بوسه‌های سدشکن؛ از «چهارراه حوادث» تا فرش قرمز جشنواره کن

سینمای پس از انقلاب از نمایش واضح‌ترین جلوه احساس متقابل میان دو انسان که تقریبا در همه‌جای دنیا به رسمیت شناخته می‌شود، محروم است

ویدا قهرمانی در روایتی پیش از مرگش تاکید کرد بوسه میان او و ناصر ملک مطیعی در فیلم «چهارراه حوادث»  نخستین تصویر آشکار بوسیدن زن و مرد در یک فیلم ایرانی بوده است-صحنه‌ بوسه فیلم چهارراه حوادث

از همان لحظه که دوربین عکاسان خبری بوسه نوید محمدزاده و فرشته حسینی روی فرش قرمز جشنواره کن را ثبت کردند، مشخص بود این شیوه ابراز دلدادگی دو بازیگر سینمای ایران بدون پیامد نمی‌ماند. حتی ازدواج آنها و «شرعی» بودن این حرکت چیزی از جنجالی بودنش نمی‌کاست. «بوسه» به عنوان یکی از کنش‌های انسانی، چهل و چند سال است که در ایران باید در خفا انجام شود و سینمای ایران در همین مدت از نمایش واضح‌ترین جلوه احساس متقابل میان دو انسان که تقریبا در همه‌جای دنیا به رسمیت شناخته می‌شود، محروم است.

وقتی معماران سینمای بعد از انقلاب ۵۷ با استناد به این جمله روح‌الله خمینی که «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم» مجوز راه‌انداری صنعت «پاستوریزه شده» سینما را گرفتند، نمایش «بوسه» از قبل ممنوع شده بود. در فیلم‌های ساخته شده در اولین سال‌های بعد از انقلاب ۵۷، هنوز حجاب زنان اجباری نبود، اما همه می‌دانستند که لمس کردن زن و مرد مقابل دوربین ممنوع است. در غیاب دستگاه سانسور «انقلابی»، خود سینماگران خودسانسوری را آغاز کرده بودند.

به این ترتیب سینما در ایران به شکل ناگهانی برگشت به ماقبل ادیسون؛ به قبل از سال ۱۹۰۰ میلادی. ادیسون فقط مخترع برق نبود، که بر اساس مدارک تاریخی مختلف، نخستین تصویر متحرک از بوسه میان زن و مرد را در همان سال ثبت کرده و به نمایش گذاشته بود.

الزام حجاب اجباری همزمان با جامعه، در سینما هم الزامی شد و حتی بدتر. چون بر اساس احکام اسلامی، زنان ایرانی در برابر محارم خود می‌توانستند حجاب نداشته باشند. اما در فیلم‌های ایرانی حتی این حد از واقعیت رعایت نمی‌شد. بازیگران زن با حجاب کامل در همه جا تصویر می‌شدند و حتی به رختخواب می‌رفتند.

به همین دلیل بود که عباس کیارستمی در مصاحبه‌ای گفت برای فرار از چنین تحریفی هرگز در فیلم‌هایش زنی را نشان نمی‌دهد که «در خانه در کنار شوهر و فرزندش روسری بر سرش» باشد. عده‌ای معتقدند به همین دلیل بود که نقش زنان در آثار بعد از انقلاب فیلمساز سرشناس ایرانی کمرنگ‌تر از دوران پیش از انقلاب شد. اما وقتی کیارستمی فیلم «ده» را ساخت، صدور مجوز نمایش آن در ایران منوط به حذف «بی‌حجابی» در چهار اپیزود این فیلم شد و او قید اکران فیلمش در ایران را زد.

مصائب نخستین بوسه‌ها در سینمای ایران

نمایش بوسه در تاریخ سینمای ایران فقط با مسائل شرعی گره نخورده و «عرف» هم در حساسیت به آن دخیل بوده است. ویدا قهرمانی بازیگر سینمای قبل از انقلاب در روایتی پیش از مرگش تاکید کرد بوسه میان او و ناصر ملک مطیعی در فیلم «چهارراه حوادث» ساخته ساموئل خاچیکیان نخستین تصویر آشکار بوسیدن زن و مرد در یک فیلم ایرانی بوده است. او در مصاحبه‌ای که هفت سال پیش از مرگش منتشر شد، گفت در اولین نمایش فیلم در سال ۱۳۳۴ همراه با پدرش حاضر بود و به شدت درباره واکنش او و سایر حاضران نگرانی داشت. به گفته او، در آخرین صحنه فیلم وقتی تصویر بوسیدن ثابت می‌شود، «هیچکس از جایش تکان نخورد» و سپس پدرش به او گفت که «سد را شکستی.»

