با وجود وضع مقررات و محدودیتهای سختگیرانه در مورد آموزش و فعالیت زنان و دختران در افغانستان، گروه کوچکی از نویسندگان جوان و فعالان فرهنگی در کابل، برای بازماندگان حملههای مرگبار به مدارس غرب کابل، دوره آموزش روایتنویسی (داستاننویسی) برگزار میکنند. آنها میگویند که این کار به قدری مهم و ارزشمند است که به خطر کردن در زیر سلطه طالبان میارزد.
گروه کوچکی از جوانان در روز جمعه ۱۲ آذر در شهر کابل از برنامه «آموزش روایتگری برای دختران زخمی» رونمایی کردند. در اولین کلاس عمومی این برنامه، بیش از ۶۰ تن از دخترانی که در اثر انفجار در مدرسه دخترانه سیدالشهدا در غرب کابل زخمی شده بودند، حضور یافتند. قرار است در این برنامه دختران آسیبدیده از انفجارها گرد هم بیایند و در کنار جلسههای کتابخوانی، شیوههای روایتگری و داستاننویسی را فرا گیرند.
بعدازظهر روز شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، هنگامی که زنگ تعطیل مدرسه سیدالشهدا واقع در غرب کابل نواخته شد و انبوهی از دختران از کلاسها بیرون میآمدند، یک خودرو بمبگذاری شده در مقابل در اصلی مدرسه منفجر شد، و پس از آن، دو انفجار دیگر نیز رخ داد. برنامههای خبر شامگاهی تلویزیونهای افغانستان از جان باختن بیش از ۹۰ دختر دانشآموز و زخمی شدن دستکم ۲۵۰ تن در آن انفجار گزارش دادند. اما شاهدان، شمار جانباختگان و زخمیها را بیش از این آمار دانستند. اکنون بازماندگان آن رویداد هولناک، در کنار بازماندگان دیگر رویدادهای مرگبار در کابل، دور هم جمع میشوند تا نویسندگی و روایتگری را بیاموزند و رنج خود را از این طریق به یادگار بگذارند.
لطیف رضایی، یکی از مسئولان برنامه «آموزش روایتگری برای دختران زخمی» در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی گفت: «پس از حادثه مدرسه سیدالشهدا، با موسسه فرهنگی بابه مزاری در استرالیا همکاری داشتم. این موسسه برای زخمیها و خانوادههای قربانیان رویداد مدرسه سیدالشهدا کمک مالی میفرستاد. اما بعدها به این فکر کردم که فقط کمک مالی چارهساز نیست.»
رضایی گفت که پس از حمله به مدرسه سیدالشهدا، برای کمک به بازماندگان آن رویداد و رویدادهای مشابه آن، پیشنهادی برای ایجاد یک مرکز آموزشی و فرهنگی برای قربانیان حملههای مرگبار در غرب کابل تهیه کرده و به نهادهای خیریه و سازمانهای فرهنگی و اجتماعی فرستاده است، اما هیچ پاسخ مشخصی دریافت نکرده است.
او افزود: «سرانجام تصمیم گرفتم با استفاده از توان و امکانات خودم و دوستانم- آقای حسن ادیب و خانم مونس پیکار- دستکم برنامه کتابخوانی و آموزش روایتگری به دختران آسیبدیده در حادثه مدرسه سیدالشهدا راهاندازی کنیم تا روایت رنج صدها انسان این سرزمین، در سکوت به فراموشی سپرده نشود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برنامه آموزش روایتگری برای دختران زخمی در آغاز انفرادی برگزار میشد، اما مسئولان این برنامه با انتشار فراخوانی در شبکههای اجتماعی از افراد علاقهمند به موضوعهای فرهنگی خواستند که برای تهیه کتاب برای دختران و آموزش آنها، کمک کنند. سرانجام یکی از مخاطبان حاضر شد ۶۰ جلد کتاب به این برنامه کمک کند. نخستین کلاس عمومی این برنامه، با همین ۶۰ جلد کتاب آغاز شد.
