از اختلاس تا وقاحت: سپاه دست پیش را گرفت

جسورتر در فساد؛ معاون سیاسی سپاه انتشار فایل صوتی فساد را تخریب سپاه و بیت رهبری خواند

 نگرانی رهبر جمهوری اسلامی از افشای پرونده‌های دیگری از این نوع است- عکس از آفتاب نیوز

انتشار فایل صوتی محرمانه سپاه پاسداران در ایران که در آن اطلاعات بسیاری در مورد فساد اقتصادی فرماندهان این نهاد نظامی منتشر شد، موجی از واکنش‌ها را در فضای عمومی در پی داشت. در همین راستا، رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز بدون اشاره به حجم وسیع فساد و پیگیری آن، تمام‌قد از فرماندهان سپاه حمایت کرد و آن را لجن‌پراکنی خواند. همین موضوع باعث شد تا سایر افراد و نهادهایی که تا پیش از سخنرانی علی خامنه‌ای تلویحا خواستار پیگیری و برخورد با مفسدان اقتصادی شده بودند، ناگهان تغییر موضع دهند و جسورانه عاملان انتشار آن سند را مواخذه می‌کنند.

در همین راستا، یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران، در مطلبی در هفته‌نامه صبح صادق، نوشته است: «متهم‌سازی نظام جمهوری اسلامی ایران به فساد سیستمی و قرار داشتن سپاه در کانون این فساد، ‌نقطه هدف اصلی در این سناریو است. دشمن با تمرکز راهبردی بر این هدف، ‌به دنبال زدن و تخریب توأمان سپاه و بیت رهبری در یک جنگ شناختی است.»

در واقع، سپاه پاسداران که بر اساس این فایل صوتی هم‌اکنون در میان افکار عمومی متهم ردیف اول فساد اقتصادی است، رویکرد خود را از وضعیت تدافعی خارج کرده است و می‌کوشد تا با فرافکنی، موضوع را به یک جنگ تبلیغاتی تقلیل دهد، درحالی‌که به گفته خود مدیر مسئول هفته‌نامه صبح صادق، آن فایل صوتی پیش‌تر نیز منتشر شده است.

او دراین‌باره می‌گوید: «پخش این فایل صوتی تکراری بود و دو سال قبل در تاریخ ۲۰ بهمن سال ۱۳۹۸ برای اولین بار انتشار یافته بود. پرسش آن است که فایل صوتی انتشار یافته در دو سال قبل،‌ با چه اهدافی از سوی امپراتوری رسانه‌ای جبهه استکبار بازنشر پیدا کرد و چرا در مقطع انتشار قبلی، هیچ بازتابی متناسب با اهداف انتشاردهندگان نداشت، اما در این مقطع برخلاف گذشته بسیار سروصدا کرد؟»

به نظر می‌رسد که معاون سیاسی سپاه تصور می‌کرد که جنجال‌ها و پرسش‌های احتمالی افکار عمومی در مورد این فایل به پایان رسیده است و حالا که مجددا فایل صوتی به شکلی وسیع منتشر شده است،  نگرانند که چطور باید با این مسئله برخورد کنند.

هرچند، این رویکرد از آنجا نشات می‌گیرد که علی خامنه‌ای، رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران، در سخنرانی اخیر خود تمام‌قد از سپاه پاسداران حمایت کرد و انتقادات از فساد اقتصادی سپاه را «لجن پراکنی» خواند.

او روز پنجشنبه، ۲۸ بهمن، در واکنش به افشای فساد مالی در سپاه پاسداران گفت:« به ارکان انقلاب تهمت می‌زنند، به مراکزی که در پیشرفت انقلاب نقش داشتند تهمت می‌زنند، یک روز به مجلس شورای اسلامی، یک روز به شورای نگهبان و یک روز به سپاه. امروز نوبت سپاه است. به سپاه تهمت می‌زنند و در ضمن، به شهید بزرگوار شهید سلیمانی لجن‌مالی می‌کنند‌.»

اما چرا خامنه‌ای حاضر است چنین از اعتبار خود خرج کند، اما سندی اینقدر صریح را نپذیرد؟

واقعیت این است که علی خامنه‌ای سال‌ها است که مسئولیت تصمیم‌های خود را در حوزه‌های مختلف، اعم از سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی، نمی‌پذیرد. ماجراجویی‌های منطقه‌ای که منجر به تحریم‌های بین‌المللی شد، هزینه‌های سرسام‌آور در حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، تقابل با آمریکا، سیاست‌های جمعیتی، دخالت در جزئی‌ترین امور اقتصادی و پزشکی و ...، همه آثار فاجعه‌باری برای ایران داشته است، چنان که بخش وسیعی از مردم با جان و مال خود هزینه آن را پرداخته‌اند، اما خامنه‌ای هیچ‌گاه در آن موارد پاسخگو نبوده است.