اما این هنرپیشه پیش از سدشکنی ناشی از به نمایش درآمدن بوسه جنجالی‌اش، فشار عرف را تجربه کرده بود، وقتی به دلیل بازی در فیلم‌های سینمایی از مدرسه اخراج شد و به گفته خودش دلیل این اتفاق، اعتراض والدین سایر دانش آموزان بوده که معتقد بودند «رفتن شاگرد مدرسه جلوی دوربین ناپسند است».

البته روایت دیگری وجود دارد که نمای پایانی «چهارراه حوادث» اولین بوسه سینمای ایران نیست و در فیلم «گلنسا» به کارگردانی سرژ آزاریان که در سال ۱۳۳۲ ساخته شده بود، تصویر بوسه بین معصومه خاکیار و هوشنگ سارنگ بازیگران این فیلم به نمایش درآمده بود. نکته عجیب آن که به نوشته روزنامه‌های آن دوران، خاکیار در اسفند همان سال با آتش زدن خود دست به «خودکشی» می‌زند و بر اثر شدت سوختگی می‌میرد. هرچند هرگز ارتباط بین این اتفاق و نمایش فیلم «گلنسا» و آن بوسه اثبات نشد.

بوسه ی هوشنگ سارنگ و معصومه خاکیار، فیلم گلنسا (۱۳۳۲)-ویرگول

با افزایش تولید فیلم در ایران طی دهه‌های ۱۳۴۰ و ۵۰ و البته نمایش مداوم فیلم‌های خارجی در سالن‌های سینما، قبح نمایش بوسه یا معاشقه میان زن و مرد به تدریج شکست. هرچند که همچنان عده‌ای از خانواده‌های مذهبی از حضور در سالن‌های سینما ابا داشتند و روحانیت شیعه هم از مخالفان سرسخت سینما در ایران بود.

با این حال طبقه متوسط شهرنشینی که در آن دو دهه رو به رشد بود، با دیدن جزئیات رابطه خصوصی میان زن و مرد مشکلی نداشت. یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای ایران یک سال پیش از وقوع انقلاب اکران شد؛ «در امتداد شب» ساخته پرویز صیاد و با بازی گوگوش و سعید کنگرانی، علاوه بر داستان عاشقانه تراژیکش به خاطر صحنه معاشقه بی‌پروا میان دو ستاره اصلی فیلم شهرت یافت.

ممنوع کردن فعالیت بازیگران، ابزاری در دست جمهوری اسلامی

وقایع سال ۵۷ وضعیت صنعت سینمای ایران و فعالانش را مانند بسیاری از بخش‌های دیگر کاملا زیر و رو کرد. ستاره‌های مشهور سینما اغلب ممنوع‌الکار شدند یا از ایران رفتند. منوچهر وثوق بازیگر سینمای قبل از انقلاب که چند ماه پیش درگذشت، در مصاحبه‌ای که چند سال پیش منتشر شد، توضیح داد او و تعداد زیادی از هنرپیشه‌های مشهور به دادگاه انقلاب فراخوانده شدند و از آنها تعهد گرفته شد که کاری بر خلاف «موازین اسلامی» انجام ندهند.

عده‌ای از فعالان سینمای قبل از انقلاب که فعالیت‌شان ممنوع نشده بود و سینماگرانی که بعد از انقلاب به شهرت رسیدند، به شدت زیر ذره‌بین بودند. در دهه ۱۳۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ که ستاره سازی مذموم شمرده می‌شد، هر بازیگری بیش از حد مجاز به شهرت می‌رسید، دچار ممنوعیت می‌شد. زندگی شخصی بازیگران و حتی رفتار آنها سر صحنه فیلمبرداری رصد می‌شد و حکم «ممنوع‌الکاری» از طرف حراست وزارت ارشاد به شکل غیررسمی برای آنها صادر می‌شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از دهه ۱۳۷۰ تا به حال هرچند وجود و حضور ستاره‌های سینما برای تداوم حیات صنعت سینما به رسمیت شناخته شده و حتی نهادهای حکومتی و نظامی از دهه ۱۳۹۰ در تولیدات خود از همین چهره‌های مشهور هم استفاده می‌کنند، اما ایجاد محدودیت و ممنوعیت‌های موقت برای بازیگران همچنان امری متداول است.

