رازها و تخاصم‌ها در یک نمایشگاه

نقاشی بیست زن ایرانی در گالری وسرکونست برلین

مهدیه پوریادگار

در میان پیچ و خم‌های شلوغ محله کرویتسبرگ شهر برلین، جایی که چند سالی است اهالی هنر آنجا را برای زندگی و کار انتخاب کرده‌اند، به سمت ساختمان شماره دو در خیابان نانزن می‌روم. جایی که بیست نفر از زنان و دختران نقاش هموطنم، بدون اینکه خودشان حضور داشته باشند، هنر، درون‌مایه و پیام‌شان را در قالب پنجاه تابلو بزرگ و کوچک در معرض دید علاقه‌مندان به هنر در آلمان گذاشته‌اند تا شاید مخاطبان بتوانند مروری هر چند کوتاه، بر هنر معاصر زنان ایران داشته باشند.

این هنرمندان جوان، که اغلب در دهه سی و چهل زندگی خود هستند، نسلی هستند که پشتوانه‌شان هفت دهه هنری قابل رصد است. از زمان زنده‌یادان «بهجت صدر»، «منصوره حسینی» و بانوی پیشگام مدرنیست «ایران درودی»، که همراه با موج جهانی نقاشی آن روزگاران آثار مدرن‌شان همراه با درون مایه ایرانی و  استفاده از خط نگاره‌های پارسی بود، تا نسل دوم نقاشان زن، که با بهره‌گیری از سبک ایرانی (نگارگری) سعی کردند احساسات درونی خود را که تا حدی دچار یک نوع خودسانسوری بود، به نمایش بگذارند.

اما هنرمندان این نسل بسیار صریح هستند. دکوراتیو (تزیینی) و مردم پسند نقاشی می‌کنند.

در گالری وسرکونست (Weserkunst) سعی شده است با نمایش آثار زنان ایرانی پیشرفت‌های هنری سال‌های اخیر‌شان معرفی شود.

فرناز محمدی که این آثار را گردآوری و به نمایش گذاشته است، می‌گوید: «مجموعه حاضر پیچیدگی‌ها و ویژگی‌های تازه اجتماعی و سیاسی جهان ما را در شرایط پیچیده امروز نمایان می‌کند. زنان هنرمند در این مجموعه و نیز در داخل ایران حضوری پر رنگ دارند و آثار آنان نیز به شکل بی‌واسطه‌تری اتفاقات پیرامونی و فردی را نمایان می‌کند. هنرمندان فارغ از شیوه‌ها و موضوعات، جنبه‌های درون‌گرایانه‌ای را در آثارشان نشان داده‌اند که رازها و تخاصم‌های ما را در لایه‌های مختلف آشکار می‌سازد».

 فرناز سابقه بیست و پنج سال نمایشگاه گردانی (Curator) در داخل و خارج از ایران دارد. وی از زنان فعال و سختکوش روزگار است.

«خودم زن هستم و پر از دغدغه‌های زنانه. شاید این باعث شد که از سالیان گذشته بیشتر سراغ کارگاه‌ها و آتلیه‌های زنان ایرانی بروم. بعد از آن دیدم آنها چقدر سخت تلاش می‌کنند و تا چه اندازه در کارشان جدی و به‌روز هستند. این شد که کم‌کم همکاری من با خانم‌های هنرمند ایرانی شروع شد و پس از گذر از پستی و بلندی‌های بسیار، این همکاری امروز به نقطه اوج خود رسیده است».

 فرناز به حضور چهار بانوی هنرمند ایرانی دیگر اشاره می‌کند که مقیم کشورهای دیگر از جمله فرانسه، آلمان و آمریکا هستند و آثارشان در این نمایشگاه حضور دارد. او معتقد است که آثار این هنرمندان به طرز شگفت‌آوری به آثار هنرمندان داخلی نزدیک است. این در حالی است که برخی از آنها سی سال است در خارج از کشور زندگی می‌کنند.

می‌گوید: «در این سال‌ها هنرمندان داخل کشور کاملا در مورد هنر دنیا مطالعه می‌کنند و به آن آگاه هستند و می‌دانند که در دنیای پیرامون‌شان به لحاظ هنری چه می‌گذرد. برای همین، زبان آنها جهانی است و آثارشان مورد استقبال مردم دیگر کشورها، از جمله آلمانی‌ها قرار گرفته است».

اینها همه نشانه‌های پیشرفت نسل جدید هنرمندان ایرانی است که این سال‌ها با وجود سختی‌ها، گام‌های بلندی برداشته‌اند؛ طوری‌ که دو سوم گالری‌دارها در ایران خانم‌ها هستند.

در ادامه گفت‌وگومان از او درباره آثاری که در این نمایشگاه هستند و ویژگی‌هایی که در همان نگاه اول کاملا به چشم می‌آیند، سوال می‌کنم. زنان تنهایی که پشت به مخاطب و رو به راهی بی‌انتها دارند، تابلوهای سیاه و سفیدی که در ذهن من به‌عنوان یک بیننده، اوضاع کنونی ایران را نمایش می‌دهد، زنانی در تصویر که بدون سر هستند و تنها نیم تنه آنها در تصویر آمده است، و دیگر تابلوها با نشانه‌های دیگر.

می‌گوید، زنانی که پشت به مخاطب کرده‌اند، در واقع خود هنرمند است که با اثرش هم‌ذات‌پنداری کرده است و او در واقع با گذر از سختی‌ها و تلخی‌هایی که تجربه کرده است، رو به راهی دارد که با طی کردن آن می‌تواند رشد کند و موانع را از سر راهش بردارد.

او همچنین در مورد اثر «این زمستان را پایانی نیست» می‌گوید: «با وجود تلخی ظاهری که این اثر به رخ می‌کشد، اما نقاش در این تابلو انرژی و قدرت زن ایرانی را به تصویر کشیده است».

گرداننده این نمایشگاه می‌افزاید: «همه آثار به سبک آبستره و اکسپرسیون کار شده‌اند. برای مثال، نیلوفر قادری‌نژاد نقاشی‌هایش را از شخصیت‌های شاهنامه الهام گرفته است، اما فضای کارش اکسپرسیون است. همین‌طور مینیاتورهای فرح اصولی که از جریان معاصر پیروی می‌کنند».

بیشتر از فرهنگ و هنر