لطیف رضایی در مورد نحوه کار این برنامه گفت: «در نظر داریم تا در آغاز، همراه با دختران مدرسه سیدالشهدا که پیش از این چیزی جز کتابهای درسی مدرسه نخواندهاند، کتابهای داستان بخوانیم، بهویژه روایتهای شخصی را. بعد از آنها میخواهیم تا در جریان کتابخوانیشان روایت روزهای خودشان را بنویسند. مثلا روایت کابوسهایی را بنویسند که شبها پس از آن حادثه میبینند.»
در این برنامه قرار است دختران در کنار تمرین نوشتن روایتهای روزمرهشان، شیوههای روایتنگاری را از مسئولان این برنامه فرا گیرند، و در پایان برنامه بتوانند روایتهای منسجمی از آنچه از اردیبهشت ۱۴۰۰ تا کنون بر آنان گذشته است بنویسند، و سپس به روایتگری درباره افغانستان ادامه دهند.
رضایی اشاره کرد که نوشتن، نوعی درمان است. اگر آسیبدیدگان رخدادهای وحشتناک تروریستی بتوانند چشمدیدهها، رنجها، و کابوسهای خود را بنویسند، نهتنها به تخلیه روحی و کاهش آسیبهای روانیشان کمک میشود، بلکه از فرو افتادن و گم شدن رنج یک جغرافیا در چاله سکوت و فراموشی جلوگیری میشود.
مسئولان این برنامه هدف اساسی از راهاندازی آن را ثبت روایت دختران قربانی حوادث تروریستی از زبان خودشان میدانند و میگویند که قصه رنج صدها انسان آسیبدیده از انفجار، خشونت، و بیعدالتی، از زبان روایتگران دوردست، دقیقا آنچه را که اتفاق افتاده است نمیرساند، بلکه بیشتر اوقات، پیامهای وارونهای دارد.
این برنامه هنوز منابع مالی کافی ندارد و برگزارکنندگان با امکانات اندک شخصی خودشان و با استفاده از فراخوانهای همکاری تلاش میکنند کار را ادامه دهند. به گفته لطیف رضایی، مسئول این برنامه، به دلیل کمبود امکانات، در آغاز کار را فقط با بازماندگان حمله به مدرسه سیدالشهدا شروع میکنند، اما در صورت فراهم شدن امکانات بیشتر، میخواهند دامنه این برنامه روایتگری را گستردهتر کنند.
او گفت که چند روز قبل، برای دریافت ۶۰ جلد کتابی که فردی خیّر به این برنامه داده بود، به دلیل نداشتن پول تاکسی، ده کیلومتر راه پیاده رفته است تا کتابها را تحویل بگیرد. رضایی میگوید که او و همکارانش با وجود تمام چالشها، به اثربخشی این برنامه آموزش روایتگری برای دختران زخمی امیدوارند و آن را ادامه خواهند داد.
لطیف رضایی در پاسخ به این پرسش که آیا جمع شدن بیش از ۶۰ دختر نوجوان زیر یک سقف به منظور کتابخوانی و نوشتن، در حالی که مردان نیز حضور دارند، به دلیل محدودیتهای سختگیرانه طالبان خطرآفرین نیست، گفت: «در حال حاضر، کتابخوانی و روایتنویسی زنان کاری خلاف هنجار است، زیرا طالبان به دختران اجازه نمیدهند به مدرسه یا مراکز آموزشی بروند. دختران این را میدانند، اما مشتاقانه در برنامه شرکت میکنند؛ یعنی ارزش این کار، به خطرش میارزد.»
رویداد مدرسه سیدالشهدا، نخستین حمله به یک مرکز آموزشی در غرب کابل نبود، بلکه پیش از آن تروریستها به مرکز آموزشی کوثر دانش و آموزشگاه موعود در غرب کابل نیز حمله کرده بودند که تلفات زیادی داشت. مسئولیت این حملههای مرگبار را گروه داعش خراسان به عهده گرفته است.