کیسینجر: بازگشت به برجام «بسیار خطرناک» است

وزیر خارجه سابق آمریکا گفت جنگ روسیه در اوکراین «سه نتیجه» احتمالی دارد

کیسینجر از ابتدا نظر مثبتی به برجام نداشت- Michael Loccisano/Getty Images/AFP

هنری کیسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا و متفکر نامدار عرصه روابط خارجی، گفت بازگشت به برجام «خطرناک» است. کیسینجر که در ۹۹ سالگی همچنان حضوری فعال در عرصه سیاست دارد، در گفت‌و‌گویی مفصل با مجله «اسپکتیتور» بریتانیا، به رویدادهای جهانی پرداخت.

کیسینجر گفت از ابتدا، نظر مثبتی به برجام نداشت، چرا که «راستی‌آزمایی وعده‌های ایران بسیار دشوار بود و مذاکرات الگویی درست کرده بود که در آن اگر هم جلوی پیشرفت هسته‌ای گرفته می‌شد، در نهایت امری گریزناپزیر شده بود.» کیسینجر گفت نتیجه این بود که اسرائیل به‌عنوان «دشمن اصلی ایران» و سایر کشورهای منطقه همچون و مصر و عربستان سعودی «احتمالا به واکنش‌هایی سوق داده می‌شدند که می‌توانست اوضاع را انفجاری‌تر از پیش کند».

این دیپلمات سابق سپس با اشاره به اوضاع کنونی، گفت: «اکنون بازگشتن به توافقی که از اول مناسب نبود و تغییر آن به شیوه‌ای که آن‌ را برای کشوری که دشمن ما است قابل‌تحمل‌تر کند، بسیار خطرناک است.»

کیسینجر گفت جزئيات ماجرای احیای برجام هرچه باشد «حذف توان هسته‌ای ایران» ضروری است و این کار «هیچ بدیلی ندارد» و تاکید کرد: «اگر ایران سلاح هسته‌‌ای داشته باشد، صلح در خاورمیانه کاملا غیرممکن می‌شود. قبل از اینکه ایران به این نقطه برسد، احتمالی بسیار بالایی هست که اسرائيل دست به اقدام پیشگیرانه بزند چون اسرائیل نمی‌تواند منتظر بازدارنده‌ها بماند. این کشور کافی است احتمال حمله به خود را ببیند و تمام. قلب بحران همین‌جا است.»

کیسینجر در این گفت‌و‌گوی مفصل به مسائل دیگری از جمله جنگ در اوکراین نیز پرداخت. او که طرفدار موضع دوری اوکراین از ناتو است، اخیرا در نشست «داووس» با درخواست بازگشت روسیه و اوکراین به مرزهای پیش از جنگ (زمانی که همچنان شبه‌جزیره کریمه و بخش‌هایی گسترده از خاک اوکراین در اشغال روسیه بود)‌ آماج انتقادهای شدید قرار گرفت و حتی ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، از او انتقاد کرد، به‌خصوص که کیسینجر گفته بود ادامه جنگ از این پس به‌معنی جنگ‌افروزی غرب علیه روسیه خواهد بود.

کیسینجر در واکنش به حرف‌های زلنسکی گفت: «او وقتی نظر داد که حرف‌های مرا نخوانده بود. اما در حرف‌های اخیرش اساسا آنچه من در داووس مطرح کردم پذیرفته است. او در گفت‌و‌گو با روزنامه فایننشال تایمز [در ۷ ژوییه] همان چارچوب اساسی را پذیرفته است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته کیسینجر، برای این جنگ سه نوع پایان محتمل است: اول، باقی ماندن روسیه در وضعیت کنونی (که حدود ۲۰ درصد خاک اوکراین را در اشغال خود دارد)؛ دوم، بیرون راندن روسیه از اراضی‌ که پیش از این جنگ فتح کرده بود (از جمله کریمه)؛ و سوم، همان گزینه‌ای که کیسینجر در داووس مطرح کرده بود، یعنی راندن روسیه به همان جایی که پیش از آغاز جنگ در ماه فوریه در آن قرار داشت.

کیسینجر در توضیح این سه وضعیت محتمل گفت مورد اولی به معنی فتح بخش‌های مهم صنعتی و کشاورزی منطقه دونباس و گسترش سیطره روسیه بر کرانه دریای سیاه خواهد بود و برای مسکو پیروزی محسوب می‌شود و «نشان داده می‌شود که نقش ناتو به آن قاطعیتی که در ابتدا تصور می‌رفت نیست».