بااین‌حال، این بار مسئله سپاه بسیار خطرناک‌تر است. نخست آن که فرماندهان این نهاد مستقیما منصوب خود او هستند و هر انتقادی از آن‌ها، عملا تصمیم او را مبنی بر انتصاب‌ها زیر سوال می‌برد. در واقع، خامنه‌ای باید پاسخ دهد که چرا این افراد فاسد را به سمت‌های کلان نظامی منصوب کرده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در بخش دیگر، سال‌ها است که حکومت کوشیده است تا از قاسم سلیمانی تصویری اسطوره‌ای بسازد. هرچند این تصویر طی دو سال گذشته مخدوش شد، هنوز برای بخشی از حامیان حکومت قابل‌اعتنا است. بااین‌حال، در این فایل صوتی به‌وضوح قاسم سلیمانی به‌عنوان فردی معرفی شده است که برای لاپوشانی فساد در سپاه، به بیت علی خامنه‌ای می‌رود و با رهبر نظام برای خاتمه دادن به بحث پرونده فساد، «لابی» می‌کند؛ موضوعی که مجددا شخص خامنه‌ای را زیر سوال می‌برد. آیا او آگاهانه جلو پیگیری پرونده را گرفته است؟

البته معاون سیاسی سپاه مدعی است که «سازمان قضایی نیروهای مسلح هم با قاطعیت و سرعت به تخلفات متهمان پرونده رسیدگی (می‌کند) و در فرآیند این رسیدگی، ‌افرادی تبرئه، و افرادی هم مانند محمود سیف،‌ عیسی شریفی،‌ محمود خاکپور و مسعود مهردادی، ‌به اتهام مشارکت در کلاه‌برداری باندی، ‌مشارکت در پول‌شویی و برداشت و تصاحب غیرقانونی وجوه به دو تا ۳۰ سال حبس تعزیری و همچنین استرداد وجوه تحصیلی و جزای نقدی محکوم می‌شوند.»

اما سوال اینجا است که چرا به پرونده برخی دیگر از افراد، مانند قاسم سلیمانی، به‌عنوان فردی که برای لاپوشانی فساد لابی کرده است، و محمدباقر قالیباف، به‌عنوان کسی که متهم اصلی فساد هشت هزار میلیارد تومانی است، پرونده‌ای تشکیل نشده و این افراد حتی پس از انتشار این فایل در سال ۹۸، همچنان به کار خود ادامه داده‌اند، به نحوی که قالیباف هم‌اکنون رئیس مجلس شورای اسلامی در حکومت جمهوری اسلامی ایران است.

در قسمتی از این فایل محرمانه که به قاسم سلیمانی مرتبط است، محمدعلی جعفری، فرمانده وقت سپاه، می‌گوید: «قاسم [سلیمانی] نسبت به برخورد شما [صادق ذوالقدرنیا] و حفاظت اطلاعات سپاه با یاس ناراحت بود. گفت پیش آقا [علی خامنه‌ای] هم رفتم. گفت این نوع برخوردها. گفتم قاسم این حرف‌ها را به من نگو. آقای [مسعود] مهردادی این همه پول بیت‌المال را با دستورهای الکی حیف‌ومیل کرده، نباید جوابگو باشد؟ حالی‌اش کردم که این‌طور نیست.»

تنها حجم فساد در یکی از پرونده‌های «هُلدینگ یاس» به قیمت سال ۱۳۹۶، حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان بوده است. این سازمان اقتصادی که از سوی گروهی از سرداران با نفوذ سپاه و حمایت مجتبی خامنه‌ای و حسین طائب ایجاد شده بود، در معاملات کلان شهرداری تهران، صداوسیما، خریدهای خارجی سپاه، و دور زدن تحریم‌ها فعال بود.

با توجه به آن که خامنه‌ای پیش‌تر هم از تحقیق و تفحص در نهادهای زیرمجموعه خودش جلوگیری کرده است، واضح است که نگرانی او از افشای پرونده‌های دیگری از این نوع است.

