شب اسلامی ندوشن در زادروز نود و چهارم

محمدعلی اسلامی ندوشن در زمینه شاهنامه‌پژوهی جریان‌سازی کرد

عکس از باشگاه شاهنامه‌پژوهان

همزمان با نود و چهارمین سالروز تولد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن(سوم مهر۱۳۰۴) و به همت نشریه بخارا و جمعی از نهادهای فرهنگی و اجتماعی ندوشن و یزد، شبی به یاد و پاسداشت این چهره نامی عرصه فرهنگ و ادب اختصاص یافت.

این مراسم عصر چهارشنبه در تالار کانون زبان فارسی برگزار شد و دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نیز در آن حضور داشت.

همانند تمامی برنامه‌های شب‌های بخارا، علی دهباشی آغازکننده این مراسم بود. او دکتر اسلامی ندوشن را یک ایران‌شناس فرهنگی لقب داد که در تمامی سال‌های زندگی فرهنگی و ادبی‌اش، دمی از تفکر و اندیشیدن درباره ایران فروگذار نکرد.

دهباشی به کارنامه‌ نوشته‌های دکتر ندوشن از ترجمه آثار بزرگان ادبی جهان چون شکسپیر و بودلر و توماس مان تا سفرنامه‌هایی که نوشت،سخنرانی‌هاو مقالات و کتاب‌هایی که درباره شعرای بزرگ و کهن ایران نگاشت، کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایران» و سرگذشت‌نامه او(روزها در چهار جلد) اشاره کرد و گفت: او به معنی دقیق کلمه یک ایران‌شناس فرهنگی است که همه عمرش را به دغدغه ایران گذراند و امیدواریم شرایطی فراهم شود که پزشکان اجازه بازگشت به ایران استاد را فراهم کنند.
پیام شیرین بیانی؛ در فراق ایران می‌سوزیم و می‌سازیم

سخنران بعدی علی اکبر جعفری ندوشن، از موسسه مردم نهاد اندیشه روشن ندوشن بود که متن پیام همسر دکتر اسلامی( دکتر شیرین بیانی- مورخ و ایرانشناس) را خواند.

خانم بیانی در فرازی از نامه خود، دکتر اسلامی ندوشن را «کاشف اسرار فرهنگ و تمدن سرافراز ایران» نام نهاد که «وجدان آگاه او از دیرباز راه گران‌سنگ و گرانقدری را پیش گام‌هایش نهاد که هرگز به جز ایران به هیچ نیندیشد».

خانم بیانی در بخش دیگر نامه‌اش از غم غربتی سخن راند که بر جان او و همسرش چنگ انداخته‌ است و گفت: از این راه دور جسم‌مان در غربت و روح‌مان در میان شما و در فراق ایران می‌سوزیم و می‌سازیم، به ناگزیر جای خود را خالی می‌بینیم در محفل شما».

به دنبال نامه خانم بیانی، نامه دکتر مهدی محقق(به دلیل عدم حضور در مجلس) هم از سوی علی دهباشی خوانده شد که از آشنایی خود با دکتر اسلامی ندوشن در سال‌های پایانی دهه ۳۰ و مجله یغما یاد و سپس به تاثیر نوشته‌های ندوشن در دیگر ملل اشاره کرد و گفت: «در یکی از سفرها که به مصر داشتم دیدم کتاب «ابر زمانه و ابر زلف» دکتر اسلامی به زبان عربی ترجمه و چاپ شده است و اهل ادب و قلم کاملا او می‌شناختند».

