بیانسه و افراد مشهور دیگر از تجربه سقط جنین خود می گویند

به مناسبت هفته آگاهی درباره سقط جنین و بارداری

بیانسه در پنچاه و نهمین مراسم جایزه امی Kevork Djansezian/ Getty Images/ AFP
 

از هر چهار بارداری یکی با سقط جنین به پایان می رسد و هر روز 9 نوزاد مرده در بریتانیا متولد می شود، با این وجود هنوز تابوی عظیمی حول آشکارا صحبت کردن درباره تجربه بارداری ناموفق وجود دارد. هفته آگاهی درباره سقط جنین و بارداری ناموفق از چهارشنبه 9 اکتبر تا سه شنبه 15 اکتبر 2019 برگزار می شود. هر روز، ایندیپندنت داستان جدیدی را منتشر می کند تا بر تجربیات افراد نوری بتاباند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اندوه و دردی که با از دست دادن کودک به وجود می آید می تواند تأثیر مخربی بر زنان، همسران آنها و حتی دیگر اعضای خانواده بگذارد.

برای کسانی که به خاطر از دست دادن فرزند غمگین هستند، اغلب دانستن اینکه تنها نیستند، کمک کننده است و در سال های اخیر تعدادی از افراد مشهور با به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود سعی در افزایش آگاهی داشته اند.

در سال 2016، نخست وزیر اسکاتلند، نیکولا استورژیون، تصمیم گرفت در مورد درد و رنجی که به واسطه سقط جنین در سال 2011 متحمل شده بود، صحبت کند به این امید که "فرضیات و قضاوت"ها درباره زنانی که فرزند ندارند، را به چالش بکشد.

استورژیون گفت: «گاهی اوقات، به هر دلیلی، یک نوزاد نمی ماند، مهم نیست که چقدر ممکن است ما او را بخواهیم. در مورد انتخاب و تجارب شخصی نباید گمانه زنی و قضاوت کرد».

از بیانسه و گوینت پالترو گرفته تا مارك زوكربرگ و میشل اوباما، بسیاری از چهره های مشهور داستان های خود را در مورد سقط جنین و بارداری ناموفق به اشتراک گذاشته اند تا بتوانند برای دیگرانی که همین راه را رفته اند، حمایت و تسلی خاطر فراهم کنند.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

I want to share with you that I am most likely experiencing a miscarriage. I always promised myself that if I were to get pregnant again, I would share the news with you guys pretty early, even if that means suffering a public loss. I have always been so open with you all about my family, fitness, pregnancies...and I don’t want to keep this from you, just because it isn’t as positive and shiny as the rest. I think it’s important to show the truth...because my job is to help people by being real and open. Furthermore, I have no shame or embarrassment with this experience. I want to be a part of the effort to normalize miscarriage and remove the stigma from it. There is so much secrecy during the first trimester. This works for some, but I personally find it to be exhausting. I’m nauseous, tired, my body is changing. And I have to pretend that everything is just fine—and it truly isn’t. I don’t want to have to pretend anymore. I hope you understand. So, this is what is going on now: the embryo has a heartbeat, but it isn’t strong, and the baby isn’t growing very much. So we wait—and this is hard. So much uncertainty...but the chances are very, very small that this is a viable pregnancy. I have complete confidence that my family and I will get through this, even if the journey is difficult. I am so blessed with my amazing doctor, my dear friends, and my loving family...My husband and my four very healthy babies help me keep it together and have the perspective of how truly beautiful life is, even when it occasionally seems ugly. The luck and gratitude I feel that I am my babies’ mommy, is wonderfully overwhelming and comforting. In your comments, please be kind. I’m feeling a bit fragile and I need support. I’m hoping, that by sharing this, I can contribute to raising awareness about this sensitive topic.

A post shared by Hilaria Thomas Baldwin (@hilariabaldwin) on

به احتمال زیاد در حال تجربه یک سقط جنین هستم و می خواهم با شما آن را به اشتراک بگذارم. من همیشه به خودم قول می دادم كه اگر دوباره باردار شوم، این اخبار را خیلی زود با شما به اشتراک می گذارم، حتی اگر بدان معنا باشد كه رنج از دست دادن را در انظار عمومی بکشم. من همیشه مسائلم را در مورد خانواده، تندرستی و حاملگی هایم با شما در میان گذاشته ام و نمی خواهم این مسئله را از شما پنهان کنم، فقط به این دلیل که مانند بقیه مثبت و درخشان نیست. من فکر می کنم نشان دادن حقیقت مهم است ... زیرا کار من کمک به مردم است برای اینکه خودشان باشند و بدون پنهانکاری. علاوه بر این، من از این تجربه خجالت نمی کشم. من می خواهم بخشی از تلاش برای عادی سازی سقط جنین و برداشتن لکه بدنامی از آن باشم. در طول سه ماهه اول پنهان کاری بسیار وجود دارد. این برای برخی کار می کند، اما به نظر می رسد برای من شخصاً خسته کننده باشد. من حالت تهوع دارم، خسته ام، بدنم در حال تغییر است و باید وانمود کنم که همه چیز خوب است و واقعاً اینگونه نیست. من دیگر نمی خواهم تظاهر کنم. امیدوارم درک کنید. بنابراین، این همان چیزی است که در حال حاضر اتفاق می افتد: جنین ضربان قلب دارد، اما قوی نیست، و بچه خیلی رشد نمی کند. بنابراین ما صبر می کنیم و این سخت است. خیلی تردید وجود دارد ... اما احتمال اینکه این یک بارداری قابل دوام باشد خیلی خیلی کم است. من اطمینان کامل دارم که من و خانواده ام از این عبور خواهیم کرد، حتی اگر سفر دشوار باشد. من به خاطر دکتر شگفت انگیزم، دوستان عزیزم و خانواده دوست داشتنی ام بسیار خوشبختم ... شوهرم و چهار کودک بسیار سالم من به من کمک می کنند تا از پس آن بربیایم و این دید را داشته باشم که چقدر زندگی واقعا زیبا است، حتی اگر گاهی اوقات زشت به نظر می رسد. احساس خوشوقتی و سپاس می کنم كه مادر بچه هايم هستم، و این به طرز شگفت آوری منقلب کننده و آرامش بخش است. در نظرات خود لطفاً مهربان باشید. من احساس می کنم حساس و شکننده ام و به پشتیبانی احتیاج دارم. امیدوارم که با اشتراک گذاری این، بتوانم در افزایش آگاهی درباره این موضوع حساس سهیم باشم.

پستی که توسط هیلاریا توماس بالدوین در تاریخ 4 آوریل 2019 در 6:47 صبح به وقت پاسیفیک به اشتراک گذاشته شد.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

© The Independent

بیشتر از زندگی