اگر در سپاه، با وجود این همه حساسیت، چنین فسادی رخ می‌دهد، چرا در بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و آستان قدس رضوی نباید چنین فسادهایی وجود داشته باشد؟ چرا خامنه‌ای جلو تحقیق و تفحص از آن‌ها را می‌گیرد؟

در اینجا نقش فرزند رهبر جمهوری اسلامی ایران، یعنی مجتبی خامنه‌ای، هم مطرح است. او که پیش‌تر، نامش پس از افشاگری‌های محمد سرافراز، رئیس اسبق صداوسیما، بیش‌ازپیش در پرونده‌های فساد اقتصادی مطرح شد، در این فایل صوتی نیز متهم است.

 از زمان افشاگری سرافراز، مشخص شد که حسین طائب، مسئول سازمان اطلاعات سپاه، عامل مجتبی خامنه‌ای است و مهره‌چینی و اقدامات اطلاعاتی را بر مبنای خواسته‌های او انجام می‌دهد؛ موضوعی که در فایل صوتی اخیر نیز صراحتا بیان شد.

محمد سرافراز، رئیس اسبق صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، که تنها ۱۸ ماه در پست خود دوام آورد و نهایتاً با فشار سازمان اطلاعات سپاه و مجتبی خامنه‌ای، فرزند علی خامنه‌ای، از سمت‌ خود استعفا داد، با انتشار کتابی تحت عنوان «روایت یک استعفا»، خاطرات و تجربیات خود را از ۲۴سال حضور در آن سازمان شرح داده است.

موضوع شهرزاد میرقلی‌خان و دخالت سازمان اطلاعات سپاه و طائب در مزایده بازرگانی صداوسیما، بخشی از مصاحبه‌ای طولانی است که سرافراز پس از انتشار کتابش، در آن شرحی را از مراحل جذب و معرفی میرقلی‌خان از سوی وزارت اطلاعات به سازمان صداوسیما، اقدامات او، احضار او از سوی اطلاعات سپاه، سرقت لپ‌تاپ، و نهایتاً موضوع هماهنگی علی ربیعی و طائب برای ناکام گذاشتن مزایده، بیان می‌کند.

رئیس سابق صداوسیما می‌گوید، پس از فزونی گرفتن فشارهای سازمان اطلاعات سپاه، او نامه‌ای به علی خامنه‌ای می‌نویسد و ماوقع را شرح می‌دهد. سپس در دیدار خصوصی با علی خامنه‌ای در ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، مجدداً مسائل را به او می‌گوید و اعلام می‌کند که «یک حکومت پنهانی در حکومت که هم پول دارد، هم رسانه در داخل و خارج دارد و هم ابزار امنیتی» در حال برنامه‌ریزی علیه او است.

سرافراز در دیدارش با خامنه‌ای، در مورد دولت، برخی از نمایندگان مجلس، خانم میرقلی‌خان، و نیز مزایده و اتفاق‌های سازمان، مسائلی را توضیح می‌دهد و به خامنه‌ای می‌گوید که اگر این توطئه‌ها با حمایت او انجام می‌شود، «من استعفا می‌دهم و می‌روم برای این که این سازمان برای شما بماند و حفظ شود؛ یعنی اگر هدف من هستم، من کنار می‌روم».

در آن دیدار، علی خامنه‌ای پاسخ روشنی به تظلم‌خواهی سرافراز نمی‌دهد. فشارها از جانب مجتبی خامنه‌ای و سازمان اطلاعات سپاه به سرفراز ادامه می‌یابد تا نهایتاً در فروردین‌ماه سال ۱۳۹۵، در جلسه‌ای با طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه، به او می‌گوید: «من تشکر می‌کنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی و حاج‌آقا مجتبی (خامنه‌ای)  تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت می‌شوم.»

در این شرایط، مشخص است که منصوبان و نهادهای علی خامنه‌ای، عمیقا در مسئله فساد دست دارند و بعید است که در این وضعیت، او بتواند خود را بی‌اطلاع نشان دهد. حال، یا او آگاهانه و به دلیل اولویت‌های ایدئولوژیک، ترجیح می‌دهد فسادی با این حجم عظیم را نادیده بگیرد، یا به دلیل امتیازاتی که نزدیکانش، ازجمله فرزند او، از این زدوبندها دارند، رهبر جمهوری اسلامی ایران هم در برابر این فساد افشا شده وارد عمل می‌شود و از خودش برای حل موضوع مایه می‌گذارد.

این تصمیم و اقدام، با هر استدلالی باشد، پایگاه و وجهه او را در میان هواداران باقی‌مانده‌اش نیز کاهش می‌دهد؛ خصوصا که این روزها در میان طیف‌های نزدیک به نظام جمهوری اسلامی ایران، گرایشی با نام «عدالت‌خواهی» در حال اوج گرفتن است.

آیا عدالت برای حامیان فساد هم اجرا خواهد شد؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه