اصلی فرار اشرف غنی و نزدیکانش از افغانستان بود

اشرف غنی و نزدیکانش از ترس از دست دادن قدرت، رهبری نهاد‌های امنیتی و محلی را تضعیف کرده بودند

متین بیک، دستیار اشرف غنی، رئیس جمهوری فراری افغانستان، که در هفته‌های آخر حکومت پیشین همه روزه در کاخ ریاست جمهوری افغانستان حضور داشته است، بر این باور است که اشرف غنی در زمانی گریخت که هیچ خطری متوجه او نبود.

متین بیک در گفت‌وگوی اختصاصی با ایندیپندنت فارسی، به عوامل سقوط کابل می‌پردازد و می‌گوید پس از سقوط هرات در دوازدهم اوت ۲۰۲۱، اشرف غنی تصمیم خود را برای ماندن و مقاومت در برابر طالبان تغییر داد. او به این باور رسیده بود که تنها مانده است و نمی‌تواند با طالبان بجنگد، و باید باب مذاکره با طالبان را باز کند.

به گفته متین بیک، اشرف غنی سه روز پیش از فرارش آماده شده بود تا قدرت را به طالبان واگذار کند و به این نتیجه رسیده بود که باید با طالبان مذاکره کند، اما برای این مذاکرات دو شرط گذاشته بود؛ نخست اینکه یک هیات به رهبری عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحه ملی، و حامد کرزی، رئیس جمهوری اسبق، با شماری از سیاستمداران، مذاکرات با طالبان را در مورد ایجاد یک «دولت گذار» موقت در دوحه آغاز کنند، و دیگر اینکه این مذاکرات باید سپس از سوی یک «لویه جرگه» تایید شود.

آقای بیک می‌گوید که شب چهاردهم اوت (۲۳ مرداد ۱۴۰۰) اشرف غنی پس از گفت‌وگو با وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا، به او گفته است: «بیک، یک خبر خوش رسیده است، طالبان جرگه را قبول کرده‌اند، پیام ژنرال کارتر رسیده و گفته است که طالبان جرگه را پذیرفته‌اند، کارتر گفت که با باجوه صحبت کرده و گفته است که طالبان جرگه را پذیرفته‌اند. این گفته از باجوه است و سخن باجوه و طالبان یکی است.»  

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این در حالی است که اشرف غنی پیش ازاین گفته است که اگر از افغانستان نمی‌گریخت، طالبان او را می‌کشتند و جنگ خانه به خانه در کشور آغاز می‌شد. متین بیک آن سخنان را رد می‌کند ومی‌گوید که این موضوع هرگز برایش پذیرفتنی نیست، چون اشرف غنی پذیرفته بود که قدرت را از راه مذاکره انتقال دهد و طالبان پذیرفته بودند که تا آخر ماه اوت دو هفته آتش‌بس اعلام کنند و تا هنگامی که مذاکرات بر سر ایجاد یک دولت گذار به نتیجه برسد، وارد پایتخت نشوند.

بیک می‌گوید که اشرف غنی و شماری از نزدیکانش در حالی به دلیل ترس از افغانستان گریختند که نیرو‌های امریکایی هنوز در کابل حضور دشتند، ‌نیروی نظامی و دفاعی مسلح وجود داشت، و طالبان نیز برای ورود به کابل آمادگی نداشتند. به باور او، تسلط طالبان بر افغانستان از راه مذاکره فرصت بزرگی بود و آنان نمی‌خواستند این فرصت را با وارد شدن به کابل در آن روز، از دست بدهند.

 متین بیک که عضو هیات مذاکره‌کننده «جمهوری اسلامی افغانستان» با طالبان در دوحه بوده است و از روند گفت‌وگو‌ها با طالبان تجربه‌های بسیاری دارد، می‌گوید که اگر اشرف غنی از افغانستان نمی‌گریخت، افغانستان به انزوای بزرگ بین‌المللی کشانده نمی‌شد، به پناهگاه امن گروه‌های هراس‌افکن بدل نمی‌شد، جمعی از سیاستمداران قوم‌های غیر پشتون در حکومت شریک می‌شدند، بخشی از نهاد‌های امنیتی و دفاعی حفظ می‌شدند، فرصت‌های کلان از مردم گرفته نمی‌شد، فضای نفس کشیدن برای مردم باقی می‌ماند و یک نیروی بازدارنده در افغانستان در برابر عملکرد‌های طالبان وجود می‌داشت.

متین بیک می‌گوید، اگر امروز جوانان افغانستان در راه رسیدن به کشور‌های دیگر با ظلم و ستم رو‌به‌رو می‌شوند، اگر زنان و دختران حق کار و تحصیل ندارند و اگر فقر گسترده دامنگیر مردم شده است، مسئولیت آن با اشرف غنی است که با گریزش از افغانستان، تمامی این فرصت‌ها را از مردم این کشور گرفت.

به باور متین بیک، فرار اشرف غنی به تمامی تبصره‌ها در مورد معامله شورای امنیت با طالبان مهر تایید زد. به گفته او، اشرف غنی، حمدالله محب، و معاونان اشرف غنی می‌پنداشتند که امریکایی‌ها روی یک توافق‌نامه بین طالبان و سیاستمداران افغان، به استثنای اشرف غنی و محب، کار می‌کنند و این توافق‌نامه را نهاد‌های نظامی و دفاعی در افغانستان عملی خواهند کرد و در نتیجه آن، اشرف غنی و نزدیکانش از قدرت کنار گذاشته خواهند شد. از این رو، اشرف غنی و حمد‌الله محب در یک سال آخر حکومت خود ارگان‌های محلی را تضعیف کردند و در تمامی نهاد‌های نظامی، دفاعی و محلی، افراد وابسته به خود را گماردند.

به گفته آقای بیک، اشرف غنی و مشاورش افراد ضعیف نزدیک به خود را در پست‌های کلیدی ریاست امنیت ملی به کار گماردند، عرصه فعالیت را بر وزیران دفاع ملی و پلیس ملی تنگ کردند، و با تضعیف ارتش و رهبری نهاد‌های نظامی و امنیتی، تمامی این نهاد‌ها را با سردرگمی‌ رو‌به‌رو کردند. بیک می‌گوید که این عوامل سبب شد تا پس از فرار اشرف غنی، هیچ نهاد مجرب و نیرومندی برای اداره اوضاع باقی نمانده باشد. او می‌گوید، پس از فرار اشرفی غنی، عبدالله عبدالله با شماری از مسئولان تماس گرفت تا نیرو‌ها را بسیج کنند، اما هیچ کس حاضر به همکاری نشد، زیرا فکر می‌کردند چون اشرف غنی گریخته است، شاید معامله بزرگ‌تری صورت گرفته باشد که آنان در جریان نیستند.

به گفته آخرین دستیار اشرف غنی، او و نزدیکانش می‌خواستند با گماردن افراد ضعیف و زیردست در نهاد‌های مهم محلی و امنیتی و دفاعی، تداوم سلطه خود بر قدرت را تضمین کنند.

متین بیک، اشرف غنی را به «پادشاه» تشبیه می‌کند و می‌گوید که اگر افغانستان دارای یک نظام غیرمتمرکز بود، اوضاع در این کشور به گونه دیگری رقم می‌خورد. به گفته او، کسانی در نهادهای دولتی کار می‌کردند که در حکومت نخست طالبان، از طالبان حمایت می‌کردند و اشرف غنی به آن‌ها اعتماد داشت، اما این افراد در افغانستان ریشه نداشتند.

متین بیک که در هفته‌های آخر دولت اشرف غنی به عنوان دستیار او معرفی شد و به ارگ ریاست جمهوری رفت، می‌گوید که او و جمعی از سیاستمداران دیگر می‌خواستند مقاومت ملی را در برابر طالبان شکل دهند تا طالبان مذاکرات را قبول کنند و نظام سقوط نکند، اما اشرف غنی با فرارش افغانستان را به طالبان تسلیم کرد.

متین بیک می‌گوید که اشرف غنی طرح فرارش را در روز‌های آخر نظام جمهوریت ریخت. به گفته او، غنی در روز‌های آخر که سراسیمه بود، بیشتر با حمدالله محب و گاهی با فضل فضلی جلسات سه نفری برگزار می‌کرد و دیگران از جزئیات این نشست‌ها چیزی نمی‌دانستند.

در حالیکه پیش از این، حلقه افراد نزدیک به اشرف غنی، از حضور یک مهمان عرب در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ در کاخ ریاست جمهوری سخن گفته‌اند، بیک می‌گوید که این شخص نماینده امارات متحده عربی بوده است و حوالی ساعت یازده ونیم آن روز با رئیس جمهوری و حمد‌الله محب دیدار داشته است، و سه ساعت پس از آن دیدار بود که اشرف غنی و محب و دیگران از کشور گریختند. به گفته متین بیک، این نماینده امارات متحده عربی هواپیمایی را برای خارج شدن اشرف غنی در میدان هوایی کابل آماده گذاشته بود.

او می‌گوید که پس از دیدار نماینده امارات با اشرف غنی، طالبان اعلامیه صادر کردند که وارد کابل نمی‌شوند و حکومت کابل باید یک نماینده به آنان معرفی کند تا در تامین امنیت راه‌های کمربند‌ی کابل به آنان کمک کند.

متین بیک نیرو‌های مقاومت ملی ضد طالبان را می‌ستاید و می‌گوید که مقاومت‌ها در برابر طالبان، در نهایت پیروز خواهد شد.

او طالبان را به حمایت از نیروهای مخرب ضدمردمی متهم می‌کند و می‌گوید که افغانستان در رژیم طالبان به پایگاه امنی برای این گونه هراس‌افکنان بین‌المللی بدل شده است، و طالبان نیز خود گونه دیگری از همین گروه‌های تروریستی‌اند.

او می‌گوید که طالبان رفتنی‌اند، اما مردم افغانستان باید برای مقاومت در برابر طالبان، با یکدیگر متحد و همراه شوند.

بیشتر از جهان