در سناریوی دوم، اگر جنگ ادامه پیدا کند، مسئله جنگ تهاجمی با خود روسیه مطرح می‌شود.

و بالاخره می‌رسیم به سناریوی سوم پیشنهادی کیسینجر در داووس؛ او در این مورد گفت: «به نظر من می‌رسد که زلنسکی اکنون این نتیجه را قبول کرده است. یعنی اگر مردم بتوانند روسیه را از رسیدن به فتوحات نظامی بازدارند و خط مقدم نبرد به همان محل آغاز جنگ بازگردد، این به معنی شکست آشکار تهاجم کنونی خواهد بود. اوکراین به همان وضعیتی بازمی‌گردد که موقع شروع جنگ داشت… این کشور دوباره مسلح می‌شود و در ارتباط نزدیک با ناتو خواهد بود، حتی اگر بخشی از این ائتلاف نباشد. مسائل باقی‌مانده را هم می‌توان به مذاکره گذاشت.»

هنگامی که مصاحبه‌کننده «اسپکتیتور» به کیسینجر گفت هیچ‌یک از این سه نتیجه واقعا پوتین را به‌دلیل این تهاجم «مجازات» نمی‌کند، این دیپلمات ۹۹ ساله در پاسخ گفت: «این‌طور نیست. اگر جنگ همان‌طوری تمام شود که من در داووس مطرح کردم، به نظرم دستاوردی قابل‌توجه برای کشورهای متحد خواهد بود. ناتو با ملحق شدن فنلاند و سوئد تقویت می‌شود و احتمال دفاع از کشورهای حوزه دریای بالتیک ایجاد می‌شود. اوکراین به بزرگ‌ترین نیروی زمینی کلاسیک در اروپا می‌رسد که با ناتو یا عضوی از آن مرتبط است. معلوم می‌شود این ترس را که ارتش روسیه مرزهای اروپا را درنوردد و از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون بالای سر اروپا بوده است، می‌توان با اقدام کلاسیک ناتو رفع کرد. روسیه برای اولین بار در تاریخ اخیر باید با ضرورت همزیستی با اروپا به‌عنوان یک موجودیت روبه‌رو شود، نه با آمریکا به‌عنوان عنصر اصلی دفاع از اروپا با نیروی هسته‌ای‌اش.»

کیسینجر به سوال‌هایی در مورد پنجاهمین سالگرد سفر مخفیانه‌اش به جمهوری خلق چین در فوریه ۱۹۷۲ نیز پاسخ داد، سفری که زمینه‌ساز سفر بعدی نیکسون و دیدارش با مائو، بازگشت چین به سازمان ملل، برقراری روابط دیپلماتیک بین پکن و واشنگتن شد و صحنه جهان معاصر را تغییر داد. کیسینجر در سال‌های اخیر، معمولا اظهارنظرهای مثبتی در مورد دولت چین داشته است.

او در پاسخ به سوال‌ها راجع به رویکرد مقابله‌جویانه دولت ترامپ در مورد چین گفت:‌ «آمریکا از زمان ترامپ ظاهرا با این اصل سیاستش در مورد چین را تعیین می‌کند که اگر ائتلاف‌هایی دور چین بسازی، چین متقاعد می‌شود که قواعد بازی غرب را بپذیرد. اما رویکرد چین به سیاست‌گذاری با رویکرد اروپایی متفاوت است.»

کیسینجر در توضیح این تفاوت گفت در اروپا به علت وجود کشورهای متعدد و به‌نسبت کوچک، «توازن قوا» ایجاد شده است، اما چین کشوری است که چند هزار سال کشور غالب در منطقه‌اش بوده است و «این سبکی از سیاست خارجه ایجاد کرده است که بر اساس آن، به دنبال اعمال نفوذ از طریق ابعاد دستاوردهایش و شکوه رفتارش است».

این دیپلمات سابق افزود که سیاست بلندمدت آمریکا در قبال چین باید دو عنصر داشته باشد: اول، قدرت کافی برای مقابله با چین؛ دوم، برخورد با چین به‌عنوان کشوری برابر و مشارکت‌کننده در نظام جهانی. او گفت دولت بایدن به‌رغم تلاش برای گفت‌و‌گو در این زمینه، به بن‌بست خورده است.