تمرکز بر دولت پنهان یا حاشیه‌‌سازی‌های بیهوده؟

نیروهای مبارز ملی، علاوه بر پرهیز از هر نوع مجادله، باید تمام تلاش‌ خود را برای مقابله با دولت پنهان، در قالب مطالبه‌ای واحد و مشترک متمرکز کنند

دولت پنهان در ایران تلاش می‌کند برای پنهان کردن ناتوانی‌‌اش در ‌مدیریت کشور و گسترش فقر، با ایجاد جنجال پیرامون مسائل و مباحث فرعی و بیهوده، افکار عمومی را از مسائل اصلی جامعه دور کند‌ـ KHAMENEI.IR / AFP

شاید یکی از مهم‌ترین دستاوردهای «دولت پنهان» در ۴۳ سال گذشته در ایران، دامن زدن به رقابت‌ها و اختلاف‌ها میان نیروهای مخالف و مختلف سیاسی، با هدف ایجاد درگیری و پراکندگی، نه تنها میان نیروهای خارج از کشور، بلکه حتی میان نیروهای «خودی» پیشین که به‌تدریج از حاکمیت فاصله گرفته‌اند، بوده است.

این‌گونه ترفندها، شیوه نظام‌های دیکتاتوری از نوع دولت پنهان در ایران است که تلاش می‌کنند برای پنهان کردن ناتوانی‌شان در ‌مدیریت کشور و گسترش فقر و کاهش رفاه جامعه، با ایجاد جنجال پیرامون مسائل و مباحث فرعی و بیهوده، افکار عمومی را از مسائل اصلی جامعه دور کنند و توجه جامعه را به سمت و سوی دیگری منحرف کنند تا شاید چند صباحی بیشتر برای ادامه حکومت ورشکسته و منفورشان وقت بخرند.

 آخرین نمونه از این‌گونه ترفندها، واکنش پر‌آب‌و‌تابی بود که دولت پنهان به سخنان اخیر شاهزاده رضا پهلوی نشان داد، سخنانی که هدفی جز همدلی و هم‌زبانی با مطالبات و خواسته توده‌های رنجدیده مردم در تظاهرات ضد‌حکومتی نداشت.

به دنبال آن، چند سازمان جمهوری‌خواه در اعتراض به سخنان به گفته آنان «پوپولیستی» شاهزاده، که با زیر سوال بردن مشروعیت جایگاهش نیز همراه بود بیانیه‌ای منتشر کردند و به‌جای اینکه در این شرایط سرنوشت‌ساز، هدف اصلی مبارزات ملی را فقط و فقط متوجه دولت پنهان کنند که تنها مسئول واقعی همه مشکلات و بحران‌های کشور است، وقت و انرژی خود را صرف مسائلی حاشیه‌ای کردند که به مدت چند هفته به درگیری بی‌حاصلی میان هواداران نظام جمهوری و نظام پادشاهی منتهی شد‌.

آتش‌بیارهای این‌گونه درگیری‌ها، ضمن اینکه خود را ظاهرا پایبند به اصول نظامی دموکراتیک و مردم‌سالار نشان می‌دهند،‌ با نگرانی از جایگاه مبارزاتی خود نزد مردم، می‌خواهند از هم‌اکنون اعتبار رقبای سیاسی‌شان را به این اتهام که آن‌ها پوپولیست‌اند، خدشه‌دار کنند.

 این‌گونه واکنش‌های خام همان دریچه کوچکی را باز می‌کند که عوامل نفوذی دولت پنهان بتوانند با ایجاد تنش و پراکندگی میان گروه‌های مختلف سیاسی، به سود خود از آن بهره‌برداری کنند و البته برخی از رسانه‌های خارجی و رسانه‌های اجتماعی نیز خودآگاه یا ناخودآگاه، به این هدف کمک می‌کنند.

دولت پنهان، برنده نهایی حاشیه‌ها

بدون تردید، برنده موقتی این‌گونه بگو‌مگوهای تکراری تنها سران بی‌کفایت دولت پنهان‌اند که در حاشیه‌سازی‌ها و مثلا در این مورد خاص، توانستند به‌مدت چند هفته کوتاه هم که شده توجه کنشگران سیاسی را از تظاهرات، اعتصاب‌ها و درگیری‌های معیشتی روزانه مردم منحرف کنند و از این فرصت برای بازداشت منتقدان، سرکوب معترضان و آزار زنان به بهانه رعایت نکردن مقررات خودساخته حجاب به‌اصطلاح اسلامی و افزایش اعدام‌های مشکوک (که رقمش از اول سال جاری طبق آمار عفو بین‌الملل، به بیش از ۲۵۰ نفر رسیده است) استفاده کنند و صحنه اعتراض‌ها و مخالفت‌های داخلی را در راستای پیشبرد منافع خودشان به سکوت وادار کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در عرصه بین‌المللی هم دولت پنهان با توسل به شیوه‌هایی مشابه، توانسته است از سال‌ها پیش با تنظیم سیاست‌های قشری، تحریک‌آمیز و در بعضی موارد، تهاجمی (که صرفا به‌منظور بازداری قدرت‌های بزرگ و رقبای منطقه‌ای از هر عکس‌العملی که بتواند به ثبات رژیم در داخل کشور صدمه وارد کند) زیرکانه خود را مقابل هر اقدام قاطعی بیمه کند.