آنچه طی یک دهه اخیر به عاملی برای بیشتر دیده شدن چهره‌های مشهور سینما تبدیل شده است، گسترش نفود شبکه‌های اجتماعی در ایران است. طوری که در پایان دهه ۱۳۹۰ تعداد دنبال کنندگان صفحه اینستاگرام بازیگران عامل مهمی در نشان دادن محبوبیت آنها و یکی از ابزار لازم برای تداوم حضورشان در سینما به شمار می‌رود. اما گاهی همین شبکه‌های اجتماعی و اظهار نظرها یا منتشر کردن تصاویر از سبک زندگی، برای آنها دردسرساز می‌شود.

حتی در مواردی آنها با شکایت‌های قضایی مواجه می‌شوند یا به شکل غیررسمی از طرف نهادهای امنیتی تحت فشار قرار می‌گیرند تا بابت یک اظهار نظر یا رفتار توضیح دهند و عذرخواهی کنند و در غیر اینصورت تداوم فعالیت حرفه‌ای‌شان به خطر می‌افتد. ماهیت سینمای ایران طی چهار دهه گذشته به نحوی بوده است که دولت از ابتدای تولید تا زمان نمایش فیلم‌ها بر همه چیز نظارت دارد و ایجاد محدودیت برای یک بازیگر می‌تواند سرنوشت آثار سینمایی را تغییر دهد و این فیلم‌ها در محاق توقیف گرفتار شوند.

ولی این محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اعمال شده معمولا به شکل غیررسمی و پشت پرده در جریان بوده است. اگر بازیگری ممنوع‌الکار شده باشد، به سازندگان فیلم‌ها اعلام می‌شد که نمی‌توانند از حضور او استفاده کنند. به همین دلیل است که اشاره علنی به ایجاد ممنوعیت کار برای بازیگران فیلم «برادران لیلا» اتفاقی کم سابقه در چهار دهه اخیر است. وقتی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی می‌گوید ممنوع شدن فعالیت نوید محمدزاده و فرشته حسینی «مطالبه جامعه» است، در واقع انعکاس دهنده واکنش خشم‌آلود افراد و گروه‌های تندرویی است که دولت فعلی آنها را نمایندگی می‌کند.

اظهار نظرهای سیاسی و اجتماعی کارگردان و برخی بازیگران «برادران لیلا» در جریان برگزاری جشنواره کن به اندازه کافی برای مسئولان دولتی غیر قابل تحمل بود، اما بوسه دو بازیگر فیلم مقابل دوربین رسانه‌های جهان آزاد اتفاقی بی‌سابقه طی چهار دهه اخیر به شمار می‌رود. هرچند آنها بر اساس قوانین شرعی «محرم» به شمار می‌روند، ولی از نظر مسئولان جمهوری اسلامی، آنها به چهار دهه ممنوعیت دهن‌کجی کرده‌اند و طبق گفته صریح وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید «تنبیه» شوند.

این مجازات احتمالی هرچند برای مدتی آنها را از حضور در فیلم‌ها و سریال‌ها محروم می‌کند، اما بوسه آنها روی فرش قرمز کن مدام یادآوری خواهد شد. این تناقضی است که در صورت ممنوع‌الکار شدن زوج محمدزاده-حسینی رقم خواهد خورد و با هر شایعه جدید، عکس‌های لحظه بوسیدن آنها در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارج از کشور بازنشر می‌شود و همچون استخوانی در گلوی متصدیان ایجاد ممنوعیت و محدودیت باقی خواهد ماند.

به علاوه، کاری که دو بازیگر مشهور سینمای ایران انجام دادند -فارغ از نیت و هدفی که در سر داشتند و بازتاب‌هایی که برجا گذاشت- شاید به اندازه خاطره ویدا قهرمانی که از حدود هفت دهه پیش روایت کرده بود، «سدشکن» باشد.

بیشتر از فرهنگ و هنر