ظرف فرهنگی ایران

دکتر اصغر دادبه، استاد برجسته ادبیات فارسی با خواندن شعری از دکتر اسلامی ندوشن سخنش را آغاز کرد:

«آن روز که تاریخ سیه‌پوش نبود

آمیخته شرنگ با نوش نبود

ویرانه هزار در جهان بود ولیک

بشکوه‌تر از خرابه شوش نبود»

به باور آقای دادبه،‌ ایران برای دکتر اسلامی ندوشن همانند ظرفی است که بقیه عناصر فرهنگی زمانی معنا می‌یابند که خود را در این ظرف قرار دهند.
«ایران ظرفی است برای تمام مظروف‌هایی که داریم، ارزش‌های ملی و دینی و ارزش‌های دینی و ملی. از تشیع هم که این همه حرف می‌زنیم، ارزش و مظروفی است که ظرفش ایران است. این فقط ایران است، ایران نجیب. ایرانی که همه ارزش‌های مثبت را پذیرا بوده و پذیرا هست و آنجاست که این‌ها معنی دارد و این ظرف نه فقط ظرفی است برای ارزش‌های ملی و مذهبی ما که اساس هستی و هویت ما و آبرو و حیثیت ماست».

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دکتر دادبه هویت ملی را به مثلثی تشبیه کرد که «نخستین ضلعش زبان و ادب ملی است، ضلع دوم تاریخ و اساطیر و ضلع سوم حکمت ملی.» و سپس از توجه دکتر ندوشن به فردوسی و حافظ یاد کرد که در هر دوی این شاعران هر سه عنصر وجود دارد وگفت: از دید دکتر ندوشن فردوسی نماینده یک ملت بود و توانست آنچه باید بکند، انجام دهد اما از دیوان حافظ به عنوان شاهنامه دوم یاد ‌کرده است، چرا که به تعبیر استاد اسلامی ندوشن حافظ در معنا و لفظ توانسته چنان زبان فارسی را برکشاند که شاعری دیگر نتوانسته چنین ظرفیتی را نشان دهد.

«وقتی از استاد ندوشن پرسیده می شود که نگاه حافظ به ایران چگونه است؟ ایشان پاسخ می دهد که واژۀ ایران در دیوان حافظ به کار نرفته است، اما روح ایران در سراسر دیوان حافظ جاری است.»
حقوقدانی که قضاوت را به عشق ادبیات رها کرد

سخنران بعدی دکتر فریدون مجلسی، حقوقدان و دیپلمات سابق بود که به گفته خودش در مقطع فوق‌ لیسانس حقوق در دانشگاه تهران، درس حقوق اساسی تطبیقی را در کلاس دکتر اسلامی ندوشن گذرانده بود.

آقای مجلسی بر وجه فعالیت‌های قضایی دکتر ندوشن انگشت تاکید نهاد و گفت: البته دکتر اسلامی ندوشن خیلی قضاوت را دوست نداشتند، و به همین دلیل آن کار را رها کردند و به ادبیات چسبیدند، برای اینکه می‌گفتند: «برخی اوقات ناچار می‌شدم، مطابق قانون برخلاف انصاف رأی بدهم». برای اینکه قانون از قاضی می‌خواهد طبق اسناد و مدارکی که ارئه می‌شود، رأی بدهد نه طبق قلبش و شناخت‌های عمومی دیگرش و برخی اوقات می‌شود یک قاضی می‌داند که یک رأی به سود آن کسی است که حق ندارد و این رأی منصفانه نیست.»

دکتر رضا داوری اردکانی که خود اهل اردکان یزد است سخنران بعدی مراسم بود که از دوستی ۸۰ ساله خود با دکتر اسلامی ندوشن داد سخن داد و ضمن بیان خاطراتی از او به وجه ادبی دکتر اسلامی اشاره کرد و گفت که دکتر اسلامی ندوشن علاوه بر فردوسی و حافظ به سعدی نیز عنایتی ویژه داشت و سپس ایران دوستی او را از زاویه‌ای تازه تحلیل کرد. به باور آقای داوری «ایران‌دوستی  دکتر اسلامی ندوشن بار سیاسی و ایدئولوژیک نداشت، بلکه نوعی تعلق روحی به ایران داشت که آن را متعلق به زمان و مکان و ایدئولوژی خاصی نمی‌کرد.»

جریان سازی در شاهنامه‌ شناسی

ابوالفضل خطیبی، شاهنامه‌پژوه شناخته شده دیگر سخنران این نشست بود که فقدان نثر روان فارسی ونگارش جملات درست و روشن در فضای کنونی را مسئله‌ای مهم دانست که متاسفانه حتی برخی استادان ادبیات هم دچار آنند و نمی‌توانند چند جمله ساده فارسی را به درستی وروانی بنویسند.

او سپس به نثر روان و استوار دکتر اسلامی ندوشن استناد کرد و گفت به دلیل همین نثر روان ما در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و برای تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی از نثر دکتر اسلامی ندوشن بسیار بهره بردیم و چهار جلد کتاب روزهای ایشان از جمله آثاری است که به عنوان شاهد مثال در معنی لغات وعبارات بسیار به آن ارجاع داده و می‌دهیم.

در ادامه آقای خطیبی به نگاه واقع‌گرایانه دکتر اسلامی ندوشن در تحلیل وتفسیر شاهنامه اشاره کرد و گفت: اعتدال در تحلیل اسطوره‌ها از جمله ویژگی‌های تحلیل استاد ندوشن است که سعی کردند از معانی افسارگسیخته و آزاد و سیال و خیالبافی‌هایی که مبتنی بر متن نیستند دور گزینند.

او همچنین به جریان سازی دکتر ندوشن در زمینه شاهنامه‌پژوهی اشاره کرد وگفت: کتاب‌‌های زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه(۱۳۴۸)، «داستان داستان‌ها: رستم و اسفندیار در شاهنامه»(۱۳۵۱) «نامۀ نامور؛ گزیده شاهنامه» و «سرو سایه فکن» که بعدا نوشته شدند همگی در دوره خود بناگذار وخط‌دهنده به محققان دیگر در نگاه به شاهنامه و تحلیل آن بود. و این دکتر ندوشن بود که برای نخستین بار بحث ایجاد کرسی فردوسی پژوهی را مطرح کردند.

روشنفکر آگاه به مسائل و دغدغه‌های روز جامعه

پایان بخش این مراسم سخنان دکتر امیرحسین جلالی(روانپزشک) از ندوشن یزد بود. او ضمن بیان خاطراتی از دکتر اسلامی ندوشن در سفرهایی که به ندوشن یزد داشتند به یکی از کتاب‌های ایشان با عنوان «سخن‌ها را بشنویم» اشاره کرد که ۳۰ سال قبل(۱۳۶۸) و بعد از پایان جنگ نوشته شده بود. به گفته آقای جلالی «سخن‌ها را بشنویم تصویری دیگر از اندیشه‌ی اسلامی ندوشن در باب جامعه، فرد و نسخه‌ای که به کار بهروزی جامعه می‌آید ارائه می‌نماید. وی باور دارد نخستین وظیفه‌ی حکومت به کارگیری درست نیروی ثمربخشی افراد است. و در ادامه آفت‌هایی را که تلف یا انحراف توانایی انسان را موجب می‌شوند در چهار گروه چکیده می‌کند؛ فقر، فقدان آموزش و اختلال فرهنگ، فقدان انگیزه روانی مطلوب و فقدان نظم و برنامه و سامان. در جایی دیگر از این کتاب وی اختلال فرهنگی را تعریف می‌کند. اسلامی معتقد است وقتی می‌گوییم اختلال فرهنگی منظور آن است که مردم از هر طبقه تکیه‌گاه فرهنگی خود را از دست داده باشند».

پخش بخش‌هایی از سخنرانی دکتر اسلامی ندوشن در شب بخارا، ویژه محمدعلی جمالزاده و نیز بخش مستندی درباره دکتر ندوشن از دیگر برنامه‌های این مراسم بود.

بیشتر از فرهنگ و هنر