«مسافرت دوپامینی»، سفری برای رنگ‌درمانی

رخی رنگ‌های خاص مانند سفید یخی و آبی لاجوردی جزایر کیکلادی یونان یا جزایر استوایی با سبز پررنگ نظیر بالی، سنت‌لوسیا و سریلانکا اثری نیرومند و فوری بر روحیه افراد دارد

«از دوران مصر باستان، در فرهنگ‌های مختلف به رنگ‌درمانی توجه شده است و این روش‌ها با طراحی داخلی درآمیخته است» - perutravel

آیا در ماه‌های اخیر حس کرده‌اید مغزتان به راه‌اندازی مجدد نیاز دارد؟ برخی متخصصان صنعت سفر می‌گویند سفری متنوع و ماجراجویانه می‌تواند پاسخگوی این نیاز باشد.

روال تازه‌ باب روز یا مد (trend) «مسافرت دوپامینی» که نام خود را از مد «پوشاک دوپامینی» در صنعت مد و لباس کش رفته است، کم‌کم پا به عرصه می‌گذارد. این روش مستلزم ایجاد تغییر شدید اوضاع و احوال است و می‌توان با [رفتن به مقاصدی با] مناظری رنگارنگ، تک‌رنگ، یا چشم‌نواز، احساسات‌تان را سرشار کند.

درست همان‌طور که در مد پوشاک دوپامینی، بلوک‌هایی از رنگ‌های زنده و اغلب رنگ‌های اصلی و متضاد حرف آخر را می‌زند، محور پیدایش این گونه سفر نیز عمدتا معطوف به رفتن به جایی با مناظر یکدست با رنگ‌های روشن است. نمونه‌ای از این گونه جاها، شهر شفشاون (Chefchaouen) در مراکش است که به «شهر آبی» معروف است و فاصله زیادی با طنجه (Tangier) ندارد. نمونه دیگر شاید جیپور، «شهر صورتی» هندوستان باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این نظریه بر این امر استوار است که برخی رنگ‌های خاص- مانند رنگ برانگیزاننده سفید یخی و آبی لاجوردی جزایر کیکلادی یونان (از جمله سنتورینی، میلوس و پاروس) یا جزایر استوایی با سبز پررنگ نظیر بالی، سنت‌لوسیا و سریلانکا- اثری نیرومند و فوری بر روحیه افراد دارد.

ماریا کوستانتینو، مدرس مطالعات فرهنگی دانشکده مد لندن، می‌گوید: «از دوران مصر باستان، در فرهنگ‌های مختلف به رنگ‌درمانی و کروموتراپی توجه شده است و این روش‌ها با طراحی داخلی و زیست‌محیطی درآمیخته است.»

«مثلا از رنگ‌های سرد برای افزایش تمرکز، یا از سبز کم‌رنگ برای القای سکوت بهره جسته‌اند. رنگ ارتباط نزدیکی با احساسات دارد؛ و زبان [انگلیسی] ما را نیز به رنگ‌ آمیخته است- [هنگام اندوه] می‌گوییم «احساس آبی» [داریم]، [خشم را] «سرخ دیدن»، و حسادت را با «سبز [شدن چهره]»، یا [بسیار سردماغ بودن را] «در حال و هوای صورتی [بودن]» بیان می‌کنیم.

برخی دیگر این مد را به سفر به جاهای رویایی و رنگارنگ تعبیر کرده‌اند که صرفا چون چشم‌نواز است، شخص را سرحال می‌آورد و پرانرژی می‌کند. این رویکرد شاید شما را به لیسبون با کاشیکاری‌های روشن آن ببرد، یا به شهر از‌همه‌رنگ (paintbox-varied) اوآخاکای مکزیکو، یا به محله آبنبات‌رنگی‌مانند بالات استانبول یا روستای پاستلی ماهیگیران مانارولا واقع در چینکوئه ترره (Cinque Terre) در ایتالیا.

«اوریجینال تراول» در این فصل بر این موضوع متمرکز شده است و تام باربر، بنیان‌گذار آن،  می‌گوید در این نوع سفر فقط باید خود را کاملا در شرایطی قرار داد که فورا واکنش عاطفی و روانی شخص را برانگیزد؛ خواه حس شادی باشد خواه کنجکاوی، یا آرامش محض.

تام می‌گوید: «امسال ما بر «رضایت‌مندی» متمرکزیم؛ یعنی همه به معنای واقعی کلمه لایق استراحت‌اند، و این استراحت باید تا حد ممکن لذت‌بخش و بی‌عذاب‌ وجدان باشد.» او توضیح می‌دهد که در این گرایش باب روز، فقط بر این متمرکز است که هرکس دقیقا و مشخصا از دیدن چه رنگ‌ها و زیبایی‌هایی لذت می‌برد و شاد می‌شود.

«اثر رنگ بر روحیه انسان‌ها برایم بسیار جذاب است. کارل یونگ گفته است که «رنگ زبان مادری ناخودآگاه  ما است»؛ اما همه رنگ‌ها واکنش مشابهی در همه افراد برنمی‌انگیزند.»

«امروزه ما انسان‌ها بیشتر بصری‌ایم و این واقعیتی است. چه زمانی که قفسه کتاب‌هامان را بر اساس رنگ می‌چینیم و چه در چیدمان صفحه اینستاگرام‌مان.»

تام باربر، اوریجینال تراول

تام و گروهش مجموعه تورهایی را سازماندهی کرده‌اند مانند شفشاون و اطرافش در مراکش، اوآخاکا و کرانه اقیانوس آرام در مکزیک (تام می‌گوید [این کرانه‌ها] «رگه‌ای واقعی از رنگ دارند. [انگار] با مکزیکی‌ها سخن بگویند، [و این] همیشه بخشی از فرهنگ [انان] بوده است»)، و راجه آمپات در اندونزی («با هر غواصی در آنجا می‌توان بیش از ۳۰۰ گونه ماهی روشن‌فام را تماشا کرد.»)

به همین ترتیب، مایکل ادواردز از شرکت «گشت‌پرداز» (tour operator) «اکسپلور» نیز منظره‌های چندرنگ «کوهستان رنگین‌کمان»(یا وینیکونا) در پرو یا محله لا کاندلاریا در بوگوتا، کلمبیا («مجسم کنید که رنگ و انرژی فیلم «افسون» محصول پیکسار جان بگیرد!») را توصیه می‌کند. در ضمن آلکس بنتلی، رئیس بخش تولید «آودلی تراول» نیز «جرعه‌ای» از محله بو-کاپ در کیپ‌تاون، یا منطقه رنگارنگ لابوکا در بوینوس آیرس را پیشنهاد می‌کند و می‌گوید شفابخش دردها است.

این روند باب روز گرچه غریب است، منطق خاصی دارد. به یاد دارم وقتی از سفر هند به وطن برگشتم، انگار بازآفرینی (stimulated) شده بودم؛ سفری که در آن به تماشای چاپ‌های گرافیکی کولتور در محله هنری کالا گهودا در بمبئی رفتم، در پس‌زمینه جنگل سرسبزی در گوا معجون انبه به رنگ روشن زرد زعفرانی نوشیدم، و گردبادی از ساری‌ها به رنگ روشن ماژیکی را در بازار ماهی وورلی دیدم.

به همین ترتیب سرشار از رنگ و آفتاب شدم وقتی در خیابان‌های روشن‌فام اوآخاکا با بناهای کم‌ارتفاع قدم می‌زدم و از زیر پارچه‌های نئون‌فام پاپل پیکادو در شهر جادویی سایولیتای مکزیک در کنار اقیانوس آرام رد می‌شدم.

حتی هتلی که انتخاب می‌کنیم، می‌تواند حال بهتری به ما بدهد: مانند هتل «ریتز-کارلتون» در تنریف که به رنگ صورتی ماهی آزاد است یا هتل «مدونا این» افسانه‌ای و پرزرق و برق کالیفرنیا که رنگ‌های جذابی دارند.

تام رنگ‌های زرد، سرخ، و نارنجی را در صدر رنگ‌های «شاد» معرفی می‌کند و رنگ‌های سفید، آبی، و سبز را از همه آرامبخش‌‌تر. به نظر او آمریکای لاتین جولانگاه معماری و مناظر رنگارنگ است و به ویژه گواتمالا در گزینه‌ها دست‌کم گرفته شده است.

بحث ما این است که در نسل اینستاگرام و تیک‌تاک، در مجموع زیبایی‌شناسی کم‌کم در برنامه‌ریزی و نام‌نویسی سفرها محوریت بیش‌تری پیدا می‌کند. «امروزه ما انسان‌ها بیشتر بصری‌ایم و این واقعیتی است. چه زمانی که قفسه کتاب‌هامان را بر اساس رنگ می‌چینیم و چه در چیدمان صفحه اینستاگرام‌مان.»

او گوشزد می‌کند که این برای مقصدهای دارای جلوه‌های رنگارنگ و خوش‌عکس هم می‌تواند مایه برکت باشد هم مایه خسران. «مثلا شفشاون تا چند سال به‌کلی گمنام بود و رفتن دلارهای گردشگران به شهرهایی غیر از مراکش و فاس، اتفاق بدی نیست.»

البته او هراس دارد که مبادا «همه‌بین شدن» جاهای دارای جلوه‌های رنگارنگ، به هجوم بیش از حد گردشگران بینجامد و اهالی اینستاگرام، مقصدهای کوچک فاقد زیرساخت را تحت فشار قرار دهند.

البته در نهایت، روح و روان خود را در تعطیلات آخر هفته، یا در [روزهای کاری] هفته، مهمان بیش‌ترین رنگ‌ها کردن، تصمیمی مثبت و عملی است.

تام می‌گوید، از آن بهتر این است که «لزومی ندارد کارهای پرزرق و برق خاصی انجام بدهیم یا در هتل بسیار باشکوهی جا بگیریم».

«صحبت از جاهایی است که ویژگی رنگی معرکه‌ای دارند و می‌توان با قدم زدن در خیابان یا نشستن روی تپه شن از آن لذت برد.»

به نظر او، این فقط دلیل دیگری برای سفر کردن بسیاری از ما است، ولی با مقدار زیادی ذهن‌آگاهی نیز در طول راه همراه است.

او می‌گوید: «به هر حال همه به قصد لذت بردن سفر می‌کنیم، اما اگر بتوان با شناخت چیزهایی که باعث شادمانی‌مان می‌شوند و غوطه‌ور شدن در آن‌ها اندکی بیشتر لذت برد، چرا چنین نکنیم؟»

© The Independent

بیشتر از سفر