در سال‌های اخیر، برخی متخصصان و سیاستمداران فرصت‌طلب در غرب هم به‌نوبه خود در راستای توجیه سیاست‌های سازشکارانه ناشی از ضعف و بی‌اعتنایی به ارزش‌ها و آرمان‌های خودشان با حکومت اسلامی، «کارنامه ناموفق مخالفان پراکنده حکومت اسلامی» را که به‌هرحال در مقابل قدرت و ثروت نظام غاصب، از توانایی‌های محدودی برخوردارند نکوهش می‌کنند.

این در حالی است که برخلاف اغلب مخالفان تهیدست و بی‌پناه حاکمیت (در داخل و در خارج) که به هر شکلی در مقابل زور و استبداد حاکمیت سر تعظیم فرود نیاورده‌اند و هرگز عقب‌نشینی نکرده‌اند‌، آن‌ها که به همه امکانات برای رویارویی با حکومت‌ مجهزند کارنامه درخشان‌تری نداشته‌اند، حکومتی که با توهین به تمام باورهای ظاهرا اساسی آن‌ها همراه با اقدام‌هایی مانند گروگان‌گیری و شانتاژ (که تسلیم مجلس بلژیک نمونه اخیر آن است) آن‌ها را در طول ۴۳ سال گذشته همواره به تمکین و عقب‌نشینی در قبال مسائل اصولی وادار کرده‌اند.

توجه به اولویت‌ها و مطالبات ملی

 در اوضاع و احوال بحرانی امروز ایران، همه‌ نیروهای سیاسی که رویکرد دموکراتیک برای اداره کشور را می‌پذیرند، از جمله انقلابی‌هایی که با تجربه‌های تلخ سال‌های گذشته، از دولت پنهان بسیار فاصله دارند و در چارچوب نظریه «آشتی ملی» خواستار پرهیز از خشونت و خونریزی در تحولات آینده به سوی دموکراسی‌اند، نباید فرصت موجود برای نجات مردم و کشور را از دست بدهند و با غفلت از وظیفه اصلی خود برای نجات ایران و مردم گرفتار، به‌خصوص در این زمان که صحبت جانشینی خامنه‌ای مطرح است،‌ زمینه را برای کسانی مانند ابراهیم رئیسی یا مجتبی خامنه‌ای مهیا و هموار کنند.

در چنین شرایطی، نخستین اولویت همه نیروهای آزادی‌خواه ملی این است که با هوشیاری تمام در دام حیله‌ها و ترفندهای حاکمیت نیفتند.

 نیروهای مبارز ملی، علاوه بر پرهیز از هر نوع مجادله، باید تمام تلاش‌ خود را برای مقابله با دولت پنهان، در قالب مطالبه‌ای واحد و مشترک (تغییر قانون اساسی با جایگزین کردن اصل حاکمیت مردم به‌جای ولایت فقیه) برای رسیدن به این هدف متعالی متمرکز کنند. نگرانی از اینکه در آینده، اراده آزادانه مردم چه جایگاهی برای آنان و باورهایشان در تعیین سرنوشت کشور قائل خواهد شد، نباید سبب ایجاد اختلاف و سستی در ادامه مبارزه برای آزادی ایران شود.

با تمرکز بر اینکه در صورت روی کار آمدن یک نظام برآمده از اراده آزاد ملی، حق و حقوق همه مردم و نیروهای سیاسی و حتی پشتیبانان کنونی حکومت مذهبی نیز بر اساس قوانین مترقی و بر پایه آزادی و حقوق بشر در ایران آینده رعایت خواهد شد، چنین نگرانی‌هایی بیهوده به نظر می‌رسد و آب به آسیاب رژیم می‌ریزد.

همچنین نباید این واقعیت را نادیده گرفت که برخلاف تمام مشکلات و نارضایتی‌های فعلی در کشور، دولت پنهان نه تنها هرگز از سوی یک نیروی منسجم و سازمان‌یافته ملی در درون کشور به چالش کشیده نشده است، بلکه در عرصه بین‌المللی هم تاکنون با سیاستمدارانی قاطع و مصمم که ارزش‌هایی همچون دموکراسی و حقوق بشر و مانند این‌ها برایشان صرفا جنبه ابزاری نداشته باشد، روبرو نبوده‌ است.

اگرچه نبود یک رهبری مقبول و مشروع ملی نیز نکته مهمی است که همواره به بقا و ادامه حیات نامیمون دولت پنهان کمک کرده است،‌ اما در نهایت نیروهایی که با توجه لازم به اولویت‌های امروزی و پشتیبانی از نظریه «یک هدف‌ــ‌ یک مطالبه» و به‌ دور از هر نوع انحصارطلبی، در مبارزه با دولت پنهان و مخالفت با روی کار آمدن هرگونه حکومت استبدادی دیگر در آینده تلاش کرده‌اند، جای خود را در دل مردم ایران باز و این خلاء کنونی را در زمانی کوتاه پر خواهند کرد.

 پایان سخن اینکه، برخلاف تمام تلاش‌های چهار دهه گذشته، ماموریت و مسئولیت سخت و خطیری کماکان بر دوش همه نیروهای ملی سنگینی می‌کند و به همین سبب، پیروی از عقل سلیم و آینده‌نگری حکم می‌کند که در همه زمینه‌ها، به‌ویژه در رفتار و همکاری با یکدیگر و همچنین در برخورد با خارجی‌ها، از تکرار اشتباه‌های گذشته پرهیز کنیم تا بتوانیم به هدف مقدس آزادی مردم ایران از زیر سلطه حکومت نامشروع کنونی برسیم. هدفی که میلیون‌ها ایرانی برای آن جانشان را به خطر می‌اندازند و هزاران نفر از هم‌میهنان ما تاکنون برای رسیدن به آن جانشان را فدا کرده‌اند.

 
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه